• شماره 2889 -
  • 1402 دوشنبه 3 مهر

سخن مدیرمسئول

مزرع سبز فلک دیدم و ...

وقتی در قرن هشتم، کودکی به جهان چشم گشود، هرگز خانواده‌اش نمی‌دانستند که او در آینده چه سرنوشتی خواهد داشت و به‌هیچ‌وجه نمی‌پنداشتند ‌که تاریخ ادبیات پربار کشورمان را آن‌چنان متأثر خواهد کرد ‌که برای همه دوران ابیاتش پندآموز جنبه‌های مختلفی از زندگی ایرانیان خواهد بود؛ اما و به‌هرروی تقدیر نانوشته این خانواده، انسانی را به ایران هدیه کرد که به‌واسطه نبوغ و استعداد شگرف او حتی لقب لسان‌الغیب را نیز خواهد گرفت. هفته پیش به‌واسطه انجام مسابقه فوتبال باشگاه‌های آسیا میان دو تیم النصر و پرسپولیس و روزگار ناخوش استادیوم آزادی و به‌خصوص زمین فوتبال و چمن آن، خوب است از این شاعر نامی یعنی حافظ شیرازی یاد کنیم که گفته است: مزرعه «سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو» که حکایتی‌ست از این مسابقه که مهمان به فغان آمد که زمین فوتبال شما چمن نیست، بلکه مزرعه است و چقدر سخت است که کشوری چون عربستان که به لطف چاه‌های نفت و انرژی بادآورده، صاحب دلارهای بی‌حد‌و‌حساب شده از کشور همیشه سرفراز ایران پرآوازه و افتخارآفرین خاورمیانه، به طنز سخن بگوید؛ از استادیومی با طعنه سخن بگوید که سال‌هاست حتی در سطح جهان هم ‌ دارای اعتبار و ارزش بسیار است و کشور عربستان حتی مجموعه‌ای با این عظمت را هنوز هم ندارد؛ اما چه باید گفت و از چه کسی باید شکوه کرد؟ پیش‌از‌هرچیز مطابق معمول باید پیکان حملات و انتقاد را به آمریکای متجاوز نشانه برویم که با اعمال تحریم‌ها در دودهه اخیر آن‌چنان به اقتصاد کشورمان لطمه زده است که نتوانیم به‌غیراز مجموعه بزرگ و آبرومند آزادی، مجموعه و مجموعه‌هایی چون مجموعه آزادی برپا کنیم و کشوری که این‌همه در جهان افتخارآفرین است، مورد طعنه یک فوتبالیست صعودی قرار بگیرد! آن‌هم درخصوص استادیومی که 50‌سال پیش ما آن را داشته‌ایم؛ ‌در‌حالی‌که کشورها بزرگ قاره حتی چین و ژاپن و کره فاقد استادیومی با این عظمت بوده‌اند. به‌همین‌سبب بجا دیدیم که سرمقاله امروز ما پیرامون سخن یک ورزشکار سعودی نوشته شود که به‌علت درآمد سرشار، این کشور حتی فوتبالیست‌های مطرح جهانی را خریداری می‌کند و چندی‌ست‌که برای موفقیت در ورزش، به‌دنبال کسب وجه جهانی رفته است؛ اما در‌واقع باید کم‌کاری و بی‌دقتی مسئولین ورزشی کشورمان را در وهله اول، عامل مهم خرابی استادیوم و چمن زمین فوتبال آن بدانیم که در اثر ندانم‌کاری، استادیوم آزادی را به این روز انداخته‌اند که زمین فوتبال آن را که باید چمن سبز و یکدست مخمل‌سا باشد، این روزها به‌شکل مزرعه درآمده است؛ تاجایی‌که بسیاری از بازیکنان تیم ملی ما که همیشه در زمین چمن استاندارد آن بازی کرده‌اند، دچار دردسر و گرفتاری شوند و از کیفیت و توانایی همیشگی خود که در میادین آسیایی افتخارآفرین بوده‌اند، دور بمانند. در مسابقه موردنظر حتی با هر ضربه‌ای که بازیکنان به توپ وارد می‌کردند، تکه‌ای از این چمن هم به هوا پرتاب می‌شد که موجب می‌شد بازیکنان ناسزاوارانه، لب به انتقاد از آن باز کنند؛ هرچندکه از این تیم عربستانی آن‌قدر با احترام و تکریم زیاد استقبال کردند که نگفتنی‌ست؛ ازجمله آن اهدای هدایایی‌ست که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس پیشکش کاپیتان خریداری‌شده النصر کرد ‌که اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق مردم وطن‌پرست و عاشق کشورمان، ‌لب به شکوه برداشته‌اند و آن را کاری سبک شمردند‌ و حتی عشاق سینه‌چاک پرسپولیس هم آن را تائید نکردند و در باب آن از مدیرعامل شاکی شده‌اند؛ چون اصلاً این قبیل کارها و اهدای کادوهای گران‌قیمت، چون قالیچه ابریشم دست‌باف، در عرف بین‌المللی و به‌خصوص در میادین ورزشی، نه‌تنها سابقه نداشته است؛ ‌بلکه غیرعادی هم می‌نماید. در پایان چون همیشه، آرزو می‌کنیم، هرچه‌سریع‌تر، این مجموعه ورزشی بازسازی شود و مزرعه‌ای که می‌سازیم به هنگام استفاده شبیه به مزرعه زمین چمن آزادی نباشد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه