• شماره 3522 -
  • 1404 يکشنبه 23 آذر

رمان «همخونه»؛ یک عاشقانه خوش‌ریتم و پرکشش

سهیلا انصاری

رمان «همخونه» نوشته «مریم ریاحی»؛ از پرفروش‌ترین و پرخواننده‌ترین آثار عاشقانه دودهه‌اخیر است؛ اثری که باتکیه‌بر رابطه دو شخصیتِ ناخواسته «هم‌خانه‌شده»، مخاطب عام را به‌خوبی با خود همراه می‌کند و نمونه روشنی از ادبیات عامه‌پسندِ عاشقانه ایرانی‌ست. «ریاحی» در بازنمایی رابطه «یلدا» و «شهاب» موفق است. دیالوگ‌های طبیعی، شوخی‌ها، لج‌بازی‌ها و روند تدریجی صمیمیت، شخصیت‌ها را زنده و باورپذیر جلوه می‌دهد. بااین‌حال، برخی ویژگی‌ها بیش‌ازآنکه در کنش و رفتار آشکار شوند، به‌صورت توضیحی بیان می‌شوند و شخصیت‌های فرعی نیز معمولاً کارکردی‌اند و کمتر به هویتِ مستقل می‌رسند. پی‌رنگ «از تنش تا عشق» دراین‌رمان با ریتمی روان اجرا شده و همین ریتم، دلیل اصلی جذابیت کتاب برای مخاطبان است. صحنه‌های کنش‌دار، سوءبرداشت‌ها، درگیری‌ها و حسادت‌ها، ضرباهنگ قصه را حفظ می‌کند. هرچند میانه رمان کمی با اُفتِ ریتم و توضیحات تکراری روبه‌روست، کشش اصلی قصه حفظ می‌شود. نثرِ روان و پُر از گفت‌وگوهای روزمره، دقیقاً همان‌چیزی است که خواننده رمان عاشقانه عامه‌پسند انتظار دارد. اگرچه برای مخاطب ادبیات جدی، این زبان ساده و گاه سطحی جلوه می‌کند؛ اما برای خواننده هدف، سَبکی خوش‌خوان و بی‌تکلف است. رمان «همخونه» اثری اجتماعی نیست؛ اما لایه‌هایی از واقعیات زندگی جوانان ایرانی را بازتاب می‌دهد: میل به استقلال، فشار خانواده و سنت، نیاز به امنیت عاطفی و درگیری با قواعد نانوشته فرهنگی. بدون شعارپردازی، فضای واقعی و قابل‌لمسی از زیست شهری و نسل جوان ارائه می‌شود. «یلدا»؛ شخصیتی‌ست احساسی و زخم‌خورده که پشت آرامش ظاهری‌اش، «اضطراب و بی‌اعتمادی» پنهان شده. او از گذشته‌ای تلخ می‌آید؛ اما مقاوم است و برای استقلال درونی تلاش می‌کند. مسیر تحول او؛ از ترس و فرار تا پذیرش و اعتماد، یکی از ستون‌های روان‌شناختی رمان است. «شهاب»؛ مقتدر، کنترل‌گر، خونسرد اما با درونی گرم و مراقبت‌‌کننده. او بیش‌ازآنکه حرف بزند، عمل می‌کند و امنیت می‌بخشد. اقتدار اولیه وی، به‌تدریج جای خود را به مشارکتی عاطفی می‌دهد و این تغییر، رابطه را باورپذیرتر می‌کند. رابطه این دو، ترکیبی از تنش، مکمل‌بودن و درنهایت، نوعی «درمان دوطرفه» است؛ «یلدا» ازطریق امنیت «شهاب» آرام می‌گیرد و «شهاب» ازطریق «یلدا» یاد می‌گیرد احساساتش را ابراز کند؛ و همین فرایندِ تدریجی، رابطه را از سطح یک عاشقانه کلیشه‌ای، به یک جهان احساسیِ ملموس‌تر می‌برد. «همخونه» نه رمانی پیچیده و ادبی؛ بلکه یک عاشقانه خوش‌ریتم، پرکشش و احساس‌محور است؛ نمونه موفق از ادبیات عامه‌پسند که با وجود ضعف‌هایی در عمق شخصیت‌های فرعی و افت ریتمی محدود، توانسته سال‌ها در ذهن و دل مخاطبان باقی بماند. رمان «همخونه» بیش‌ازهمه برای دوستداران عاشقانه‌های ایرانی مناسب است؛ کسانی‌که به قصه‌های احساسی و رابطه‌محور با کشمکش‌های عاشقانه علاقه دارند. این کتاب به‌دلیل نثر ساده، فضای صمیمی و ریتم روان، برای نوجوانان و جوانان و همچنین خوانندگان کم‌حوصله یا تازه‌کار نیز جذاب و قابل‌خواندن است. مخاطبانی که دنبال روابط شخصیت‌محور و مشاهده مسیر تحول احساسی دو شخصیت اصلی‌اند نیز با این رمان ارتباط خوبی برقرار می‌کنند. درنهایت، «همخونه» انتخابی دل‌نشین برای کسانی‌ست که می‌خواهند در اوقات فراغتِ خود؛ از سفر و تعطیلات گرفته تا لحظات پیش‌از‌خواب، یک داستان شیرین و احساس‌محور بخوانند. این رمان، توسط انتشارات «پرسمان» در ۴۵۶‌صفحه منتشر شده است.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه