• شماره 2938 -
  • 1402 چهارشنبه 1 آذر

لوئیس بروس؛ برنده جایزه نوبل شیمی ۲۰۲۳

نام: لوئیس ایگوئن بروس
زادروز: 1943
زادگاه: اوهایو؛ آمریکا
حرفه: شیمی‌دان
شهرت: کمک به کشف نقطه‌های کوانتومی

لوئیس بروس: الو؟
آدام اسمیت: سلام. آیا من با لوئیس بروس صحبت می‌کنم؟
بروس: بله درست است.
اسمیت: صبح‌به‌خیر. ببخشید صبح زود زنگ زدم. اول‌ازهمه بابت دریافت جایزه نوبل تبریک می‌گویم.
بروس: متشکرم. وقتی تلفنم بارها زنگ می‌خورد، من کاملاً خواب بودم و به تماس‌ها پاسخ ندادم. این جای تعجب است. می‌دانید، دراین‌لحظه بعد از این‌همه‌سال اتفاق افتاده است.
اسمیت: همین‌طور است. این خبر چگونه به شما رسید؟
بروس: تلفن همچنان زنگ می‌خورد و من سعی می‌کردم بخوابم و معمولاً این اتفاق نمی‌افتد. بالاخره بلند شدم و به یکی از تماس‌های تلفنی پاسخ دادم که از یک شبکه تلویزیونی فکر می‌کنم در میامی یا چیزی شبیه‌به‌آن بود. آن‌ها می‌خواستند عکس‌العمل من را ببینند و خبر را به من گفتند. آن‌ها اولین کسانی بودند که به من گفتند این جایزه را برده‌ام؛ بنابراین من این‌گونه این خبر را شنیدم و سپس در اینترنت نگاه کردم تا مطمئن شوم که حقیقت دارد.
اسمیت: اولین واکنش شما به این خبر چه بود؟
بروس: اولین واکنشم فکرکردن به کل این‌حوزه و افرادی بود که این جایزه را دریافت نکرده‌اند. می‌دانید، این تلاشی مشترک است، بخشی فیزیک، بخشی شیمی و تاحدی علم مواد، آزمایشگاه مصنوعی و شیمی آلی‌فلزی؛ بنابراین اساساً با همکاری حاصل می‌شود، نه‌اینکه فقط یک‌نفر کشف و کاوش کند. چند همکار بسیارقوی داشته‌ام که به‌شدت دراین‌کار مشارکت کرده‌اند؛ افرادی‌که باید شناخته شوند. یکی‌ازآن‌ها پل آلیویساتوس از دانشگاه شیکاگو است. دیگری مایک اشتایگروالد که در دانشگاه کلمبیا حضور دارد. نفر سوم ساشا اِفروس است. این چیزی بود که در سر من گذشت.
اسمیت: بردن این جایزه برای شما شخصاً به‌چه‌معناست؟
بروس: یک افتخار بزرگ و به‌رسمیت‌شناختن این‌رشته است. می‌دانید که مدت زیادی روی این‌موضوع بسیارسخت کار کرده‌ام درعین‌حال، دانشمندان زیادی در جهان وجود دارند که درطول عمر خود روی موضوعات خود بسیارسخت کار کرده‌اند؛ پس خوش‌شانسم و حدس می‌زنم این کلمه درستی‌ست. جایزه نوبل برای ارج‌نهادن به این‌حوزه خاص از علم دراین‌زمان انتخاب شده است.
اسمیت: زیبا گفتید. این‌قضیه برای خیلی‌وقت‌پیش بوده است، ۴۰سال‌پیش بود که برای اولین‌بار نانوذرات کلوئیدی را تولید کردید.
بروس: بله؛ اوایل دهه ۱۹۸۰ روی این‌موضوع کار کردم. این یک کشف تصادفی بود. قصد نداشتم روی آن کار کنم. از ذرات نیمه‌رسانا برای اهداف شیمی، برای اهداف طیف‌سنجی و مطالعه واکنش‌های شیمیایی روی سطوح ذرات نیمه‌رسانا استفاده می‌کردم و ذرات کوچک‌تر و کوچک‌تر را فقط به‌صورت تجربی، بااستفاده‌از دستورالعمل‌ها ساختیم. متوجه شدم طیف این ذرات شروع به تغییر کردند و این‌را درک نکردم و فکر نمی‌کنم