• شماره 2947 -
  • 1402 يکشنبه 12 آذر

در گفت‌وگو با کارشناس ارشد روان‌شناسی بررسی شد؛

نقش والدین در تربیت و جایگاه اجتماعی فرزندان

وحید حاج‌سعیدی

روند اجتماعی‌شدن در دوران کودکی بسیار سریع‌تر از دوران میانسالی یا حتی بزرگ‌سالی رخ می‌دهد. کودکان از‌زمانی‌که متولد می‌شوند، درحال یادگیری هستند و به‌جرئت می‌توان گفت که نیمی از آموخته‌های کودکان تا قبل از دوران ابتدایی توسط کودک آموخته می‌شود. از‌این‌رو، والدین در تربیت اجتماعی فرزندان نقش حیاتی دارند و تربیت فرزند باید به‌گونه‌ای باشد که بتواند در اجتماع با سختی‌ها و ناملایمات، کنار آمده و شخصیت اجتماعی مناسبی بیابد. تربیت صحیح، نیاز به رعایت اصول، روش‌ها و مهارت‌های خاصی دارد که هر پدر و مادری باید به آن‌ها توجه داشته باشد و در کنار استفاده از تجارب دیگران، آن‌ها را نیز به‌کار بندد.‌ برخی از این اصول مثل اصل تکریم شخصیت، اصل وفای‌به‌عهد، اصل مسئولیت‌پذیر بودن، توجه به اصل عزت نفس و اصل تقویت نظم و انضباط و ... اگر از دوران کودکی به بچه‌ها آموزش داده شوند، یقیناً در آینده شاهد پرورش نسلی مسئولیت‌پذیر، بهنجار و مبادی آداب خواهیم بود. خانواده‌ها در این مسیر، خود نیز باید اصولی را رعایت کنند. مواردی نظیر محبت کردن، توجه کردن، دوست‌یابی، رابطه با اطرافیان، حل مسئله و تصمیم‌گیری، حسن معاشرت، مهارت «نه گفتن»، غنی‌سازی اوقات فراغت بچه‌ها و ... به‌همین‌مناسبت و به‌منظور آشنایی بیشتر با مختصات فرزند‌پروری و تبیین نقش والدین در خلق جایگاه اجتماعی شایسته برای فرزندان، با «فاطمه رستمی»؛ کارشناس ارشد روان‌شناسی و استاد دانشگاه هم‌کلام شدیم:

هماهنگی و همکاری والدین در تربیت کودکان چه اثری دارند؟
یکی از نکات مهم تربیتی کودکان این‌است‌که وقتی پدر و مادر دو سبک متفاوت تربیتی دارند، بچه‌ها دچار دوگانگی شده و گُم و گیج می‌شوند. آن‌ها با سبک تربیتی ضد و نقیضی بزرگ می‌شوند و وجودشان سرشار از تناقضات و تعارضات حل‌نشده باقی می‌ماند؛ چون هماهنگی و یکنواختی تربیتی وجود نداشته است. هماهنگی والدین در تربیت کودک، بزرگ‌ترین عامل آرامش کودکان است! وقتی کودک متوجه می‌شود در خانه یک‌دستی وجود ندارد و بچه‌ها با اصول تربیتی چند‌نفر بزرگ می‌شوند، به این نتیجه می‌رسد که درست و غلطی وجود ندارد و مجاز به انجام هر کاری هست! برای تربیت درست فرزندان باید دو بعد یعنی پدر و مادر با همدیگر هماهنگ باشند و عدم هماهنگی پدر و مادر، بدترین موضوع برای تربیت فرزندان است. حتی هماهنگی غلط بهتر از ناهماهنگی‌ست؛ چون ناهماهنگی به غلط در یک زمینه منجر به اعمال تربیت اشتباه در‌این‌زمینه است که وقتی بچه بزرگ‌تر می‌شود متوجه آن شده و اصلاح می‌کند. با‌توجه‌به‌اینکه در هفت‌سال اول زندگی فرزند تحت‌تأثیر مادر قرار دارد و در هفت‌سال دوم تحت تأثیر پدر است، اگر با هم هماهنگ نباشند تأثیر‌گذاری هر دو از بین می‌رود و شخصیت فرزند خراب می‌شود. پدر مادر باید با هم هماهنگ باشند و اگر مادر شاهد اشتباه پدر است و یا باالعکس بود در حضور فرزند باهم هماهنگ عمل کنند و مسائل خود را عنوان نکنند؛ زیرا اختلاف این دو ثبات شخصیت کودک را دچار مشکل خواهد کرد.

