سهم حضور زنان در بازار اقتصادی ایران
سمبلیک، تنها برای نمونه!
سایه- کریستف احمدی
مرکز آمار ایران اعلام کرد: «نرخ بیکاری زنان در فصول مختلف سال 1394 همواره دوبرابر مردان بوده است. نرخ بیکاری مردان در چهار فصل سال گذشته به ترتیب 9، 8.9، 9، 10.2درصد و برای زنان 19.9، 19.2، 18.9 و 19.7درصد ثبت شده است.» این واقعیت تلخ نشان میدهد به رغم آنکه در یکی دو دههی اخیر بر مشارکت حداکثری زنان در امور مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته اقتصادی تاکید شده اما هنوز فاصلهی بعیدی از شعار تا عمل در ایجاد این برابری وجود دارد و اگرچه صحبت از حضور گستردهی زنان در فرصتهای شغلی گوناگون است، اما آنچه مرکز آمار ایران منتشر کرده گواهی بر این ادعاست که تفاوتهای میزان حضور در مقام قیاس نسبت به مردان بسیار قابلتوجه است. در اینکه در سالهای اخیر توجه به حقوق زنان در زمینههای شغلی بیشتر از قبل شده و البته شاهد رشد چشمگیر حضور زنان در عرصههای مختلف هستیم، اما نمیتوان منکر این شد که با ایدهآلهای جامعهی برابر، فاصله داریم. سال 2015 نشریهی بلومبرگ در گزارشی تحت عنوان «زنان ایرانی آماده برای نمایش قدرت خود در کسبوکارهای جریانساز و مهم» نوشت: «اگرچه از زمان انقلاب اسلامی، زنان ایرانی به لحاظ عرفی، شرعی و قانونی با حجاب اسلامی در انظار عمومی ظاهر میشوند اما هرگز خود را با محدودیت ورود به حیطههای مختلف و فعالیتهای گوناگون مواجه ندیدند. آنها در رانندگی، دسترسی به موارد آموزشی و اشتغال در سمتهای متنوع حتی در رئوس سازمانی و دولتی و سیاسی آزادی قابلتوجهی دارند». نویسندهی این مقاله در آن زمان حتی به معاونین حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان اشاره کرده بود و گفته بود که سه تن از آنها زن بودند. البته مساله اینجاست که نمود عینی حضور زنان به شکل گسترده در فعالیتهای اقتصادی را باید در عموم جامعه دید. یعنی تنها نباید به موارد خاص اشاره کرد و بهتر است برای رسیدن به درک بهتر و واقعبینانهتر موضوع، در سطح جامعه حضور این قشر را رصد کرد. در گزارش بلومبرگ به این نکته اشاره شده که در حال حاضر، زنان بیشتر از مردان در دانشگاهها به تحصیل میپردازند و توجه به این نکته میتواند از آن جهت مورد توجه واقع شود که با توجه به کاهش استخدام عمومی و نبود فرصتهای شغلی در اقتصاد به همپیچیدهی ایران، آیا آنها واقعا خود را برای ورود به بازار کار آماده میکنند یا این امکان را فرصتی میبینند که به جایگاه و موقعیت اجتماعی بهتری دست پیدا کنند و بتوانند در جامعهی مردسالارانهی ایران، ابراز وجود بیشتر و بهتری داشته باشند؟ به تازگی مركز آمار ایران، میانگین نرخ بیكاری سال 1394 را 11درصد اعلام كرد، اینکه این ارقام چهقدر به آنچه در جامعه وجود دارد، نزدیک یا دور است، یک بحث است و اینکه در شرایط فعلی اقتصادی نبود امکان شغلی مناسب که پاسخگوی یک نفر با هزینههای جاری و ساری زندگیاش باشد، مشکلی فراجنسیتی است، نکتهای دیگر که میتوان آن را حتی مهمتر از این ماجرا دید، اینکه در این رقابت نفسگیر، اساسا سهم هر یک از «جنسها» چقدر است؟ در حال حاضر که برداشتهشدن تحریمها افقهای روشنی را پیش روی اقتصاد ایران گشوده میتوان به این امیدوار بود که سهم آماده به کارها در فعالیتهای مختلف تجاری چه خرد و چه کلان و چه خصوصی و چه دولتی افزایش پیدا کند. بعد از این ماجرا میتوان گفت که حالا در این امکان ایجادشده، چقدر براساس عدالت و برابری جنسیتی رفتار خواهیم کرد. در یکی از گزارشهایی که خبرگزاری ایرنا در این هفته منتشر کرد، نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال 1394 نشان میدهد نرخ مشارکت اقتصادی مردان حدود پنجبرابر زنان بوده، به طوریکه این نرخ برای مردان همواره حدود 63درصد و برای زنان اندکی بیش از 13درصد است. تفاوت نرخ بیکاری و همچنین مشارکت اقتصادی مردان و زنان نشان میدهد جامعهی ایران هنوز درخصوص حضور زنان در بازار کار نتوانسته است در ریل توسعه قرار گیرد، زیرا یکی از شاخصهای توسعه، حضور زنان در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این نکته هم قابل توجه است که در گزارش بلومبرگ ادعا شده آمارهای دولتی نشان میدهد 72درصد از زنان شاغل در ایران توسط شرکتهای خصوصی به خدمت گرفته شدهاند. این آمار حاکی از آن است که هنوز به رغم شعارها سهم زنان در مشاغل دولتی به ویژه پستهای مهم دولتی و مدیریتی در بنگاههای اقتصادی خارج از بخش خصوصی، ناچیز است و با توجه به شرایط نامطلوب مراکز خصوصی در برنامههای تامینی بلندمدت مانند بیمه و مزایا و البته کم در نظرگرفتن حقوق دریافتی، در واقع همین حضور هم شکلی از نامناسب بودن شرایط فعالیت زنان است.