یادداشت
گیلان؛ سرزمینی که نفسش تنگ شده!
منا محمدی
اینروزها اگر در صبح پاییزی، در رشت قدم بزنی، مهی را میبینی که دیگر فقط مه نیست؛ لایهای کدر روی شهر نشسته؛ شبیه پتویی سنگین که نه رطوبت شاعرانه روزهای بارانی؛ بلکه بوی دود خودرو، زبالههای نیمسوخته و بخار کارخانههای بیفیلتر را با خود دارد. گیلان، استانی که همیشه به هوای پاکش میبالید، آرام و بیصدا دارد نفس کم میآورد. آلودگی هوا در گیلان برخلاف کلانشهرها با سرفههای خیابانی یا هشدارهای قرمز شروع نمیشود؛ آرام میآید و آرام میماند. در هوای مرطوب شمال، ذرات معلق بیشتر از هرجای دیگری فرصت زندگی پیدا میکنند. این ذرات کوچک، در فضای مهآلود حل میشوند و از چشم مردم پنهان میمانند. همین پنهانبودن، خطرناکترین بخش ماجراست. واقعیت ایناستکه ریشههای آلودگی گیلان، در زندگی روزمره ما تنیدهاند: ترافیک بیپایان کلانشهرهای روبهرشد مثل رشت و انزلی، با خودروهای فرسودهای که هنوز نفس میکشند و نفس مردم را میگیرند. سوزاندن بقایای شالیزارها که تبدیل شده به یک عادت قدیمی اما پرهزینه؛ آتشی که دودش مستقیم وارد ریه شهرها میشود. صنایعی که از چشم قانون دور ماندهاند؛ از کارخانههای کوچک گرفته تا واحدهایی که سالهاست بدون تجهیزات کنترل آلاینده کار میکنند. ساختوسازهای شتابزده شهری که گردوغبارش با رطوبت ترکیب میشود و در هوا میماند. گیلان فقط با دود خودروها آلوده نمیشود؛ با عادتها، بیتوجهیها و نبود نظارتی که پیوسته عقبتر از سرعت تغییرات است آلوده میشود. بسیاری تصور میکنند هوای شمال بهطورطبیعی «پاک» است و همین تصور باعث شده مردم دیرتر از بقیه نقاط کشور خطر را حس کنند؛ اما افزایش موارد آسم، آلرژی، مشکلات قلبی و حملات تنفسی در سالهای اخیر نشان میدهد این آلودگی زیرپوستی، اثرش را گذاشته است. کودکان، سالمندان و بیماران قلبی اولین قربانیاناند. اکنون چه باید کرد؟ برای گیلان، نسخه کلیشهای کافی نیست. ایناستان نیاز به راهحلهای بومی دارد: اصلاح عادتهای کشاورزی: پایاندادن به سوزاندن کاهوکلش با حمایت واقعی، آموزش و ایجاد واحدهای بازیافت کشاورزی. بازچینی نقشه ترافیک شهری: ایجاد حملونقل عمومی کارآمد، کنترل ورود خودروهای غیربومی در روزهای پرتردد و توسعه مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری. پایش جدی صنایع: نه با اطلاع قبلی، نه با گزارشهای روی کاغذ، بلکه با نظارت واقعی و مداوم. توقف پروژههای عمرانی بیبرنامه: مخصوصاً آنهاییکه بدون ارزیابی زیستمحیطی، قلب جنگلها و حریم تالابها را نشانه میگیرند. آموزش عمومی واقعی: مردم باید بدانند هوای شمال «بهخودیخود پاک» نیست؛ هر رفتار کوچک میتواند کیفیت آنرا تغییر دهد.گیلان نیاز به صدای بلند دارد
آلودگی هوا در گیلان هنوز آنقدر شدید نشده که زندگی را متوقف کند؛ اما آرامآرام سلامت نسل آینده را هدف گرفته. این بحران اگر امروز دیده نشود، فردا هیچ فروغی از سرسبزی گیلان را تضمین نمیکند. برای حفظ گیلان، باید از همینامروز صدایمان را بلند کنیم؛ قبلازاینکه نفسهای این سرزمین، کاملاً کوتاه شود.