متناسب بودن انتظار پدر و مادر از کودکان را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر تربیتی، چگونه تبیین می‌کنید؟
تعیین انتظارات واقع‌بینانه از کودک، انتظاراتی که خیلی کم یا خیلی زیاد نیستند به او کمک می‌کند تا شایستگی و احساس سالمی از عزت نفس در خود ایجاد کند. انتظارات سالم کودک را تشویق می‌کند و به او اجازه می‌دهد که بدون اینکه به او فشار بیاورد، خوب عمل کند. بین او و والدین احساس امنیت و اعتماد ایجاد می‌شود و احساس استقلال و مسئولیت در کودک افزایش می‌یابد. انتظارات واقع‌بینانه همچنین شامل پذیرش اشتباهات در طول مسیر است و به کودک کمک می‌کند تا شکست‌ها را به‌عنوان بخشی عادی از زندگی درک کند. پس والدین باید نقاط قوت فرزندشان را پیدا کنند و محیطی ایجاد کنند که استعداد‌های او را تشویق کرده و پرورش دهند. داشتن انتظارات در زمینه‌ای که فرزند شما در آن مهارت دارد، او را برای موفقیت آماده می‌کند و اجازه می‌دهد که انتظارات شما واقع‌بینانه باشد. والدین همچنین باید به‌خاطر داشته باشند که حتی اگر کودک هنرمند یا ستاره فوتبال باشد، موفقیت او را تا آخر عمر تضمین نمی‌کند. درس‌های زندگی مانند مسئولیت‌پذیری و اخلاق کاری، اغلب موفقیت فرزند شما را بسیار بیشتر از کارنامه او تعیین می‌کند؛ بنابراین انتظاراتی که از کودک توقع دارید باید شامل تعادل بین استعدادها و مهارت‌های زندگی باشد.

 تربیت عاطفی چیست و خانواده برای رسیدن به آن چه مراحلی را باید طی کنند؟
تربیت عاطفی، شیوه‌ای از فرزندپروری‌ست که به احساسات کودکان بها می‌دهد و رفتار آنان را نیز هدایت می‌کند. به‌طور‌کلی می‌توان گفت که تربیت عاطفی، آموزش مدیریت احساسات به کودک است؛ اینکه کودک یاد بگیرد احساسات مختلف خود را بشناسد و به‌شکل مناسبی ابراز کند‌. با‌استفاده‌از این موضوع‌، والدین به کودک کمک می‌کنند تا در حد توانایی‌های متناسب با سن خود درک و تبادل احساسی داشته باشد. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که شما باید ۱-از احساسات کودک خود آگاه باشید ۲-اجازه بیان احساسات را به کودکان بدهید؛ زیرا احساسات فرصتی برای نزدیکی کودک به شما‌ست. ۳-با همدلی به احساسات کودک گوش کنید ۴-محدودیت هایی را برای کودک مشخص کنید و به او کمک کنید راه‌حل‌های خوب پیدا کند.

چه رفتارهایی در اجتماعی‌شدن کودکان با‌توجه‌به مشغله‌های زیاد خانواده‌ها و تک‌فرزند بودن اکثر کودکان تأثیر دارد؟
متأسفانه این مشکل، امروزه در بسیاری از خانواده‌ها مطرح می‌شود؛ پدر و مادر به‌قدری درگیر مسائل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی‌ماند؛ در‌حالی‌که داشتن این ارتباط از هر وظیفه‌ای مهم‌تر است. اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که آن‌ها ساکت باشند و تسلیم خواسته‌های آنان شوند؛ به‌خصوص زمانی‌که خارج از منزل همراه آن‌ها هستند و این انتظار، حداقل تا بیست‌سالگی فرزند ادامه دارد و بعد از این سن منتظرند که حصارها شکسته شود و فرزندشان ارتباط اجتماعی سالمی با دیگران برقرار کند! بهترین کار برای افزایش مهارت اجتماعی کودکان این‌است‌که: ۱-برای فرزندانتان وقت بگذارید. ۲- به صحبت‌های کودکتان به دقت گوش بدهید. ۳-زمان خواب برای کودکتان داستان بخوانید. ۴-به صحبت‌های کودک خردسالتان نخندید. ۵-فرزندتان را در تعامل با سایر هم‌سن‌و‌سال‌ها یا بزرگ‌سالان قرار دهید. اگر زمان شما به‌کلی پر است، بهتر است بچه‌ها را به ایجاد روابط دوستانه با همسالان خود تشویق کنید. مهدکودک‌ها و خانه‌های بازی مخصوص بچه‌ها، یکی از بهترین انتخاب‌ها برای شروع روابط اجتماعی هستند. ۵-هنگامی که به مکان‌های جدید و پیش افراد غریبه می‌روید، در ابتدا علت ارتباط برقرار نکردن کودکان را از آن‌ها جویا شوید؛ سپس با برخوردی گرم با سایرین، فرزند خود را به تقلید از خود تشویق کنید.۶-با کودک خود کارتون تماشا کنید و آن را با هم تحلیل کنید؛ تماشای کارتون و تحلیل آن با بچه‌ها مهم‌ترین عامل اجتماعی‌شدن کودک است.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه