• شماره 3409 -
  • 1404 دوشنبه 6 مرداد

کاریکلماتور

سحر قهرمانی

*کسی از اقدام خبر ندارد؟! همه‌چیز در دست اوست.
*مراد، حاصل ازدواج امید و آرزوست.
*از ترس اجناس متفرقه، فکر خرابش را عوض نمی‌کند.
*برای پاک‌کردن خاطره‌های تلخ،
 حافظه‌ام را فُرمت کردم.
*مادربزرگ برای ثبت خاطره‌هایش،
 دیگر کارت حافظه ندارد.
*بعد از ازدواج با امید، زندگی مشترکش را شروع کرد.
*خوش‌به‌حال آقایان که بعد‌از‌ازدواج، 
منزل‌دار می‌شوند.
*دستش از همه‌جا بریده شد،
 به‌تنهایی پانسمانش کرد.
*کاش همه دردسرها، با مسکن برطرف می‌شدند.
*آدم بدبین، انحراف چشمی دارد.
*وقتی لگنش شکست، ماشین لباسشویی خرید.
*آن‌قدر خودشیرینی کرد، قند‌خونش بالا رفت.
*غذاهای آماده، همیشه فیگور دارند.
*نمکدان خالی، دلشوره گرفت.
*از خرس یک مو کندن، به خطرش نمی‌ارزد.
*شتری که دم خانه هرکسی می‌خوابد، 
اختلال حواس دارد.
*شعر در بند قافیه گرفتار بود، نیما آزادش کرد.
*برای بزرگ‌شدن نویسنده، قلم کوچک می‌شود.
*رژیم سختی گرفته‌ام، دیگر هوس گول‌خوردن نمی‌کنم.
*دامن طبیعت در کویر، خیلی کوتاه است.
*خرج محبت مادر، همیشه بالاست.
*اوضاع مالی ام خوب نبود، رقیبم ناز یار را خرید.
*نظرم را که جلب کرد، در قلبش محبوس شدم.
*لبخند زد هول شدم، در چال گونه‌اش افتادم.
*تصادفی به هم برخوردیم، در بیمارستان آشنا شدیم.
*سرمه چشم‌های من، وعده دیدار تو است.
*گذشته از این؛ ای وای از ما نگذرد؟!
*اتفاقی گوش دادم، یادگاری نگه داشتند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه