• شماره 3527 -
  • 1404 شنبه 29 آذر

اندیشکده Friends of Europe مطرح کرد؛

جهان باید فرصت تعامل با تهران را دریابد

یک اندیشکده مستقر در بروکسل در مطلبی بااشاره‌به ماهیت سودمند برجام در حل اختلاف ایران و غرب نوشت که رئیس‌جمهوری آمریکا در دوره دوم حضورش در کاخ سفید سیاست «فشار حداکثری» را علیه تهران از سر گرفت اما این‌موضوع ایران را چندان تحت‌فشار اقتصادی قرار نداد. به‌گزارش ایرنا؛ اندیشکده Friends of Europe دراین‌مطلب که به‌قلم «جیمی شی» مقام اسبق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نگاشته شده است، می‌نویسد: جورج دابلیو بوش، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، در سخنرانی وضعیت کشور در سال ۲۰۰۲، ایران را عضوی از «محور شرارت» نامید؛ گروهی که (به‌ادعای) واشنگتن اساساً با سیاست خارجی و منافع امنیتی آمریکا متخاصم و به‌دنبال آسیب‌زدن به آن بود. پس‌ازانقلاب سال ۱۹۷۹ و سرنگونی رژیم محمدرضاشاه که حامی آمریکا بود، دولت‌های متوالی در واشنگتن، ایران را به‌عنوان یک «دولت یاغی» توصیف کرده‌اند! عمده احساسات ضدایرانی در واشنگتن ناشی‌ازاین‌بودکه حکومت حاکم در تهران آمریکا را «شیطان بزرگ» توصیف می‌کرد.

دولت رونالد ریگان، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در سال ۱۹۸۵ درپاسخ‌به حمله به سربازان آمریکایی در برلین، لیبیِ تحت (دیکتاتوری) قذافی را بمباران کرد نه تهران را؛ تصمیمی که نشان می‌داد به‌باور آمریکایی‌ها، در خاورمیانه مقصر کسان دیگری هستند. این واقعیت پیچیده پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر علیه نیویورک و واشنگتن روشن‌تر شد. به‌نوشته نگارنده این مطلب، «القاعده از سومالی و افغانستان فعالیت می‌کرد نه تهران و به‌عنوان تشکیلاتی سنی، عمیقاً با ایران به‌عنوان کشوری شیعه عداوت داشت. طالبان، متحد القاعده در افغانستان، دیپلمات‌های ایرانی را در کنسولگری تهران در مزارشریف کشته (به‌شهادت رسانده) بود. تلاش‌های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای پیونددادن ایران به حملات ۱۱ سپتامبر هیچ مدرک ملموسی ارائه نکرد. درواقع، بلافاصله پس از حمله آمریکا به افغانستان در پاییز ۲۰۰۱ برای سرنگونی طالبان، تهران به بوش پیشنهاد همکاری علیه طالبان و عادی‌سازی روابط بین آمریکا و ایران را داد؛ اما این پیشنهاد ازسوی دولت بوش بی‌پاسخ ماند». نگارنده درادامه با تکرار ادعاهای بی‌پایه‌واساس غرب درباره فعالیت‌های منطقه‌ای و البته برنامه هسته‌ای ایران، ادعا کرد که «بزرگ‌ترین عامل اختلاف در روابط ایران با غرب، برنامه هسته‌ای تهران بوده است». این‌برنامه در دهه ۱۹۷۰ توسط محمدرضاشاه به‌عنوان اقدامی غیرنظامی آغاز شد و سپس تحت نظام سیاسی جدید در ایران ادامه یافت. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید کرده که به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیست. افزون‌براین، تهران بر حفظ چرخه سوخت هسته‌ای و توانمندی غنی‌سازی خود با چندین راکتور پراکنده در سراسر ایران تأکید داشته است. به‌ادعای نگارنده، این قابلیت ازنظر فنی ضروری نیست، زیرا میله‌های سوخت هسته‌ای را می‌توان ازسوی تأمین‌کنندگان شناخته‌شده خارجی تهیه کرد و سپس برای بازفرآوری بازگرداند؛ اما ایران همیشه نگران بوده که وابستگی به تأمین‌کنندگان خارجی آن‌را در برابر باج‌گیری یا تحریم آسیب‌پذیر کند. این اندیشکده افزود: بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، تمام حیات سیاسی خود را روی به‌صدادرآوردن زنگ خطر تهدید هسته‌ای ایران بنا کرده است. او یکی پس از دیگری، از روسای جمهور آمریکا تعهد گرفت که اجازه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را نخواهند داد؛ اما چگونگی دستیابی به‌این‌هدف، به‌غیراز جنگ با ایران با هدف تغییر رژیم، مسئله دیگری بود. پس از افتضاح عراق، در واشنگتن اشتیاق کمی برای یک حمله زمینی و اشغال نظامی دیگر وجود داشت؛ تصمیمی که برای تخریب کامل همه تأسیسات هسته‌ای ایران لازم بود. نتانیاهو اغلب برای اقدام نظامی پیش‌دستانه علیه ایران به‌عنوان راه‌حل فشار آورده است. اسرائیل در سال ۱۹۸۱ این‌کار را علیه رآکتور هسته‌ای «اوسیراک» عراق تحت دیکتاتوری صدام انجام داده بود؛ اما اسرائیل برای‌آنکه زیرساخت‌های هسته‌ای زیرزمینی ایران را به‌طورکامل از بین ببرد، به‌تنهایی از بمب‌های سنگین سنگرشکن برخوردار نبود. درنتیجه برای چنین اقدامی به مشارکت آمریکا نیاز داشت و روسای جمهوری متوالی (دست‌کم تا دوره دوم ترامپ) نسبت‌به‌آن تمایلی نداشتند؛ بنابراین اسرائیل باید روش‌های دیگری را پیدا می‌کرد. یکی از این‌روش‌ها کندکردن یا خرابکاری در برنامه هسته‌ای ایران بود؛ اقدامی که تل‌آویو در چندمورد نسبت‌به‌آن مبادرت کرد. هدف‌قراردادن دانشمندان هسته‌ای تهران، خرابکاری در برخی تأسیسات هسته‌ای، ترور برون‌مرزی برخی فرماندهان سپاه پاسداران، حمله به سفارت ایران در دمشق و ترور سردار (شهید) قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ. بااین‌حال، این عملیات‌های مخفی تنها می‌توانستند برنامه هسته‌ای ایران را به‌تأخیر بیندازند، نه‌اینکه آن‌را متوقف کنند؛ بنابراین، دولت باراک اوباما مسیر کنترل تسلیحاتی را امتحان و در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای (برجام) را با تهران امضا کرد. این توافق غنی‌سازی تهران را محدود کرد و در آن افزایش نظارت آژانس و تحریم‌های اسنپ‌بک (مکانیسم ماشه) پیش‌بینی شد. در سوی مقابل، ایران وعده رفع بسیاری از تحریم‌های طولانی‌مدت و آزادسازی دارایی‌های خارجی‌اش را دریافت کرد. این توافق توسط پنج عضو دائم شورای امنیت به‌علاوه آلمان در قالب گروه ۱+۵ تحت‌نظارت قرار می‌گرفت. اتحادیه اروپا نیز به‌عنوان تسهیل‌کننده مذاکرات دخیل بود. این چهارچوب بین‌المللی به تهران اطمینان می‌داد که تنها با واشنگتن طرف نیست و درجه‌ای از عدالت در اجرای شرایط مختلف برجام اعمال خواهد شد. برجام می‌توانست نخستین‌گام بزرگ درراستای بازسازی اعتماد میان ایران و قدرت‌های غربی و خروج این‌کشور از انزوا باشد. سرمایه ضروری برای توسعه اقتصادی موردنیاز کشور وارد، سرمایه‌گذاری خارجی به‌ویژه در حوزه انرژی، موادخام و کشاورزی تسهیل می‌شد و سازوکار نظارت بین‌المللی را با هدف شفافیت و پیش‌بینی‌پذیری بیشتر عملکرد