پیشینه و آئینهای «جشن سده» در ایران
جشن سده؛ کشف آتش و نور
سعیده خجستهپور
«جشن سده»، یکیدیگر از جشنهای بزرگ و ملی ایران است که از دوران باستان در کشورمان در آغاز شامگاه «دهم بهمنماه» هرسال برگزار میشود و ریشه در اساطیر و آئینهای ایرانی دارد و به «جشن پیدایش آتش» نامگذاری شده است. سده از کهنترین جشنهای ایرانیست. این جشن قدمتی هزارانساله دارد و حتی قدیمیتر از «جشن نوروز» است که در زمان «جمشید»؛ چهارمین پادشاه پیشدادی (کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید) در شاهنامه حکیم ابوالقاسم به آن اشاره شده است. درایننوشتار به ریشه واژه سده، پیشینه اسطورهای و تاریخی، آئینهای این جشن در ایران میپردازیم.
واژه «سَده»
برخی از دانشمندان نام سَده را گرفتهشده از صد میدانند. درباره این واژه و علت این جشن، ابوریحان بیرونی چنین مینویسد: «سده گویند، یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بهدست میآید و برخی گویند علت ایناستکه دراینروز زادگان کیومرث -پدر نخستین- درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآناند که دراینروز فرزندان مَشی و مَشیانه به صد رسیدند و نیز آمده شمار فرزندان آدم ابوالبشر دراینروز به صد رسید.» همچنین نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمینروز زمستان است؛ از ابتدای زمستان (۱ آبان تا ۱۰ بهمن) که جشن سده است صدروز و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰شب بوده است؛ و بهعلتاینکه از اینروز بهبعد انسان به آتش دست پیدا کرده، شب هم مانند روز روشن و گرم و زنده است شبها هم شمرده میشوند. یکیدیگر از دلایل گرامیداشت اینشب ایناستکه ایرانیان دو ماه میانی زمستان را (دی و بهمن) بسیارسخت و هنگام نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایانیافتن این دوماه، نیایشهای ویژهای برگزار میکردند؛ از شب یلدا که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمنماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰روز است. همچنین بهسبباینکه آتش، مظهر گرما، نور و زندگیست و در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن است، بنابراین باعث روشنایی شب مانند روز شد.
پیشینه «جشن سده» از دیدگاه اساطیری
درباره پیشینه و چگونگی برگزاری جشن سده، داستانها و روایات متعددی در منابع گوناگون اساطیری و تاریخی بیان و ثبت شده است. مهمترین منبع که به این جشن اشاره کرده است، کتاب ارزشمند «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در بخش اساطیری، دوران پادشاهی «هوشنگ» دومین پادشاه پیشدادی به آن اشاره میکند و داستان را اینچنین بیان میکند که هوشنگ با یاران خود از سمت کوهی گذر میکرد و در کوه ماری سیاه را میبیند و بهسوی آن سنگی را پرتاب میکند و مار گریزان میشود، دراثر برخورد این سنگ به سنگی دیگر جرقهای ایجاد میشود و آتش و فروغی شکل میگیرد، سپس هوشنگ ایزد را نیایش و سپاس میگوید و ازآنزمان، اینروز را جشن میگیرند و اینگونه «آتش» کشف میشود. بدینترتیب، پسازآن در دورانِ هوشنگ، کشف آهن، ساختن سلاح و ابزارآلات آهنی، خانهسازی، کشاورزی، کندن کاریز، درستکردن لباس از پوست و پشم حیوانات و ... را داریم که کمکم تمدن بشری از ایندوران شکل میگیرد؛ بنابراین در روایات اساطیری آمده است که ایرانیان ازآنهنگام بهبعد از آن آتش، پاسداری میکنند و زرتشتیان نیز سَده را با روشنکردن آتش جشن میگیرند و به نیایش میپردازند. قابلتوجه است که این جشن قبل از ظهور زرتشت بوده و بهنقلاز شاهنامه فردوسی زرتشت در زمان «گشتاسپ شاه» پدر اسفندیار ظهور میکند. بنابراین داستان از زبان فردوسی حکیم در بخش دوران شاهی هوشنگ در شاهنامه چنین نقل میشود:
