نقش آموزشی والدین در آینده فرزندان
منوچهر قاسمی
واژه آموزش در مفهوم علمی یاد دادن و یاد گرفتن است که ازنظر کلی به دوران تحصیلی افراد در مراحل مختلف از پیشدبستان تا پایان دوره دانشگاه نسبت داده میشود؛ اما از دیدگاهی دیگر بخش مهم و ابتدای یادگیری مراحل و روشهاییست که توسط پدر و مادر در رفتارشان با یکدیگر در سنین کودکی به فرزندان منتقل میشود و کودکان نیز آنها را بهصورت عادت تکرار میکنند. بهطور مثال خنده تمسخرآمیز پدر در حین عصبانیت و پرخاش به مادر و یا قهر و آشتی والدین و الفاظ نامناسبی که نسبت به یکدیگر ابراز میکنند، در ذهن فرزندان جای میگیرد. ولی کودکان در مدرسه بین همکلاسیهای خود از پدر و مادر خویش تعریف میکنند و تأکید دارند که حرفها و روشهای والدین خود را باید فرا گیرند و اعمال آنها را تکرار کنند. بهطور مثال کودکی خیلی خوشحال به دوستش میگوید بابای من بهترین بابای دنیاست ولی وقتی با مامانم قهر میکند میگوید چه وحشتناک هستی ای زن! نمیخواهم تو را ببینم و مامانم هم میگوید حیف از من که با تو هستم. بااینمقدمه مشخص میشود که فرزندان بسیاری از گفتهها، حرکات و رفتار والدین خود را فرامیگیرند و ناخواسته در ذهن کودکانه خویش نگهداری مینمایند. در چنین موقعیت و شرایطی یکی از وظایف عمده والدین رعایت گفتار و کردار خود در حضور کودکان است و درعینحال راهنمایی معقول و صحیح اینکه در هنگام وقوع تعارضات خانوادگی به فرزندان توصیه شود آنچه را که در داخل خانواده روی میدهد بازگویی نکرده و خود نیز تکرار ننمایند. حضور مرتب و بهموقع پدر در منزل، احترام و ارزش قائل شدن به همسر که مادر فرزندان است و همچنین بیان نظریات و عقاید خود را خیلی مؤدبانه به یکدیگر منتقل کردن و اشتباهات دیگری را با عبارتی دور از هیجان و خیلی آرام یادآور شدن، آموزشی است برای کودکان که آنها هم بهتدریج این روش را فراگرفته و عمل مینمایند. مسئله قابلتوجه دیگر اینکه والدین کودکان را باید تشویق نمایند که نسبت به دیگران و بستگان با احترام رفتار کرده و ادب و نزاکت را رعایت نمایند و در مدرسه و مقابل معلمهای خود آرام و مؤدب سخنگویند. با احترام از آنها نام ببرند، هرگاه مهمانی به منزل آمد بانزاکت و ادب با او برخورد کنند و در مراسمهای عمومی با اطرافیان و همسنهای خود آرام سخن گویند. والدین باید در مواقع خاص بدون عصبانیت فرزندان را راهنمایی کرده و ادب و احترام در گفتار را با کلماتی ساده و قابلدرک به آنها تعلیم دهند که بتوانند فراگیرند و نسبت به یکدیگر با مهر و محبت رفتار نموده و همکلاسیهای خود را نیز جذب نمایند. تأکید بر ایناستکه برخورد والدین با یکدیگر هراندازه صمیمانه و بامحبت باشد و کلمات احساسی ابراز کنند کودکان تحتتأثیر واقعشده و بهمرور آنها هم تکرار مکرر خواهند کرد و با همسنها و همکلاسیهای خود به آن شکل برخورد خواهند داشت. درمورد دروس کلاسی و مشکلات یادگیری درسی نیز والدین میتوانند فرزندان را راهنمایی کرده و از معلمان آنها بهطور مثبت و با احترام نامبرده و تذکر دهند که ادب و احترام نسبت به آموزگاران خود را رعایت کرده و هنگام تدریس کاملاً به دروس توجه داشته و در پایان درس اگر مشکلی بود حتماً سؤال کنند و با دقت به راهنمایی معلم توجه نمایند. اصل مهم ایناستکه بپذیریم و بدانیم آینده کودکان در موفقیت و پیشرفت اجتماعی و حرفهای و ایجاد زندگی سالم و رضایتبخش ناشی از رفتار صحیح، معقول و شایسته والدین در دوره کودکی است. چون اساس و بنیان زندگی فرزندان را آنها شکل میدهند و درعینحال شکست در زندگی نیز طریق زیست خانوادگی است. خیلی از افراد موفق در هنگام توضیح وضعیت خود یادآور میشوند که برخوردهای والدین، هدایت و راهنمایی و تفاهم آنها با یکدیگر در تحصیلات، کسب شغل و طریق زندگی امروز آنان نقش اصلی را داشته و توصیههای والدین خود را هیچگاه فراموش نکردهاند و همواره آنها را رعایت خواهند کرد. بهطورکلی میتوان بیان نمود که والدین همواره در بقای زندگی کودک رشد و پیشرفت علمی و اجتماعی او و موفقیتهای زندگیشان نقش اصلی داشته و باید بهطور مستمر وظایف اصلی خود را به انجام برسانند که بهاینترتیب نسلهای آینده زندگی موفقیتآمیز را برای خود و فرزندانشان حفظ خواهند کرد.
استاد دانشگاه و فارغالتحصیل رشته علوم تربیتی از دانشگاه لندن