در گزارش «ایندین اکسپرس» تأکید شد؛
دیپلماسی؛ بهترین برگ برنده ترامپ با ایران
پایگاه «ایندین اکسپرس» در گزارشی باعنوان «چرا بهترین برگ برنده ترامپ با ایران دیپلماسی است؛ نه جنگ؟» نوشت: باتوجهبه خصومت ترامپ با ایران، انتظار میرفت که اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران در نطنز، فردو یکی از اولویتهای اولیه دولت دوم او باشد؛ اما صحنه راهبردی که در ۲۰۲۵ برای ترامپ وجود دارد با آنچه در سال ۲۰۲۰ پشتسر گذاشت بسیارمتفاوت است. بهگزارش مصطفی افضلزاده (ایرنا)؛ در ادامه این گزارش میخوانیم: دو جنگ طولانیمدت و بینتیجه در اوکراین و غزه درجریان است. خصومت عمیق میان ایران و عربستان سعودی تاحدزیادی کاهش یافته که بخشیازآن بهلطف دیپلماسی هوشمندانه چین است. وزیر دفاع عربستان بهتازگی پسازسالها به ایران سفر کرده و نشانههایی از آشتی میان دو کشور دیده میشود. همچنین ایران برای مقابله با فشارهای غرب، روابط اقتصادی و نظامی خود با چین و روسیه را تعمیق بخشیده و توافقات بلندمدت استراتژیک با آنها امضا کرده که این توافقات باعث تقویت اقتصاد ایران شدهاند. همچنین ایران سیاست خودکفایی را تشویق کرده و در تحرک بازار، نوآوریهایی بهکار گرفته است. با وجود لحن تند و رویکردهای سختگیرانه، هم ترامپ و هم بنیامین نتانیاهو دلایل کافی برای ترجیح مذاکره بر حمله مستقیم به تأسیسات هستهای ایران دارند. از جمله این دلایل، پراکندگی و دربرخیموارد، زیرزمینی بودن تأسیسات هستهای ایران است. حتی یک حمله موفق شاید فقط بتواند برنامه هستهای ایران را برای مدتی بهتأخیر اندازد نهاینکه آنرا نابود کند. هدفقراردادن تأسیسات هستهای ایران با خطر آغاز سومین جنگ بلندمدت و بینتیجه در منطقهای همراه است که آثار راهبردی و اقتصادی آن برای جهان تقریباً غیرقابلتحمل خواهد بود. هیچیکاز کشورهای عربی یا حوزه خلیجفارس تاکنون مجوز استفاده از حریم هوایی خود برای حمله هوایی مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران را ندادهاند اما چنین حملهای میتواند به تلافیهای گسترده منجر شود؛ ازجمله ایجاد همپیمانیهای ژئوپلیتیک پیشبینیناپذیر؛ پرتاب موشک بهسوی اسرائیل قطعیست؛ هرچند ممکن است کارایی آنها متفاوت باشد. احتمال حمله به نیروهای آمریکا در عراق و سوریه و تأثیر بر آبراههای جهانی موضوعیست که تجارت جهانی و انتقال نفت را درزمانیکه اقتصاد جهانی با چالشهای عمده روبهروست، دچار اختلال جدی خواهد کرد. این حمله میتواند آتشی از جنگ چندجبههای را شعلهور کند که نه آمریکا و نه اسرائیل خواهان آن نیستند. کمپین انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۲۴ بر «اول آمریکا» متمرکز بود و پرهیز از درگیرشدن در بحرانهای خارجی در هسته اصلی سیاست خارجی آن قرار داشت. او از سلف خود؛ جو بایدن بهشدت انتقاد میکرد که بدون تلاش کافی برای پیشگیری، آمریکا را وارد تعهدات شبهجنگی کرده است. جنگ با ایران میتواند بازارها را دچار سقوط کند، قیمت نفت را افزایش دهد و ثبات اقتصادی را تضعیف کند، امریکه برای رأیدهندگان آمریکایی بسیارمهم است. ازدیگرسو، اسرائیل تحترهبری نتانیاهو با شکافهای داخلی و خستگی ناشی از جنگ روبهروست. جنگ با ایران میتواند منابع نظامی آمریکا را فرسوده و روحیه آنها را تخریب کند. ترامپ دریافته است یک رویکرد دیپلماتیک دقیق میتواند بسیار مؤثرتر از لفاظیهای تند دولتش باشد. هزینهها، ریسکها و عدمقطعیتهای جنگ، دیپلماسی را به گزینهای جذابتر بدل کرده است. یک حمله پیشدستانه بدون پشتیبانی بینالمللی میتواند اتحاد شکننده ناتو را دچار شکاف کند، هماهنگی میان چین، روسیه و ایران را افزایش دهد و واکنش منفی جهانی را برانگیزد.