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همین و همان سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهانآفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغی است این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه بر گرد او با گروه
یکی جشن کرد آنشب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
پیشینه «جشن سده» از دیدگاه تاریخی
درباره پیشینه تاریخی جشن سده نیز در منابع تاریخی روایات گوناگونی مطرح شده است، ازجمله در آثار نویسندگان و مورخان مشهوری مانند محمدبن حسین بیهقی، ابوریحان بیرونی و گردیزی آمده: جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورد و هم سلاطین، امیران و هم مردم عادی این جشن را بهپا میداشتند. در کتاب «نوروزنامه» منسوب به حکیم عمر خیام نیشابوری نیز نوشته شده است: «هرسال تابهامروز جشن سده را پادشاهان نیکعهد در ایران و توران بهجای میآورند، بعدازآن به امروز، زمان این جشن بهدست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا میداشتند.» گفته شده که مشهورترین جشن سده در زمان «مرداویج زیاری» نخستین شخص پسازاسلام بود که به سال ۳۲۳ هـ.ق این جشن را در اصفهان باشکوه فراوان برگزار کرد. همچنین در زمان غزنویان این جشن دوباره رونق گرفت و در کتاب تاریخ بیهقی هم نقل شده است: «جشن سده دیگری که بهیاد مردم مانده، جشنیست که در زمان سلطان مسعود غزنوی در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد.» عنصری شاعر معروف ایران نیز در یکی از جشنهای سده در برابر سلطان محمود غزنوی قصیدهای درباره جشن سده خواند که بیت آغازینش چنین است:
سده جشن ملوک نامداراست
ز افریدون و از جم یادگار است
آیین «جشن سده» در ایران
آئین و مراسم جشن سده در دوران گوناگون و در بسیاری از نقاط ایران هرساله بهشیوههای گوناگون و باشکوه برگزار میشود. در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران، این جشن نزدیک غروب آفتاب، با آتشافروزی آغاز میشود و امروزه هم با همان سنت، کوهههایی از بوته، خار و هیزم در بیرون شهر فراهم شده، درحالیکه موبدان، لاله بهدست «اوستا» زمزمه میکنند، بوتهها را روشن کرده، مردمیکه در آنجا جمع شدهاند، نیایش میخوانند. شایانذکر است که ماندگاری جشن سده در فرهنگ ایرانی بسیار مرهون اقوام گوناگون ایرانیست؛ یکی از اینشهرها و اقوام ایرانی که مراسم باشکوهی دراینشب برگزار میکنند، استان کرمان ایران است که جشن سده یا «سده سوزی» در بین تمامی قشرهای مردم کرمان از مسلمان، زرتشتی، مسیحی و ... بهعنوان جشنی ملی رواج دارد. جشن سده پس از فروپاشی حکومت «ساسانیان» در محلههای زرتشتی کرمان جداگانه برگزار میشد اما در زمان «صفویه» به اینرویداد انسجام داده شد و بیش از ۴۰۰سال است که این جشن در کرمان بهصورت عمومی و همگانی با حضور همه مردم در زمینهای روبروی زیارتگاه «شاه مهر ایزد» در شامگاه ۱۰ بهمن برگزار میگردد. «صادق هدایت» نویسنده مشهور معاصر ایران در سالهای جوانی از جشن سده زرتشتیان کرمان دیدن کرده و چنین گزارش میکند: «سدهسوزی، جشنیست که هنوز زرتشتیان کرمان بهیادگار جمشید و آیینهای ایران باستان میگیرند و برای اینکار موقوفاتی در کرمان درنظر گرفتهاند. پنجاه روز به نوروز خروارها بوته و هیزم دامنه در گبر محله باغچه بوداغآباد گرد میآورند. جنب این باغچه خانهای هست مسجد مانند و موبدان موبد از بزرگان شهر و حتی خارجیها را دعوت شایانی میکنند. دراینآیین نوشیدنی و شیرینی و میوه زیاد چیده میشود و اول غروب آفتاب دونفر موبد دو لاله روشن میکنند و بوتهها را با آن آتش میزنند و سرود ویژه میخوانند، هنگامیکه آتش زبانه میکشد همه میهمانان که بیش از چندینهزارنفر میشوند با فریادهای شادی دور آتش میگردند و این ترانه را میخوانند: «سد به سده، سی به گله پنجاه به نوروز» و نوشیدنی مینوشند و میان هلهله شادی جشن تمام میشود». همچنین محمود روحالامینی که خود اهل کرمان است در کتاب «آیینها و جشنهای کهن ایرانی» درباره