داخلی حکومت ایجاد می‌کرد. رفع بسیاری از تحریم‌ها، درهای کشور را به‌روی تجارت و ارتباطات خارجی باز می‌کرد و حس انزوای شدید را کاهش می‌داد. برجام همچنین نتانیاهو را برای حرکت در مسیر پیشرفت در روند صلح خاورمیانه تحت‌فشار بیشتری قرار می‌داد، زیرا دراین‌حالت، کمتر می‌شد مانع‌تراشی اسرائیل را به تهدید هسته‌ای تهران نسبت داد. هرچند هنوز راه درازی درپیش بود، اما (برجام) نخستین‌گام مفید محسوب می‌شد. بااین‌حال، تحت‌فشار نتانیاهو، دولت نخست ترامپ در سال ۲۰۱۸، توافق هسته‌ای را لغو کرد، این درحالی‌بودکه آژانس «هشت گزارش» در تأیید پایبندی ایران صادر کرده بود. استدلال ادعایی ترامپ این‌بودکه «حکومتی که در گذشته غیرقابل‌اعتماد بوده است، هرگز قابل‌اعتماد نیست و نهایتاً توافق را نقض خواهد کرد»! همچنین او این انتقاد را مطرح کرده بود که توافق «تنها» ۱۵ سال دوام دارد، «هرچند این‌مدت برای توافق‌های کنترل تسلیحات هسته‌ای به اندازی کافی استاندارد است». بااین‌حال، محل اصلی مناقشه جمهوری‌خواهان آمریکا، هم‌صدا با اسرائیل، این‌بودکه توافق هسته‌ای برنامه موشکی بالستیک ایران یا رفتار منطقه‌ای آن، به‌ویژه حمایت از گروه‌های ضداسرائیلی در لبنان، غزه، سوریه، عراق و یمن را پوشش نمی‌دهد. بااین‌حال، باید بدانیم که «هیچ توافقی میان دشمنان کامل نیست، به‌ویژه گام اول و آزمایشی درراستای تنش‌زدایی روابط پرتنش ایران با غرب؛ درعین‌حال، کمال‌گرایی نیز دشمن خیر است». ترامپ توافقی محدود اما کارآمد را پاره و ادعا کرد که چیزی بهتر جایگزین آن خواهد کرد. البته که چنین اتفاقی هرگز رخ نداد. درعوض، ترامپ تحریم‌ها را تحت سیاست «فشار حداکثری» بازگرداند، اما ایران آن‌قدر طولانی زیر چنین فشار اقتصادی بوده که اعمال مجدد آن تفاوت زیادی ایجاد نمی‌کند. هرچند اروپایی‌ها، روسیه و چین در برجام ماندند، از نگاه تهران، آمریکا عامل کلیدی اقتصادی و نظامی بود. با خروج واشنگتن، حکومت ایران دیگر خود را ملزم به پایبندی به توافق نمی‌دانست. فرآوری هسته‌ای را از سر گرفت و طی چندسال به غنی‌سازی ۶۰ درصد رسید. درآن‌برهه و به‌رغم شکست برجام و تحریم‌های جدید آمریکا، ایران به‌نظر در اوج بود. دشمن شماره‌یک ایران یعنی اسرائیل، با اختلافات سیاسی و حقوقی میان جوامع لیبرال و راست افراطی ارتدکس درگیر بود. هزاران‌نفر در خیابان‌های تل‌آویو علیه تلاش نتانیاهو برای اصلاحات قضایی وی دست به اعتراضات گسترده زدند. در سوریه، متحد دیرینه، بشار اسد از تلاش گروه‌های مخالف برای برکناری به‌دنبال بهار عربی سال ۲۰۱۱ جان سالم به‌دربرد. در لبنان، حزب‌الله کنترل خود بر دولت را تثبیت کرده و زرادخانه عظیم موشکی را برای تهدید اسرائیل ساخته بود. در غزه، حماس کنترل را از تشکیلات خودگردان فلسطین گرفته بود. در عراق، خروج تدریجی نیروهای آمریکایی قدرت حشدالشعبی را تقویت کرد. در یمن، حوثی‌ها (انصارالله) قدرت را در دست داشتند و رفته‌رفته کنترل بیشتری در کشور به‌دست می‌آوردند. دراین‌بین، پادشاهی‌های حاشیه خلیج‌فارس، هراسناک از ایران و نامطمئن از حمایت و قابل‌اتکابودن آمریکا، برای صلح با تهران شتافتند. عربستان سعودی حتی روابط دیپلماتیک را با میانجی‌گری چین احیا کرد. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس که به صادرات نفت و گازشان وابسته هستند، نسبت به ظرفیت ایران برای اختلال در تردد تانکرها از تنگه هرمز نگران بودند. ایران به‌رغم برنامه و تلاش آمریکا برای منزوی‌سازی این‌کشور، با شبکه امنیتی منطقه‌ای منسجم و درهم‌تنیده‌اش به‌نظر بر همسایگان پراکنده و دل‌آشوب‌تر خود چیره شده بود؛ همسایگانی که برای متضرر نشدن، حساب‌وکتاب زیادی می‌کردند و تمام طرفین را می‌سنجیدند. بااین‌وجود، همان‌طورکه در سیاست یک‌هفته هم زمانی طولانی است، تصور کنید که در ژئوپلیتیک، ۲ سال می‌تواند چه تفاوت‌هایی را رقم بزند. اسرائیل پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، نه‌تنها علیه حماس، بلکه از این‌فرصت برای نابودی (دست‌کم تضعیف طولانی‌مدت) تمام دشمنان منطقه‌ای‌اش استفاده کرد و این راهبرد همه‌جانبه را تنها راه پیشگیری از تکرار هفتم اکتبر می‌دانست. پس از درهم کوبیدن حماس و حزب‌الله و ترور اکثر رهبرانشان، نیروی هوایی اسرائیل شهرها و تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کرد و تعدادی از دانشمندان هسته‌ای و همچنین چندین تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران را (به‌شهادت رساند.) اسرائیلی‌ها راه را برای آمریکا باز کردند تا ۱۴ بمب سنگرشکن را روی تأسیسات هسته‌ای اصلی ایران همچون فردو و اصفهان بیندازد. نویسنده درادامه ادعا می‌کند که ایران احتمالاً به‌سمت تعریف فضای تنفس برای خود می‌رود و بنابراین غرب باید گوش‌به‌زنگ فرصت‌های تعامل با تهران باشد و با نشان‌دادن اینکه گفتمان و مذاکره مزایای ملموسی به‌همراه می‌آورد، به این‌روند کمک کند. یکی از این‌فرصت‌ها ممکن است در حوزه هسته‌ای تجلی یابد. اخیراً عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، به اکونومیست گفت که ایران به «توافق عادلانه و متوازن» درباره فعالیت‌های هسته‌ای، چیزی مشابه برجام، علاقه‌مند است. آمریکا نیز به توافق هسته‌ای جدید که برجام پایه و اساس آن‌را تشکیل می‌دهد، علاقه‌مند است. همچنین، چنین توافقی به آژانس اجازه ازسرگیری بازرسی‌ها را می‌دهد. ساختار امنیت ملی آمریکا بر سر این‌مسئله عمیقاً دچار شکاف شده است زیرا از زمان جنگ ۱۲ روزه در ژوئن امسال (خرداد ۱۴۰۴)، ایران همکاری با آژانس را تعلیق کرده است. توافقی هسته‌ای که تحریم‌های اخیر اروپا (اسنپ‌بک) علیه تهران که با ادعای عدم‌پایبندی به برجام بازگردانده شده است را لغو کند، برای هردوطرف منطقی است. دومین دریچه فرصت در حوزه اقتصادی است. ایران در شرایط فعلی اقتصادی ممکن است نسبت به فعالیت آزادانه‌تر نهادهای غیردولتی غربی متقاعد شود و از نهادهایی همچون بانک جهانی، اتحادیه اروپا و بانک‌های توسعه منطقه‌ای مشاوره و کمک فنی بیشتری بپذیرد. بخش انرژی هم به‌شدت به سرمایه‌گذاری خارجی و فناوری‌های جدید نیاز دارد. ایران سومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را دارد. بسیاری در ایران درانتظار فرصت بازسازی امور و بازگشت به «شرایط عادی امور» هستند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه