شوراها و نقش آن در توسعه شهری و کاهش مشکلات و آسیبهای اجتماعی
عباسعلی کوشکی
اگر اعضای شوراها نگرش عمیق بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی جامعه و محیط پیرامون خود داشته باشند و آسیبهای فراوانی را که افراد جامعه و بهویژه جوانان را که ارزشمندترین سرمایههای کشور و نظام محسوب میشوند مورد تهدید جدی قرار داده و آنان را در معرض گرایش به انواع و اقسام مفاسد و ناهنجاریها ازقبیل اعتیاد، بیکاری، فقر فرهنگی، سرقت و بیهویتی قرار داده است مدنظر قرار دهند درمییابند که اگرچه اقدام درجهت عمران و آبادانی شهر و روستاها از وظایف مسلم شوراهاست، اما چارهاندیشی و ارائه راهکار اجرای طرحها و پروژهها که هویت انسانی جوانان و بنیان خانوادهها را به مخاطره انداخته است نمیتواند از وظایف شوراها دور ِباشد.
فلسفه تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا که یکی از امتیازات ارزشمند نظام مردمسالاری نسبت به سایر سیستمهای حکومتی است واگذاری کار مردم به مردم هست. در دین مبین اسلام نسبت به مشورت در انجام کارها و رتقوفتق امور عموم مسلمین ازطریق مشاوره و خرد جمعی تأکید فراوان گردیده و بههمینجهت این مسئله در قانون اساسی ما در قالب تشکیل شوراها بهعنوان یک نقطه برجسته منظور گردیده است. أصولا تشکیل شوراهای شهر و روستا که ترکیب آنرا برگزیدگان و نمایندگان صالح و واجد شرایط تشکیل میدهد با این هدف بوده که جمعی از نخبگان، آگاهان و متخصصین مورد اعتماد و وثوق مردم در قالب یکنهاد قانونی و مردمی و در چارچوب وظایف و اختیارات مصرح در قانون، به برنامهریزی و ارائه طرحها و پروژههایی برای حل مشکلات ساکنین شهرها و روستاها تأمین رفاه و آسایش و اقدام درجهت توسعه و پیشرفت مناطق بپردازند. با این تعریف درمییابیم که آنچه امروز شوراها وظیفه اصلی خود قرار داده و بهطور ناقص و نه کامل به آن عمل میکنند باهدف و انگیزه قانونگذار تفاوت و فاصله زیادی دارد؛ چراکه شورای شهرها امروز بهصورت شورای شهرداری درآمده و اقدامات آنان در قالب تهیه طرح و برنامهریزی و نظارت در احداث یا آسفالت چند خیابان، نظافت شهر، دریافت عوارض، صدور پروانه ساختمان و احداث پارکینگ و گاها چند پارک تفریحی در بعضی نقاط منحصر و خلاصه گردیده است. ایندرحالیست که اگر اعضای شوراها نگرش عمیق بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی جامعه و محیط پیرامون خود داشته باشند و آسیبهای فراوانی را که افراد جامعه و بهویژه جوانان را که ارزشمندترین سرمایههای کشور و نظام محسوب میشوند مورد تهدید جدی قرار داده و آنان را در معرض گرایش به انواع و اقسام مفاسد و ناهنجاریها ازقبیل اعتیاد، بیکاری، فقر فرهنگی، سرقت و بیهویتی قرار داده است مدنظر قرار دهند درمییابند که اگرچه اقدام درجهت عمران و آبادانی شهر و روستاها از وظایف مسلم شوراهاست اما چارهاندیشی و ارائه راهکار و اجرای طرحها و پروژهها و انجام اقدامات مؤثر درجهت رفع این مشکلات اساسی که هویت انسانی جوانان و بنیان خانوادهها را به مخاطره انداخته است نمیتواند از وظایف شوراها دور باشد. اینکه شوراها به بهانه عدم تعامل و همکاری دستگاههای اجرایی با آنان خود را از برنامهریزی و ارائه راهکار برای حل این مشکلات مبرا بدانند و یا اینکه به بهانه نداشتن بودجه و اعتبارات خود را قادر به اقدام برای حل