آئین برگزاری این جشن در کرمان مینویسد: «کرمانیها این جشن را باشکوهتر از مناطق دیگر برگزار میکنند؛ هنوزهم در کرمان رسم است که کشاورزان از خاکستر آتش بر زمینهایشان میپاشند، زیرا عقیده دارند که خاکستر آتش سده به زمین برکت میدهد. در گذشتههای نهچنداندور اینمراسم در پشتبامها برگزار میشد؛ این جشن جمعی و همگانیست؛ هیچگاه اینمراسم پنهانی و در خفا انجام نمیشده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابانها و دشتها برپا میشده است». همچنین وی از ماجرای سدهسوزی کرمان در سالهای دهه چهل خورشیدی چنین روایت میکند: «نزدیک غروب دو موبد، لاله بهدست، با لباس سفید از باغچه بیرون آمده، زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سمت راست سهبار گرد آن میگردند؛ سپس این خرمن هیزم را با شعله لالهها از چهارسو آتش میزنند؛ ساعتها طول میکشد تا شعلهها و حرارت آتش فروکش کند و مردم، بهویژه نوجوانان و جوانان بتوانند برای پریدن از روی آتش به بوتههای پراکنده نزدیک شوند؛ در گذشته اسبسوارانی که منتظر فروکشکردن شعلهها بودند، زودتر از دیگران خود را به آبوآتش زده و هنرنمایی میکردند؛ کشاورزان میکوشیدند مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایانیافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند؛ شرکتکنندگان کمکم به خانه برمیگشتند اما جوانانیکه تا نیمههای شب پیرامون سده میماندند، کم نبودند.» بهگفته رئیس انجمن زرتشتیان کرمان: «این جشن ملی از سالیان دور بهاحترام پاسداری و نگهداری از آتش وجود داشته و این جشن متعلق به تمام ایرانیان است نه قشر خاصی». همچنین این جشن بهیادگار مانده از دوران باستان ایران باشکوه، در شهرهای دیگر ازجمله تهران در سه دهه اخیر بهوسیله «سازمان فروهر» در باغ (کوشک) ورجاوند و در شیراز بیش از پنجسال است بههمت پریچهر (همسر فرهنگ مهر) با یاری زرتشتیان و مردم شیراز، برابر کعبه زرتشت، نزدیک تختجمشید برگزار میشود. شایانذکر است: بهسبب قدمت و اهمیت برگزاری این جشن در بین مردم کرمان و پیگیری مسئولان ذیربط، جشن سده کرمان در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۸۸ بهشماره «۴۰» در فهرست «میراثفرهنگی ناملموس» ثبت گردید. این جشن در سال ۱۳۹۱ در فهرست «میراث معنوی ایران» و در بهمن ۱۳۹۸ در فهرست «میراثفرهنگی ناملموس ایران» ثبت شد.
«جشن سده» در کشور تاجیکستان
کشور تاجیکستان از جمله کشورهای همسایه ایران است که در زبان و فرهنگ با کشور ایران اشتراکاتی دارد و برخی از آئینهای باستانی ایران را بهرسمیت میشناسد و در برگزاری آن تلاش میکند. یکی از این جشنها که مانند جشنهای نوروز، مهرگان دراینکشور برگزار میشود، جشن سده است. تاجیکستان نخستین کشوری بود که از جشنهای سده و مهرگان بهطور رسمی تجلیل کرد. در پاییز ۲۰۱۷، درپی اصلاح قانون جشن و مراسم تاجیکستان، ۳۰ ژانویه یا ۱۰ بهمن روز برگزاری جشن سده اعلام شد و مقامات تاجیک نخستین جشن سده دولتی را برگزار کردند.
ثبت جهانی «جشن سده»
باتوجهبه ارزشمندی و تجلیل آئینها و جشنهای باستانی و پیگیری کشورهای ایران و تاجیکستان پرونده جشن سده روز چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ در پروندهای مشترک بهنام ایران و تاجیکستان در هجدهمین جلسه کمیته بیندولتی «حفاظت از میراثفرهنگی ناملموس» که در شهر «کاسان»، جمهوری «بوتسوانا» برگزار شد، بررسی و با تصویب اعضای کمیته بهعنوان بیستوچهارمین عنصر میراثفرهنگی ناملموس ایران در فهرست جهانی «یونسکو» ثبت شد.
سخن پایانی
جشنها و آئینهای باستانی، میراث ارزشمند بهجایمانده نیاکانمان و سرزمین گسترده ایرانمان با قدمت کهن و پیشینه تاریخی باشکوه است که بایسته و شایسته است بر پاسداشت و تداوم آن کوشا باشیم و به نسل جدید و آیندگان نیز یادآوری و انتقال دهیم که در برگزاری این آئینها و جشنها همت گمارند.