تهران- ریاض:
انتخاب دو جانبه ضرورت همه جانبه
تئوری «صورت مسئله را ابتدا ساده و کوچک کرده، سپس آن را حل کنید» آیا برای حل مشکل روابط ایران و عربستان موثر خواهد بود؟ شاید! البته میان دو کشور اسلامی منطقه صورت مسئلههای پیچیده و متعددی وجود دارد، اما این لزوما به معنای فقدان یک فرمول برای حل مسائل میان این، آنها براساس تئوری یاد شده نیست. فارغ از تنشهای موجود، بیتفاوتی یا بیاهمیت توصیف کردن روابط ایران و عربستان چندان منطقی به نظر نمیرسد. منطقی که نمیتواند تابع شرایط حاکم بر مناسبات میان آنها باشد. ایران و عربستان مهم هستند بیشتر به این دلیل که مسائل دو قدرت منطقه خلیجفارس الزاما به خود آنها محدود نمیشود. روابط تهران و ریاض خواسته و ناخواسته دایرهای عظیم از تاثیرات منطقهای و بینالمللی در 4 حوزه «ثبات، امنیت، دیپلماسی و اقتصاد» را شامل میشود. بیتفاوت نبودن در قبال چنین وضعیتی یک حق امنیتی و ضرورت ثبات منطقهای و بینالمللی ست.
اما آیا واقعا مسائل متعدد این دو کشور را میتوان ساده و حل کرد؟
ماندلا میگفت «همیشه آجری برای برداشتن از میان دیوارهای بلند وجود دارد». اگر این سخن درست است؛ پس چنین آجری را میان دیوار بلند تهران و ریاض میتوان پیدا کرد. موضوعات گستردهای این دو کشور را رو در روی هم قرار داده است. از بحرانهای چند جانبه گرفته مانند جنگهای منطقهای افغانستان و عراق تا سوریه و لیبی و یمن، بحرین تروریسم ایدئولوگ محور، بحران نفت و انرژی و تهدید تجارت آزاد در خلیج فارس، تا بحرانهای دو جانبه خاص مانند حج. بهتر است واقعبین باشیم، ایران و عربستان هیچگاه تا به این حد بر لب پرتگاه قرار نگرفته بودند. به همین دلیل نمیتوان بیتفاوت بود. این نمونهها هرچند بالقوه زمینههای رویارویی دو کشور را فراهم میکند (که کرده)، اما هر یک به نوبه خود میتوانند زمینه تحرک معکوس دیپلماسی مشترک میان آنها را بار دیگر فعال کند. واکنشهای ایالات متحده، متحدان اروپایی و حتی پارهیی اعراب محافظهکار منطقه که خواهان بهبود شرایط منطقه هستند بیدلیل صورت نگرفته است. اوباما میگوید « عربستان باید یاد بگیرد قدرت در منطقه را با ایران تقسیم و وارد صلح سرد با این کشور شود». اشتاینمایر وزیر خارجه آلمان و فدریکا موگرینی از تلاشهای خود برای کاهش تنش و رفع اختلافات سخن گفتهاند. برخی منابع دیپلماتیک غربی مقیم مسقط به طور خصوصی از نزدیکان یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان مطلع شدهاند «سطوح بسیار بالای حکومت امارات و نیز دولت عمان به سعودیها یادآور شدهاند از وضعیت موجود در منطقه راضی نیستند». یک مقام ارشد وزارت خارجه امارات بدون معرفی خود به پایگاه خبری غیر رسمی دیپلماسی ایرانی در تهران گفته «به دنبال تنش با ایران نیستیم اما ریاض ما را تحت فشار گذاشته است». تا آنجا که به ایران، رئیسجمهور روحانی و سیاست خارجی او از سال 2013 تا کنون مربوط میشود، به نظر میرسد تهران با ریسکپذیری بسیار بالا برای برداشتن گامهایی که مورد انتظار جامعه بینالمللی و نیز ضرورتهای داخلی ایران توصیف شده اقدامات لازم را انجام و بخشی از هزینههای آن را هم پرداخت کرده است. اما ازطرف ریاض، پاسخ کماکان منفی ست. به همین دلیل نه به عنوان یک انتخاب بلکه به مثابه یک ضرورت واشنگتن ومتحدان اروپایی لازم است به فضای دیپلماسی تهران - ریاض ورود وبه تعهدات خوددر قبال ثبات و امنیت خاورمیانه عربی و خلیج فارس عمل و سعودی ها را وادار به درک شرایط مخاطره آمیز منطقه کنند. اما به صورت مستقل از میان مسائل دیپلماتیکی و بحرانی متعدد کدامیک قابلیت شکستن فضا را دارند ؟ گرچه شرایط منطقه پاسخگوی نهایی این سوال خواهد بود، اما شاید! تا کید میکنم شاید، دو موضوع حج که خاص دو کشور بوده و برای ایران اهمیت دارد و متقابلا بحران یمن با توجه به خستگی ائتلاف سعودی از ادامه جنگ و آمادگی معارضان برای مذاکرات که در نشست کویت اعلام شد، همان آجرهای ایجاد شکاف میان دیوار بلند ایرانی- سعودی باشند. مذاکرات را با همه پیچیدگی میتوان آغاز، آنگاه دیپلماسی کار خود را انجام خواهد داد. در غیر این صورت توقع حل یک جای مشکلات سعودی- ایرانی انتظار و توقع به جایی نیست.
متین مسلم/ خبر آنلاین