یادداشت
گیلان؛ نخبگان بیکار و رسانهای که باید موتور توسعه شود
زهرا صداقت
گیلان، بهعنوان یکی از استانهای ایران که در مسیر تحول و توسعه قرار دارد، درحالی پیش میرود که بخش مهمی از سرمایههای انسانیاش (جوانان تحصیلکرده و صاحب ایده) در حاشیه ماندهاند. گیلان که همواره بهعنوان یکی از قطبهای فرهنگی، طبیعی و اقتصادی کشور شناخته میشود، امروز با یک تناقض بنیادین روبهروست: وفور ظرفیتها در برابر کمبود فرصتها. ازیکسو، دانشگاهها هرساله هزاران فارغالتحصیل متخصص روانه بازار کار میکنند و ازدیگرسو، نبود زیرساخت مناسب برای بهرهگیری از این نیروی ارزشمند، روند مهاجرت نخبگان و خستگی اجتماعی را تشدید کرده است. درچنینشرایطی، نقش رسانهها بیش از هر زمان دیگر اهمیت مییابد؛ رسانههایی که میتوانند با روایت دقیق واقعیتها، تبدیلشدن به تریبون نخبگان و مطالبهگری هوشمندانه، موتور محرک توسعه استان باشند. بیکاری جوانان تحصیلکرده در گیلان، صرفاً یک مسئله اقتصادی نیست؛ بلکه یک آسیب اجتماعی و یک فرآیند تدریجی نخبهکشی خاموش است که پویایی آینده استان را تهدید میکند. اگرچه گیلان سرشار از استعداد و ظرفیتهای بکر (بهویژه در کشاورزی نوین، گردشگری و اقتصاد دریایی) است، اما نخبگان جوان ما در یک گلوگاه حیاتی گرفتار آمدهاند: عدم وجود فرصتهای شغلی متناسب با دانش تخصصی آنها. اینوضعیت نیازمند یک روایت رسانهای متفاوت است؛ روایتی که تنها به بیان چالشها اکتفا نکند، بلکه مسیرهای عملی و فرصتهای استراتژیک را بهروشنی ترسیم نماید. بحران اشتغال در گیلان ریشه در دو شکاف اساسی دارد: شکاف مهارتی و شکاف ساختاری. علیرغم نرخ بالای تحصیلات عالی، آموزش عالی در استان نتوانسته خود را با نیازهای واقعی صنایع پویا و نوپای منطقه، بهویژه در حوزههای اقتصاد دریامحور و فناوریهای نوین همگام سازد. درنتیجه، بسیاری از فارغالتحصیلان با انبوهی از دانش تئوریک، فاقد مهارتهای عملی موردنیاز کارفرما هستند. علاوهبراین، سرمایهگذاری در گیلان هنوز بهاندازهکافی بهسمت بخشهای دانشبنیان جذب نشده است و نبود یک چرخه کامل حمایتی؛ از تأمین سرمایه اولیه برای استارتآپها تا ارائه مشاورههای مدیریتی و تسهیل مجوزها باعث میشود جوانان کارآفرین، پروژه خود را بهدلیل موانع اداری و مالی نیمهکاره رها کنند. اینجاست که رسانه وارد میشود؛ نهفقط بهعنوان ناقل خبر، بلکه بهعنوان کاتالیزور تغییر اجتماعی و اقتصادی. لازم است تمرکز رسانهای از گزارش صرف درباره تعداد بیکاران سمت معرفی موفقیتها تغییر یابد. تولید مستندهای کوتاه، کلیپهای ویدیویی و مصاحبههای عمیق با جوانانیکه باتکیهبر ظرفیتهای بومی توانستهاند کسبوکار پایداری ایجاد کنند، میتواند الگوهای مثبت را ترویج داده و امید را در میان جویندگان کار تزریق نماید. همچنین، استفاده از ظرفیت تیتر و یادداشت سرمقاله برای نقد منصفانه سیاستهای گذشته و ارائه پیشنهادهای مشخص به نهادهای سیاستگذار درباره تسهیل سرمایهگذاری برای تولید، نقش مهمی در اعمال فشار سازنده بر مدیران دارد. تولید پادکستهای هفتگی که در آنها مشاوران شغلی مراحل عملی دریافت تسهیلات و نحوه تدوین طرح کسبوکار را آموزش میدهند، میتواند شکاف مهارتی را پر کند. درنهایت، اگر رسانهها بتوانند با تولید محتوای تخصصی و الهامبخش، پل ارتباطی مستحکمی بین پتانسیل نخبگان و نیازهای واقعی صنعت و توسعه استان برقرار کنند، میتوان امیدوار بود که چالش بیکاری بهتدریج جای خود را به موجی از اشتغال مولد و مبتنیبر تخصص دهد و گیلان را به مقصد نهایی نخبگان خود تبدیل سازد.