نگاهی به یک عارضهی دردسرساز اجتماعی
من جوگیر هستم؛ پس میتوانم!
مهرداد ناظری*
آیا تاکنون در خیابان با فردی مواجه شدهاید که به طور اتفاقی میکروفون صدا و سیما او را مورد شکار قرار داده و او با دیدن دوربین از خود بیخود شده و چنان سخن میگوید که گویا رئیسجمهور بورکینافاسو در یک محفل جهانی در برابر خبرنگاران قرار گرفته است؟ آیا تاکنون در یک فروشگاه بزرگ با فردی برخورد کردهاید که برای خرید کت و شلوار به آنجا مراجعه کرده و با پوشیدن و پرو لباس، خود را در برابر آینه همچون هنرپیشگان هالیوودی تصور میکند؟ عموما مردم در برابر موقعیتها یکسان عمل نمیکنند و هر کس بنا به فراخور آنچه که در خود احساس میکند، در برابر پدیدههای مختلف از خود واکنش نشان میدهد. اگر فردی در برابر موقعیتهای مختلف از خود واکنشهای اغراقشده بروز دهد، این حالت را «جوگیر شدن» میگویند. جوگیر شدن یعنی فرد تحت نفوذ یک عامل در محیط قرار گرفته و چنان از خود بیخود شود که گویا فرد دیگری جای او در حال واکنش نشان دادن است. نمونهی یک فرد جوگیر، مرد هزارچهرهی مهران مدیری است که در آن سریال به خوبی این کارکتر را نشان میدهد. مسعود شستچی؛ فردی است که در هر محیطی تحت تأثیر ارتباط و همگروهی با سایرین قرار گرفته و از خود واکنشهای متفاوت نشان میدهد. او یک بایگان ساده در یک اداره است؛ اما به خوبی میتواند در جمع پزشکان مثل آنها رفتار کند یا در جمع شعرا چنان از ادبیات و شعر سخن بگوید که بسیاری او را یک شاعر چیرهدست بشناسند. جوگیر شدن عارضهی بزرگ جامعهی مدرن است. عموما زمانی ما دچار این حالت میشویم که خلأهای شخصیتی و هویتی در ما آنقدر گسترش مییابد که برای نادیده انگاشتن این تعارضات، «فرد» خود را به صورت متفاوتی نشان میدهد. هر چند در جامعهی در حال گذار، مردم از ماسکهای مختلفی در صحنههای اجتماعی استفاده میکنند؛ اما استفادهی خاص از ماسکها یعنی نشان دادن خود فراتر از آن چیزی که هستیم را میشود نوعی بحران شخصیتی و هویتی یک کنشگر دانست. فرد جوگیر، در هر شرایطی در پی پذیرش خود در جمعهای مختلف است. وقتی کسی انگ نادانی و کمفهمی میخورد، ممکن است برای جبران آن به هر ابزار یا وسیلهای متوسل شود. جوگیر شدن در جامعهای گسترش مییابد که استعدادها و خلاقیتهای افراد به خوبی دیده نمیشود. وقتی ملاک تفاوتگذاری میان افراد بیشتر مبتنی بر آی.کیو (I Q) یا هوش تحصیلی است، طبیعتا بسیاری از افراد از دایرهی هوشمندی خارج خواهند شد. اما اگر همهی کسانی که در یک نظام آموزشی تحصیل میکنند به نوعی مدنظر قرار گیرند و دیده شوند، طبیعتا کسی احساس کمبود نکرده و چیزی تحت عنوان نادیده انگاشتن را در خود احساس نخواهد کرد. نکتهای دیگر در این خصوص این است که گسترش این آسیب اجتماعی ریشه در قدرتطلبی یا اطاعت محض افراد یک جامعه دارد. اگر در جامعهای عدهای مرتبا نقش فرودستی را ایفاء کنند، آنها در هر موقعیتی به دنبال جبران این موقعیت هستند. در حقیقت در یک جامعهی سالم، افراد هم در موقعیت بالادستی و هم در موقعیت پاییندستی قرار میگیرند. تعادل میان بالادستی و پاییندستی باعث میشود که فرد به لحاظ روانی و شخصیتی در جستوجوی تثبیت یا نشان دادن خود به صورت متفاوتی نباشد. اما اگر فردی مرتبا توسط افراد بالادستی لگدمال شود، برای جبران شخصیت لگدمالشدهی خود نیاز به اغراق در هویت یا بروز رفتارهای اجتماعی دارد. آدمهای جوگیر بعضا شخصیتهای مهرطلب دارند که دیگران را نه به خاطر درک بالایی از عشق و دوست داشتن، بلکه به خاطر جبران کمبودهای عاطفی دوست دارند و مورد توجه قرار میدهند. جوگیر شدن، درجات و سطوح مختلفی دارد؛ برخی از شهروندان یک جامعه ممکن است در یک مهمانی نقش یک فرد جوگیر را ایفاء کنند و خود را یک سوپرمن یا سوپرومن به دیگران نشان دهند. بعضا افراد در بازیهای کامپیوتری شخصیت جوگیر پیدا میکنند که شاید تا حد معمول و معقول آن، پذیرفته و مشروع باشد؛ اما اگر فردی در همهی موقعیتهای اجتماعی در پی ایجاد غلو در شخصیت خود است یا خود حقیقی را در لابهلای کمبودی از شخصیتهای ماسکزده گم کرده، بیشک با یک مسئله و آسیب روانی جدی مواجه است. جوگیر شدن تا حد کم و محدود آن در همهی جوامع وجود دارد؛ اما اگر در جامعهای اکثریت دچار این توهم خودبزرگبینی هستند، در آن صورت باید آن را یک مسئلهی اجتماعی مهم در نظر گرفت که نیاز به درمان دارد. در پایان باید خاطرنشان کرد بهترین شیوهی مدیریت عارضهی جوگیری، توجه به استعدادها و تواناییهای هر فرد است. باید به هر انسانی در جامعه موقعیت رشد و ترقی را داد. باید بدانیم که جامعهی توسعهیافته جامعهای است که تکتک شهروندان آن توانایی رسیدن به آرزوها و خواستههای طبیعی و برحق خود را دارند و میتوانند مشاغلی را انتخاب کنند که در آن موقعیت احساس شادی و شعف در آنها موج میزند. با امید به اینکه در ایران این توانمندی به شهروندان از طریق خانواده، مدرسه و رسانهها داده شود. *جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه