ایده اولیه «چرندیات دراماتیک» از کجا آغاز شد؟
کاملاً ناگهانی بود. «چرندیات دراماتیک یک نویسنده آماتور» در یک انباری دهمتری حوالی میدان انقلاب شکل گرفت؛ درست یکروزمانده به ارسال طرح برای جشنواره بینالمللی دانشگاهی سال ۹۷! با یک ایده از دانشگاه به خانه آمدم و همراه «علی بروجی» طرح کلی نمایش را تایپ کردیم.
چهچیزی شما را به نوشتن این نمایش با این نامِ غیرمعمول ترغیب کرد؟
انتخاب نام، مهمترین بخش نوشتن نمایشنامه، برایم است. معمولاً جملهای را بهعنوان نام اثر انتخاب میکنم؛ «روایت رقتانگیز و دهشتبار یک زوج نسبتاً خوشبخت» یا «مرثیهای برای صفحه حوادث» ازآنجملهاند. بهنظرم صحنه تئاتر محل جانبخشی به وضعیتهای نامتعارف است؛ بنابراین، عنوانهای غیرمعمول را ترجیح میدهم؛ عنوانهایی که شاهکلید فهم اثر هستند. نام کامل این اثر، «چرندیات دراماتیک یک نویسنده آماتور» است که به صلاحدید کارگردان، کوتاه شد.
اگر بخواهید نمایش را دریکجمله برای مخاطب توضیح دهید، چه میگویید؟
در دیداری کوتاه با «محمدرضا اصلانی» از او شنیدم: «فیلم خوب را نمیتوان برای کسی تعریف کرد؛ باید بروی و ببینی!» البته نمیگویم «چرندیات» اثر خوبیست؛ اما همیشه در توضیحش برای دیگران مشکل داشتهام. ترجیح میدهم مخاطب خودش ببیند یا بخواند؛ توضیحدادن، از جذابیت مواجهه اولیه میکاهد.
چه نویسندگان یا آثاری بر شکلگیری این نمایش تأثیرگذار بودهاند؟
در نگاه پسامدرن، خلق اثر، امری بینامتنیست؛ ترکیبی از آنچه خوانده، دیده یا تجربه کردهایم. خب «چرندیات» هم بازتاب همینهاست. نقش «علی بروجی» و «حامد پورمحمد» اما بسیار پررنگ است؛ چون به نوشتن نقش برای اجرا و براساس بازیگر، باور دارم.
هنگام نوشتن، ابتدا شخصیتها را ساختید یا خط داستانی را؟
ابتدا طرح داستان را در 12 بند کامل کردم و بعد آنرا گسترش دادم.
بخشهای چالشبرانگیز متن کدام بودند؟ بازنویسی داشتید؟
سال ۹۷ تصمیم به نوشتن و کارگردانی نمایش گرفتم. طرح کلی و چند صحنه اول را نوشتم، بازیگران را انتخاب کردم و تمرین آغاز شد. هر جلسه، صحنه بعد را باتوجهبه توان و خلاقیت بازیگران طراحی میکردم و بههمینشکل نمایشنامه کامل شد. ازاینرو، تقریباً نیازی به بازنویسی نبود؛ همهچیز دقیق و با وسواس پیش میرفت. همه شوخیها را طوری طراحی کردم که مخاطب نتواند تشخیص دهد جملهها از متن است یا بداهه؛ زیرا مکان وقوع داستان، خارج از متن است و همین، جذابترین بخش «چرندیات» است. اما باید بگویم سختترین مرحله همیشه پایانبندیست.
در عنوان «چرندیات دراماتیک» طنز و جدیت توأمان دیده میشود. این دوگانه، در متن چگونه حضور دارد؟
گروتسک همیشه برایم جذاب بوده و از آثارم جدا نمیشود. شاید ریشه در جهانبینیام دارد؛ جهانی سراسر جدیت درباره موضوعاتی کمدی و اعمالی هولناک! بهگمانم درونمایه بسیاری از نوشتههایم گروتسک است.
پیام یا پرسشی که دوست دارید مخاطب با آن، سالن را ترک کُند، چیست؟
من از شعار پرهیز میکنم. «پیاممحوری» بهنظرم به سطحیشدن منتهی میشود؛ اگر بشود اثر را دریکجمله خلاصه کرد، چه نیازی به «خَلق» بود؟ فضایی برای تأویل میسازم. حیرتکردن را دوست دارم؛ همیشه شیفته شعبدهبازی و جادو بودهام. هیچچیزی برایم جذابتر از «متعجبکردن مخاطب» نیست.
آیا شخصیتهای نمایش براساس افراد واقعیاند؟
بهجز دو مأمور و رسپشن، بقیه شخصیتها وامگرفته از نویسندگانی چون «کافکا» و «میلتون»اند.
واکنش مخاطبان در اولین اجرا چگونه بود؟ بازخوردها تأثیری داشت؟
نظرات را در تیوال و شبکههای اجتماعی دنبال میکنم. اغلب کارگردانی و بازیها را تحسین میکنند! (با خنده) بهنظر میرسد که متن چندان بهچشم نیامده! نسخه ۹۷ هنوز روی دلم مانده؛ احساس میکنم دقیقترین اجرای ممکن بود.
اگر نمایش برای نسل جوان اجرا شود، کدام بخش، بیشترین ارتباط را برقرار میکند؟
خلاقیت و غافلگیری، تاریخ انقضا ندارند. همیشه سعی کردهام خلاق و نامعمول باشم؛ امیدوارم اینها برای نسل جوان و غیرجوان، قابللمس باشد.
بازیگران برای اجرای این متن، چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟
بهنظرم یا کسی بازیگر هست یا نیست. اگر هست، خودش میداند چه باید بکند. اگر نیست هم هرچقدر صدا عوض کند، تمرین بدن و بیان انجام دهد یا اداهای عجیب درآورد، فقط خودش و مخاطب را اذیت میکند. بازیگر قبلازهرچیز باید جمله را بفهمد و در سلامت بازگو کند. متأسفانه شاید ۹۵درصد فعالان بازیگری حتی جملات ساده را درست نمیخوانند! (با خنده)
برنامهای برای چاپ، بازنویسی یا اجرای مجدد دارید؟
علاقه که دارم؛ اما غم نان، رمقی نگذاشته. ششروز هفته کار غیرمرتبط میکنم و فرصت تکانخوردن ندارم، چهرسد به چاپ کتاب یا حتی اجرای تئاتر. کاش برای نوشتن، حقوق میدادند. بااینحال، اگر پیشنهادی برسد، با آغوش باز میپذیرم.
دوست دارید این اثر، در چه زبانها یا کشورهایی معرفی شود؟
یکبار کل متن را بهانگلیسی ترجمه کردیم؛ جالبتر از انتظارمان شد. نمایشنامه را تقریباً در فضای جهانی نوشتیم و دوست دارم روزی نسخه انگلیسی «چرندیات» را ببینم.
پس از «چرندیات دراماتیک» روی چه پروژهای کار میکنید؟
با وجود شرایط سخت، کمکار نیستم؛ اما دوست دارم روی یکی از نمایشنامههای نیمهکارهام با نام «ماجرای شبانه دو لاابالی ولگرد» کار کنم. دوست دارم «حامد پورمحمد» و «حسین زهدی» آنرا بازی کنند. (با خنده) از همینجا رسماً دعوت به همکاری میکنم. «پورمحمد» گفته «عادل تبریزی» نیز تمایل دارد؛ شاید پروژه جدید را با او آغاز کنم.
سخن آخر؟
امیدوارم روزی برسد که نویسنده، عضوی جدا و مهجور از یک پروژه نباشد.