زنستیزی طالبان برای چیست؟
چرا زنان تاجیک در حاکمیت طالبان، سلاخی حیثیتی میشوند؟ چه اهدافی در پس این عملکرد طالبانی، وجود دارد؟ کدام عوامل از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی و یا استخباراتی، میتوانند در تشدید این بحران نقش بیشتر داشته باشند؟ تحلیلهای نگارنده از بررسی وضعیت زنان بهشکل زیر است که دربرگیرنده عوامل و انگیزههای احتمالی در پس این سیاست جدید طالبان باشد:
- دستگیری زنان و دختران عمدتاً تاجیک، زیرنام تطبیق شریعت و دین برای انتقامگیری تاریخی از این قوم.
- استفاده از نام عقیده و دیانت برای بدنامسازی شریعت و دین که به خورد مخاطبان بیخبر داده میشوند.
- تلاش برای بیرون ساختن مفرزههای خوابیده مقاومتگران، چریکها و دستهجاتی که میتوانند برای آینده رژیم طالبان، خطرناک تلقی شوند؛ زیرا طالبان از این خاموشی قبل از طوفان، هراس و نگرانی جدی دارند و این روش بااستفادهاز شورندان رگ غیرت تاجیکی، برای اینکه در میدان ظاهر شوند، مورد استفاده قرار میگیرد.
- از اینکه در دوسالگذشته، بدنه اصلی قیامها، شورشهای جادهای، اعتراضها و مقاومت شدید از جانب زنان تاجیک بوده است؛ بنابراین برای سرکوب روحیه و ایجاد فضای ترس، زنان این قوم، هدف چنین رویکرد امنیتی طالبان، قرار گرفتهاند.
- برای رژیم فاسد طالبان، بحث اخاذی اخلاقی، مالی و سیاسی-اجتماعی در کنار سرکوب فرهنگ فارسی و تاجیک باوری، مطرح است. این رژیم که با مردم و اجتماع، فرسنگها فاصله داشته، حالا در تلاش است تا بااستفادهاز روشهای غیرانسانی و اخلاقی، به سرکوب و بهحاشیهراندن زنان تاجیک، بپردازد. تصور بر ایناستکه در پی این عملکرد امنیتی طالبان مبنی بر بازداشت و سرکوب زنان تاجیک، پنجابیها با عقدههای تاریخی و در مشورت با آمریکا و انگلیس، قرار داشته باشند.
- در اکثر موارد، با دستگیری زنان تاجیک، طالبان آنها را در مظان ارتباط با جبهات مقاومت ضدطالبانی، قرار میدهند. با اینکار، این گروه درصدد تشدید فشار بر زنان برای جلوگیری از اتحاد آنها با دستهجات مقاومت است. این کار باعث میشود تا در آینده از درک زنان تاجیک، خطری محسوس نباشد.
- عمدهترین موضوع مرتبط با تشدید فشارها بر زنان تاجیک و موجی از دستگیریهای بزرگ زنان و دختران تاجیک در شهر کابل و دیگر نقاط کشور، ایناستکه طالبان اجندای امنیتی خود مبنیبر تحمیل رژیم امنیتی خودساخته را اجرایی سازد و راهی را برای باجگیری از جامعه جهانی، مبنیبر امتیازگیری و بهرسمیت شناخته شدن، باز میکنند.
آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاده، چکیدهای از تحولات تلخ و ننگینیست که طالبان در کارنامه دارند. موجی از دستگیری، شکنجه، تجاوز جنسی، هتک حرمت، تشهیر و باج گیری از زنانیست که ممکن است در آینده بخشی بزرگی از روند مقاومت و براندازی طالبان را در افغانستان، شکل دهند. اینکار به طالبان اجازه میدهد تا حاکمیت جبارانه خود برای تحکیم پایههای یک نظام بیهویت و زنستیز را حاکم سازند و راهها را برای مساعد شدن آن، فراهم کنند.
عبدالناصر نورزاد/ دیپلماسی ایرانی