مشکلات جامعه ندانند بهانهای است که نمیتواند رافع مسئولیت و وظیفه خطیر که قانونگذار تشکیل آنرا با اهداف عالی و وظایف مشخص پیشبینی نموده است. حقیقت آن است که اگر بخواهیم کندوکاوی در عملکرد شوراهای استان خود بنماییم درمییابیم که عملکرد برخی از شوراها بهویژه در شهرهای توریستی استان مازندران آن است که این شوراها در مقابل هجوم زمینخواران پولدار و سودجو به اراضی کشاورزی، جنگلها و مراتع و خرید زمینهای کشاورزی و باغات به قیمت بسیار نازل از کشاورزان و تبدیل آن به شهرکهای مسکونی و ویلاها و اقامتگاهها و تفریحگاههای خصوصی که در حقیقت طبل مرگ کشاورزی استان و نابودی منابع ملی را به صدا درآورده است، یا سکوت کردهاند و یا خودخواسته یا ناخواسته با موافقت نسبت به تغییر کاربری این زمینها و صدور پروانه ساختوساز با دلخوش نمودن به دریافت وجوهی از این رهگذر بهعنوان حق الصدور پروانه عملاً راه را برای تشویق و ترغیب زمینخواران به غارت این سرمایههای گرانقیمت و ویرانی منطقه هموار نمودهاند. اعضای شوراهای شهرها، روستاها، شهرستانها و شورای استان باید بپذیرند که انتقاد و شکایت آنان در خفا و پنهان از عدم تعامل و همکاری دستگاههای اجرایی با آنان چارهساز نبوده و ره بهجایی نمیبرد، بلکه چاره کار در آن است که این شوراها با ایجاد ارتباط و همکاری نزدیک با رسانهها بهویژه مطبوعات، خبرنگاران را برای استماع مذاکرات، آشنایی با مشکلات، انتقادات و تنگناهای خود در جلسات هفتگی خود دعوت نموده تا رسانهها با آشنایی بیشتر با این مشکلات انتقادات و تنگناهای خود در جلسات هفتگی خود دعوت نموده تا رسانهها با آشنایی بیشتر با این مسائل و داوری و قضاوت آگاهانه مسئولان اجرایی را برای همکاری بیشتر با شوراها و پاسخگویی به انتقادات شوراها به چالش بکشند. قدر مسلم با توضیحاتی که بدان اشاره شد همگان بهخوبی میدانند که بزرگترین مشکل جامعه بهویژه جوانان تحصیلکرده بیکاریست، ایندرحالیستکه فقر و بیکاری در سرزمین بهشتی مازندران که به لطف خداوند از همهی مواهب طبیعی و تاریخی برای ایجاد اشتغال و رفع فقر و محرومیت برخوردار است و درصورت برنامهریزی برای بهرهبرداری از این پتانسیلهای ارزشمند نهتنها میتوان شاهد ایجاد اشتغال فراوان و شکوفایی استان بود بلکه به رونق اقتصادی کشور نیز کمک کرد. حاصل ضعف مدیریت و مدیران اجرایی ذیربط است. باید از شوراهای شهر و شهرستان و استان پرسید مگر نهاینکه امروزه در اکثر کشورها درآمد صنعت گردشگری جایگزین درآمد نفت گردیده است؟ پس چگونه است که در استان مازندران باوجود دارا بودن آنهمه جاذبههای بیبدیل و آثار و بناهای ارزشمند تاریخی ملی و مذهبی در جایجای استان ازجمله در همین شهر ساری هیچ اقدامی برای توسعه و بهرهبرداری از اینهمه مواهب بهعمل نمیآید. تاجاییکه بسیاری از آثار و بناهای گرانبهای تاریخی که بسیاری از آنها بهخاطر ارزش و قدمت تاریخیشان در فهرست آثار کشوری و یونسکو بهثبت رسیده حتی برای شهروندان مازندرانی ناشناخته است و هیچ سازمانی در عمل خود را موظف به اقدام درجهت بهرهگیری از آنها نمیداند. ایندرحالیستکه در کنار هریکاز آثار میتوان مشاغل فراوانی ایجاد نموده و فقر و بیکاری را در مازندران همیشهبهار ریشهکن نموده و شکوفایی اقتصادی و نشاط اجتماعی را بهارمغان آورد. آیا شوراها تاکنون دراینزمینه اقدامی عملی نمودهاند.