• شماره 887 -
  • 1394 چهارشنبه 26 اسفند

نگاهی به تاریخچه‌ی هنر درمانی

سایه - مریم نعیمی

آیا تا به حال در مورد «هنر درماني» چیزی شنیده‌اید، این روش يك روش درماني موثر در درمان بيماري‌هاي ذهني است. از دوراني كه اولين انسان‌ها در غار زندگي مي‌كردند، با نقاشي، حرف‌ها و ايده‌هاي‌شان را بيان مي‌كردند، تا به امروز كه وقتي داريد مكالمه‌اي را گوش مي‌دهيد ناخودآگاه كاغذي را بي‌هدف خط‌خطي مي‌كنيد بي‌آنكه بدانيد اين يك روش براي آرام كردن خود یا براي آن مكالمه يا شنيدن آن سخنراني است. نقاشي، نويسندگي، موسيقي، مجسمه‌سازي و هنرهاي ديگر نمونه‌اي از اين هنر درماني هستند كه به شما در لحظات مختلف كمك مي‌كنند.
هنردرماني چيست؟ 
هنر به عنوان يك رسانه بيانگر مي‌تواند به بيماران در برقراري ارتباط، غلبه بر استرس و کشف جنبه‌هاي مختلف شخصيت‌تان کمک کند. در روان‌شناسي، استفاده از روش‌هاي هنري براي درمان اختلالات رواني و بهبود سلامت رواني، «هنر درماني» نام مي‌گيرد. هنر درماني، با روش‌هاي روان‌درماني درهم مي‌آميزد تا سلامت رواني فرد را بهبود بخشد. انجمن هنر درماني آمريکا در سال 2003، هنر درماني را چنين تعريف مي‌کند: «يک حرفه مربوط به سلامت رواني که از فرآيندهاي خلاقانه هنري استفاده مي‌کند تا سلامت جسمي، رواني و هيجاني افراد را در همه رده‌های سني، بهبود و ارتقاء بخشد. هنردرماني بر پايه اين اعتقاد قرار دارد که فرآيند خلاقانه در خود بيانگري هنري، به مردم در حل تعارضات و مشکلات، تقويت مهارت‌هاي ارتباطي، تنظيم رفتار، کاهش استرس، افزايش حرمت نفس و خودآگاهي، و به دست آوردن بينش بهتر و بيشتر کمک مي‌کند».
تاريخچه‌ی هنر درماني
هزاران سال است كه مردم از هنر به عنوان راهي براي ارتباط و بيان احساسات استفاده مي‌كنند. اما شكل‌گيري هنر درماني به صورت رسمي از دهه 50 میلادی به وجود آمده است. از زمان افلاطون و ارسطو، بحث‌هاى زيادى در مورد هنرمند و خلاقيت هنرى صورت مي‌گرفت. «ارسطو» براى اولين‌بار اصطلاح تخليه هيجانى را به كار برد. «گوته» اعتقاد داشت كه شعر موجب رهايي و تخليه‌ی روحي انسان مي‌شود. با نگاهي به اشعار گوته مي‌توان به اين نكته پي برد، شعر گفتن او نوعى جلوگيرى از رنج‌هاى روانى و تغيير مسير عواطف تند و پرخاشگرانه به فعاليت‌هاى ادبى بوده است. «ژوزف بروئر» اولين كسي بود كه بررسى‌هاى روانكاوانه در هنر را در كتاب (مطالعاتی درباره‌ی هیستری) منتشر كرده است. «شكسپير» درام‌نويس انگليسى در اين‌باره اعتقاد داشت: «طلسم آهنگ (موسیقی) مى‌تواند سينه‌هاى ناآرام را به آرامش بكشاند». تا پايان قرن19، هيچ كار جدي در زمينه هنر درماني انجان نگرفت و اگر فعاليتي هم بود به دليل كنجكاوي خود روانكاوان و روانشناسان بود. «ماكس سيمون» از جمله اين روانشناسان بود كه همراه با «سزار لمبروزو» روانكاو ايتاليايي در سال 1879 هنر درماني را مورد توجه ديگران قرار دادند. اولين شخصي كه روانشناسي هنر را به طور جدي آغاز كرد «زيگموند فرويد» بود. او پس از بررسي آثار هنرمندان از جمله شكسپير و داوينچي متوجه اين نوع درمان شد. او در كتاب «تعبير رويا» به تفسير شعر و نمايش در درمان پرداخت. اولين موسسه تئاتردرماني در وين توسط برادران «مورنو» افتتاح شد. دكتر «ريتمن» و دكتر «مك لي» در سال 1936 به بررسي نقاشي‌هاي بيماران رواني در بيمارستان «مادسلي» لندن پرداختند. آن‌ها براي آنكه هنردرماني را مطرح كنند نمايشگاهي از نقاشي‌هاي اين بيماران داير كردند و با برگزار كردن سمينارها ارزش هنر درماني را مطرح كردند. علاقه‌مندان در اين زمينه رو به گسترش بود. در سال 1911 دو روانشناس آمريكايى، «رانك» و «ساكس» ماهنامه «ایماگو» را منتشر كردند. اين ماهنامه تخصصي در زمينه روانكاوي هنر و عوم انساني بود كه هنوز با عنوان «آمريكن ايماگو» در آمريكا منتشر مي‌شود. شروع روان درماني به وسيله هنر در بيمارستان‌ها به وسيله «ادرين هيل» در سال 1942 پايه‌گذاري شد. «اشترن» روانشناس فرانسوى، در اواخر جنگ جهاني دوم براى اولين بار، نقاشى را به عنوان يك روش درمانى را عنوان كرد و يك مركز هنر درمانى در شهر پاريس افتتاح كرد. او معتقد بود، نقاشى به عنوان ابزارى براى روان درمانى به ويژه براى درمان كودكان ناسازگار، مضطرب و عقب مانده مناسب است. از سال 1970 تا اواسط 1985 كتاب‌هاي زيادي در زمينه هنردرماني منتشر شد كه انتشار مجله «انجمن هنردرماني آمريكا» در سال 1983 نقطه عطف ساير كتب انتشار يافته بود. در حال حاضر «مارگارت نامبرگ» به عنوان مادر رشته هنردرماني در آمريكا شناخته مي‌شود. او كه مدرس نقاشي بود زماني كه مشغول تعليم دادن به كودكان بود متوجه شد كه زماني كه بچه‌ها مشغول نقاشي هستند روح خود را آزاد مي‌گذارند و به دنبال خواسته‌ها و نيازهاي دروني‌اش مي‌روند. در سال ١٩٧٦ امروزه در بعضي ايالت‌هاي آمريكا، رشته هنردرماني در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود. 
 هنردرماني در ايران
درباره‌ی تاريخچه روانشناختي زندگي مردم ايران جريان پرييچ و خمي وجود دارد. ايرانيان به دلايلي كه هميشه در تاريخ وجود داشته‌اند در بيان مشكلات و احساسات‌شان صريح عمل نمي‌كنند و بيشتر اوقات غيرمستقيم در ميان حرف‌هاي‌شان در طنز و ادبيات و به قول خودمان شوخي‌هاي‌شان استفاده مي‌كنند. اين شايد محكم‌ترين دليل در زمينه‌هاي خلاقيت ادبيات پارسي ايراني باشد زباني كه در زيباترين و سالم‌ترين شكل ادبي آن شاعران و اديبان بزرگ را آفريده است. علاوه‌بر شعر اين ايرانيان در معماري و صنايع دستي هم تبحر داشتند اما با وجود اينكه هنر بخش گسترده‌اي از فرهنگ ايراني را تشكيل داده است و مي‌توان هنر را به عنوان زبان دوم مردم اين سرزمين به شمار آورد اما هنر درماني در ايران هنوز جايگاه خود را نيافته‌است و امروزه به ندرت در مراكز درماني و كلينيك‌هاي خصوصي از هنردرماني استفاده مي‌شود. 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه