روایت Newsweek از بحران جدی در ارتش آمریکا
«نیوزویک» بااشارهبه دروغپردازی مقامات آمریکایی برای توجیه جنگهای خارجی و عدممشارکت عملی قانونگذاران جنگطلب در جنگهایی که خود آنرا تصویب میکنند، نوشت: «کاهش اعتماد عمومی» آمریکاییها به ارتش و کمشدن تمایل جوانان آمریکایی برای خدمت در ارتش کشورشان، بحرانی جدی برای آمریکا است. بهگزارش پرشنگ خاکپور (ایرنا از این نشریه) در ماه دوم سال مالی ۲۰۲۴ (۱۴۰۳)، استخدام فعال در ارتش و نیروی دریایی آمریکا ۳۰ تا ۴۰درصد از اهداف تعیینشده برای استخدام کمتر بود. همچنین درایندوره زمانی میزان جذب نیروهای ذخایر ارتش، نیروهای ذخیره نیروی دریایی و گارد ملی هوایی ۲۰درصد کاهش یافت. این گزارش بااشارهبهاینکه ایناعداد نشانه تداوم روندی تلخ برای ارتش ایالاتمتحده است، افزود: درطول دهه گذشته، تمایل به خدمت در ارتش آمریکا از ۱۵درصد به نهدرصد کاهش یافته و نسبت آمریکاییهای در سن استخدام و واجدشرایط برای خدمت از ۳۰درصد به ۲۳درصد رسیده. درحالیکه کمتر از یکدرصد آمریکاییها در خدمت سربازی شرکت میکنند و تعداد کهنهسربازان زنده شاید در ۲۵سالآینده تا ۳۴درصد کاهش یابد، گسست فزایندهای بین نیروهای نظامی و جامعه غیرنظامی آمریکا بهوجود آمده است. این مقاله بااشارهبه کاهش اعتماد عمومی مردم به نهادهای آمریکایی نوشت: ارتش نیز از اینامر مستثنا نیست. اعتماد به ارتش در پایینترین سطح خود قرار دارد (۶۰درصد درمقایسهبا ۷۳درصد در پنجسالپیش) و در میان جوانان در سن استخدام، تنها ۴۰درصد به آن اعتماد قابلتوجهی دارند. ایالاتمتحده علیرغم عملکرد ضعیف در جنگها، تصویری آسان و کمهزینه از جنگ را به مردم آمریکا ارائه کر ده است. از زمان جنگ جهانی دوم، ایالاتمتحده جنگ کره را بدون بردوباخت بهپایان رسانده، در ویتنام، عراق و افغانستان شکستخورده و تنها در جنگ اول خلیجفارس پیروز شده. ایننتیجه ۱-۳-۱ را نمیتوان موفقیتآمیز تلقی کرد. نیوزویک نوشت: از سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۷) تا سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱)، ایالاتمتحده ۱۹ پایگاه نظامی و بین سالهای ۱۹۷۳ (۱۳۵۱) و ۲۰۱۲ (۱۳۹۰)، ۱۴۴ پایگاه نظامی در خارج از مرزهای خود مستقر کرد. اینروند افزایشی در استقرار پایگاههای نظامی اغلب با بهانههای نادرست و تأمین مالی پرهزینه بدهی صورت میگرفت. اینموضوع موجب کاهش اعتماد عمومی شده و همزمان هزینههای جنگ را از زندگی آمریکاییها جدا میکرد. پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ (۱۳۷۹) و حمله به برجهای دوقلو، تقریباً ۴۰درصد از جنگهای تحترهبری ایالاتمتحده بهجای مالیات یا اوراق قرضه، ازطریق استقراض خارجی تأمین مالی شده است. در بخشی از این مقاله آمده است: دولت ایالاتمتحده از سال ۲۰۰۱ (۱۳۷۹)، علاوهبر دوتریلیوندلار هزینه مستقیم جنگ، ۹۲۵میلیارددلار هم صرف بازپرداخت بهره صرف کرده است و مردم آمریکا همچنان درحالپرداخت این هزینهها هستند؛ اما واقعیت بسیاری از جنگهایی که آمریکا در آن درگیر است، دیگر مردم عمومی را تحتتأثیر قرار نمیدهد. نیروی نظامی داوطلب اینکشور بهسرعت درحالکاهش است. اینامر ایالاتمتحده را در برابر دشمنان و متحدانش ضعیف نشان داده و تهدیدی برای امنیت ملی اینکشور است. درنتیجه آمریکا درگیر جنگهای بیپایان شده و همزمان فاقد نیروی انسانی برای دفاعازخود خواهد بود. نیوزویک درادامه بااشارهبه تمایل دولت ایالاتمتحده به دروغپردازی برای توجیه و ادامه جنگها نوشت: همواره شرکت در جنگها محدود به بخش ضعیف جامعه آمریکا بوده که عمدتاً در گروههای اجتماعی-اقتصادی پایینتر اجتماع هستند. این قشر با مرگهای در صحنه جنگ، خودکشی، جراحات ناتوانکننده، بیماریهای روحی و روانی و سوءمصرف مواد دستوپنجه نرم میکنند. درهمینحال، آمریکاییهای ثروتمندتر، ازجمله قانونگذاران کنگره و سنا که با لوایح و قوانین تصویبشده جنگی مردان و زنان آمریکایی را به جنگ میفرستند، عمدتاً از حضور در جنگها اجتناب میکنند. این مقاله در بخش دیگری، «خدمات اجباری» که توسط مالیاتدهندگان تأمین میشود را در تغییر نحوه رفتار نظامی ایالاتمتحده مؤثر دانسته و مینویسد: لازم است بازنمایی از جنگها که ازسوی مقامات آمریکایی ساده، بدون هزینه و موضوعی که باید بهسرعت انجام شود توصیف میشود، تغییر یابد. اینامر تهدیدهای واقعی علیه ایالاتمتحده را بیشتر نشان داده و به مردم آمریکا این امکان را میدهد که بهطور مؤثرتری از جنگ جلوگیری کنند.