یادداشت
لطفاً به صندلی خلبان دست نزنید!
وحید حاجسعیدی
این موجود دوپا هم برای خودش عجایب خلقتی است و عالمی دارد. یکروز خون خلقالله را در شیشه میکند و ککش هم نمیگزد. یکروز از دیدن فیلم و سریال که همه میدانیم بلاتشبیه حقه سینمایی و داستان است، احساساتی میشود و اشک میریزد! همان فیلمهایی که هنرپیشه بعد از بیرون رفتن خلقالله از در پشتی سینما، از جایش بلند میشود، گردوخاکش را میتکاند و دواگلیها را از سروصورتش میشوید. بعد هم مثل بچه آدم سیگاری در دست میگیراند و راهی خانه میشود! اما اینهمه داستان نیست و روان شناسان معتقدند که گریه کردن این آدمها بعد از دیدن فیلم و سریال موضوع خیلی مهمی است و این افراد بهتر میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و روابط رضایتبخشتری در زندگی داشته باشند. اصل سند به روایت نشریات: بهگزارش «اطلاعات آنلاین» به نقل از تایلا (tyla)، اگر هنگام تماشای فیلمی احساساتی میشوید و اشک در چشمانتان جمع میشود، به خودتان سخت نگیرید. روانشناسان معتقدند گریه در حین تماشای فیلمها نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه میتواند ویژگیهای مهمی از شخصیت شما را نمایان کند. نتایج مطالعات نشان میدهد کسانیکه در برابر لحظات احساسی فیلمها یا سریالها اشک میریزند، احتمالاً دارای سطح بالایی از هوش هیجانی و همدلی هستند. این افراد بهتر میتوانند با احساسات دیگران ارتباط برقرار کرده و در زندگی واقعی داشته باشند. به حق چیزهای ندیده و نشنیده ... یعنی روانشناسان درباره اینکه یکنفر چطور میتواند در بزنگاهها سر هموطن، دوست، همسایه، مشتری و ... را کلاه بگذارد و اجناس را دولاپهنا حساب کند و بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی خون مردم را در شیشه کند، نظری ندارند ولی اینکه یکنفر موقع دیدن فیلم احساساتی شود و خیلی باکلاس و سانتیمانتال، با پشت ناخن اشکهایش را پاک، خیلی آدمحسابی است! من پیشنهاد میکنم حالا که فایل این داستان باز است و هنوز روان شناسان روی موضوع دیگری تمرکز نکردهاند، روی همین بستر و پلتفرم عکسالعمل آدمها را بعد از شنیدن اخبار و اظهار نظرات سوفسطایی برخی مسئولان هم آنالیز کنند. فیالمثل اخیراً در توصیهای از مردم خواستهشده تا با رانندگان اسنپ حرف نزنند. والا قدیمترها خانه پرش باید در تاکسی را یواش میبستیم و به صندلی راننده دست نمیزدیم؛ اما الآن حرف زدن با راننده هم قدغن شده است. به خدا راننده اسنپ افسر گشتاپو نیست و هم مثل من و شما آفریده همین پروردگار است. منتهی از سر خوشی و برای تأمین هزینههای تور با کشتی کروز (Cruise ship) به دور اروپا یا هزینه تأمین خرید ویلای لاکچری در کلاردشت و سایر گرفتاریهای روتین، صبح تا غروب دنده صدمن یک غاز چاق میکند! اصلاً شما درک میکنید کسی که سه فرزندش آنطرف آب هستند و دختر آخری هم در حال یادگیری زبان برای مهاجرت، چه فشاری تحمل میکند؟ آیا شما از هزینههای مسافرت به قطب شمال خبر دارید حالا جنوب به کنار؟ اصلاً میدانید هزینه سرامیک کردن کاپوت و سقف یک خودروی بنز AMG با تپنده 577 اسب بخار و گشتاور 800 نیوتن متر چقدر است؟ بگذارید این بندگان خدا با مسافران درد دل کنند وگرنه از غصه، غمباد میگیرند. دق میکنند. این تنها دلخوشی رانندگان اسنپ را از آنها نگیرید! خیر از جوانیتان ببینید ...
*در ضمن عنوان مطلب ربطی به موضوع امروز نداشت. لطفاً پاپیچ نشوید!