کسی در‌آن‌نقطه متوجه شده باشد؛ پس به‌آرامی، به‌جای مطالعه شیمی که در سطح ذرات رخ می‌دهد، به مطالعه فیزیک و شیمی اولیه خود ذرات پرداختم و سعی کردم این تکامل علم را درک کنم. آنچه دراینجا اتفاق می‌افتد این‌است‌که با بزرگ‌ترشدن یک ذره، از مولکول‌ها به جامدات حجیم یا نیمه‌رساناهای حجیم تبدیل می‌شود. کوچک‌ترها، آن‌هایی‌که واقعاً کوچک‌تر هستند، در شیمی مانند مولکول‌های ساده رفتار می‌کنند و با بزرگ‌ترشدن، ویژگی‌های حالت ‌جامد بیشتری به‌خود می‌گیرند؛ بنابراین، این نیمی از کاری‌ست که ما انجام دادیم، اساساً، این‌نوع دانش اساسی یا تلاش برای درک این تکامل با اندازه و مقیاس است و نیمه دیگر اینکه شما درواقع ذرات را می‌سازید و این به آن‌ها اجازه می‌دهد در تلویزیون‌ها برای نقاط کوانتومی و چیزهایی ازاین‌دست استفاده شوند.
اسمیت: اما نکته مهم در آنجا توجه به سؤالاتی‌ست که خود را برای شما آشکار می‌کنند.
بروس: درست است. تصادفی بود و بعد تازه متوجه شدیم مهم است. آن‌زمان، در آزمایشگاه تلفن بِل در نیوجرسی کار می‌کردم و آزمایشگاه‌ها بخشی از صنعت الکترونیک و صنعت تراشه‌های نیمه‌رسانا بودند. مطمئناً می‌دانستم آن‌ها همیشه درتلاش‌اند تا ترانزیستورهای کوچک‌تر با نیمه‌رساناها بسازند و هنگامی‌که آن‌ها موفق شدند، شروع به تغییر خواص آن کردند و به‌جای نیمه‌رسانا بیشتر شبیه به مولکول شدند و بنابراین، به‌همین‌دلیل می‌دانستم که این پژوهش درآن‌حوزه ارزشمند خواهد بود.
اسمیت: البته محیط آزمایشگاه بل برای ترویج طرح مسئله و پژوهش افسانه‌ای بود.
بروس: بله همان‌چیزی بود که درابتدا سعی کردم به‌این‌نکته اشاره کنم. می‌دانید که این یک تلاش مشترک است و توانستم آن‌را مطرح کنم. منظورم این‌است‌که اساساً فرهنگ آزمایشگاه این بود. من یک شیمیدان فیزیکی و یک شیمیدانم و در همه موضوعات مختلف در آزمایشگاه‌های بل متخصصانی حاضر بودند و توانستم با همه این‌افراد صحبت کنم. فرهنگ آنجا طوری بود که درهایش باز بود و وقتی سؤالی داشتم و می‌خواستم فوری چیزی یاد بگیرم، می‌توانستم بروم کسی را بیابم که در‌آن‌موضوع متخصص باشد و در خانه‌اش را بزنم و ...؛ بنابراین این یک‌راه بی‌نظیر برای پیشرفت در حوزه‌ای بود که سنتی نیست.
اسمیت: افراد زیادی تلاش کرده‌اند تا روح آزمایشگاه‌های بل را دوباره احیا کنند اما به‌نوعی سخت است.
بروس: سخت است. منظورم این‌است‌که می‌دانید؛ تحقیقات پایه واقعاً برای صنعت مناسب نیست. به‌این‌معناکه نتایج تحقیقات پایه غیرقابل‌پیش‌بینی‌ست و نمی‌توانید واقعاً بگویید که به کسی در فلان زمینه کمک می‌کند. بهتر است سعی کنید این‌کار را در دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی انجام دهید.
اسمیت: ذهن پرسشگر و علاقه گسترده و به‌نحوی تمرکز بر آنچه مهم است. یک هنر در آن وجود دارد؛ اما چه‌کسی می‌داند آن هنر چیست؟

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه