• شماره 3524 -
  • 1404 سه‌شنبه 25 آذر

سید مصطفی حسینی:

تئاتر در شهرستان‌ها بدون امکانات؛ اما باانگیزه روی صحنه می‌رود

کارگردان نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته» بااشاره‌به اجرای این اثر در «دانشگاه زابل»، از کمبود شدید امکانات نمایشی، نبود سالن تخصصی و بی‌توجهی رسانه‌های محلی به اجراهای نمایشی انتقاد و تأکید کرد که با وجود ظرفیت بالای دانشجویان و هنرجویان تئاتر در زابل؛ فقدان زیرساخت‌های حداقلی و ضعف اطلاع‌رسانی رسانه‌ای، مسیر تولید و ارائه آثار نمایشی در شهرستان‌ها را با چالش‌ جدی مواجه کرده است. نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته» به‌نویسندگی حسن مقدم و کارگردانی سید مصطفی حسینی، از 11 تا 17 آذرماه ۱۴۰۴ در «آمفی‌تئاتر دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل» به‌روی صحنه رفت. این اثر، با حضور فائزه زارعی، ریحانه عسکرپور، محمدرضا پیلیا، مهدی کدوری و سید مصطفی حسینی اجرا شد و کوشید با نگاهی طنزآمیز، تقابل سنت‌گرایی و غرب‌گرایی را در بستر خانواده ایرانی به‌تصویر بکشد. درشرایطی‌که بخش قابل‌توجه از اجراهای نمایشی شهرستان‌ها به‌دلیل ضعف خبر‌رسانی، نبود پوشش رسانه‌ای و البته محدودیت امکانات، از دیده‌شدن بازمی‌مانند، پرداختن به چنین اجراهایی نه‌تنها ثبت رویدادی هنری؛ بلکه تلاشی برای بازتاب دغدغه‌ها، ظرفیت‌ها و مطالبات هنرمندان تئاتر خارج از مرکز محسوب می‌شود؛ که با وجود کمبودها، همچنان چراغ تئاتر را روشن نگه داشته‌اند.

«سید مصطفی حسینی» بابیان‌اینکه «جعفرخان از فرنگ برگشته» روایت زندگی شخصیتی‌ست که از کودکی به‌همراه پدرش به فرنگ رفته و سال‌ها دور از خانواده و سنت‌های ایرانی رشد کرده، گفت: «جعفرخان پس‌ازسال‌ها تحصیل و زندگی در پاریس به خانه بازمی‌گردد و در اولین مواجهه با خانواده خود، با تفاوت‌های عمیق فکری، رفتاری و فرهنگی روبه‌رو می‌شود و همین فاصله‌ها، موتور محرک روایت نمایش را شکل می‌دهد». وی بااشاره‌به مضمون محوری اثر افزود: «نمایش تلاش داشت افراط در سنت‌گرایی و غرب‌گرایی را هم‌زمان نقد کند و نشان دهد هر‌دو رویکرد به بن‌بست می‌رسند و این نگاه انتقادی، در قالب طنز به تماشاگر منتقل می‌شد». کارگردان نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته» با تشریح روابط میان شخصیت‌ها، بابیان‌اینکه مادر جعفرخان به‌دلیل سال‌ها دوری از فرزندش، تمام تلاش خود را برای ماندگار‌کردن او در خانه به کار می‌بست، افزود: «مادر برای جلوگیری از بازگشت دوباره جعفرخان به فرنگ، تصمیم می‌گیرد او را با دخترعمویش (زینت) ازدواج دهد تا ازاین‌راه، پیوندی ناگسستنی میان او و خانواده ایجاد کند». وی بااشاره‌به نقش سایر شخصیت‌ها گفت: «حضور دایی با باورهای سنتی و رفتارهای برخاسته از دهه 40، تضاد رفتاری آشکاری برای جعفرخان ایجاد می‌کرد و درکنارآن، شخصیت مشتی‌پر به‌عنوان نوکر قدیمی، پیوندی عاطفی میان گذشته و حال داستان برقرار می‌کرد که در پیشبرد روایت تأثیرگذار بود». وی بااشاره‌به سابقه آشنایی خود با این متن، بابیان‌اینکه سال‌هاپیش «جعفرخان از فرنگ برگشته» را خوانده و ارتباط عمیقی با آن برقرار کرده بود، تصریح کرد: «از همان نخستین مواجهه با متن، علاقه داشتم روزی دراین‌نمایش بازی یا آن‌را کارگردانی کنم و این نمایشنامه برایم همواره زنده و الهام‌بخش بوده است». وی ضمن یادآوری جایگاه حسن مقدم در تئاتر ایران، افزود: «اگر حسن مقدم فرصت بیشتری برای زیستن و نوشتن داشت، بی‌تردید آثار ماندگار بیشتری برای تئاتر ایران خلق می‌کرد؛ اما همین اثر نیز نشان‌دهنده نگاه دقیق و پیشرو او به جامعه ایرانی‌ست». این کارگردان تئاتر باانتقاداز وضعیت زیرساخت‌های نمایشی در زابل، بابیان‌اینکه این‌شهر فاقد سالن تخصصی تئاتر است، افزود: «با‌اینکه دانشگاه زابل دارای رشته بازیگری‌ست و این‌رشته به‌صورت دولتی فقط در تهران، کرمان و زابل ارائه می‌شود؛ اما در زابل حتی یک سالن استاندارد برای اجرای تئاتر وجود ندارد». وی بااشاره‌به محل اجرای نمایش یادآور شد: «اجرای جعفرخان در آمفی‌تئاتر دانشکده کشاورزی انجام شد؛ سالنی که اساساً برای تئاتر طراحی نشده و ازنظر فنی و اجرایی، پاسخگوی نیاز یک اجرای نمایشی نیست». وی با تشریح شرایط بلک‌باکس دانشکده هنر، بابیان‌اینکه این‌فضا ازنظر ابعاد، تهویه و امکانات در وضعیت نامناسبی قرار داشت، گفت: «تا مدت‌ها این‌فضا حتی سیستم تهویه نداشت و دانشجویان مجبور بودند در گرمای شدید زابل تمرین و اجرا کنند؛ به‌طوری‌که شرایط برای بازیگران و تماشاگران بسیاردشوار بود. حدود یک‌ماه‌پیش، پس از پیگیری‌های فراوان، یک سیستم سرمایشی در آن نصب شد؛ درحالی‌که چنین امکاناتی باید از ابتدا دراختیار دانشجویان قرار می‌گرفت». کارگردان نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته» باانتقاداز کمبود امکانات اجرایی، بابیان‌اینکه بخش قابل‌توجهی از وسایل صحنه از امکانات دورریختنی تهیه شده بود، افزود: «برای دریافت چندتکه چوب و تخته مجبور به نامه‌نگاری‌های متعدد شدیم و درنهایت، خودمان تمام وسایل را تعمیر، آماده و رنگ‌آمیزی کردیم». وی گفت: «کارگردان نباید درگیر تأمین ابتدایی‌ترین امکانات باشد و دغدغه اصلی او باید کیفیت اجرا، میزانسن و هدایت بازیگران باشد؛ نه ساخت دکور از هیچ!» وی باانتقاداز نبود حمایت رسانه‌ای در استان، بابیان‌اینکه هیچ رسانه محلی در زابل یا سیستان‌وبلوچستان پوشش خبری مناسبی به اجرا نداد، گفت: «با وجود انتشار خبر اجرا در رسانه‌های تهران؛ حتی یک رسانه محلی برای دریافت پوستر یا معرفی نمایش با ما تماس نگرفت! این بی‌توجهی درحالی اتفاق افتاد که اجرای جعفرخان، از معدود اجراهای عمومی تئاتر در زابل محسوب می‌شد و می‌توانست مخاطبان بیشتری را جذب کند». این کارگردان بااشاره‌به توانمندی هنرجویان زابل، بابیان‌اینکه کیفیت اجراهای دانشجویی این‌شهر قابل‌مقایسه با دانشگاه‌های مطرح کشور است، گفت: «باتوجه‌به تجربه‌ای که از دیدن اجراهای تهران دارم، می‌توانم بگویم برخی آثار تولیدشده در زابل حتی ازنظر کیفی از اجراهای برخی دانشگاه‌های پایتخت بالاتر بودند». وی بااشاره‌به استقبال مخاطبان از اجراهای اول، بابیان‌اینکه دو شب ابتدایی اجرا با حضور قابل‌توجه مخاطبان همراه بود، اظهار داشت: «با وجود لغو یکی از اجراها به‌دلیل کسالت یکی از بازیگران، استقبال مخاطبان رضایت‌بخش بود و این‌موضوع نشان داد تئاتر در زابل همچنان مخاطب دارد». وی درپایان بااشاره‌به نخستین تجربه کارگردانی خود، بابیان‌اینکه این اثر پس از اجرای دانشکده‌ای به اجرای عمومی رسید، گفت: «خوشحالم که اولین تجربه کارگردانی‌ام با چنین متنی رقم خورد و مهم‌ترین مسئله برایم رضایت تماشاگران بود که خوشبختانه محقق شد».
عکس: مهدی بهدانی

 

 
 
امین کردبچه چنگی

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه