• شماره 1009 -
  • 1395 سه‌شنبه 9 شهريور

بررسی فشن‌آرت در آثار آندره کورژ

فشن‌آرت؛ یکی از حوزه‌هایی‌ست که به‌دلیل رشدنیافتن صنعت مد و وجه تمایزش با هنر در ایران نتوانسته به‌وجود آید. طراحی مد، بیش از آنکه وجه هنر آن پررنگ باشد، ویژگی صنعت مهم شمارده می‌شود؛ صنعتی که به‌دنبال تولید است. حتی وقتی افراد خاصی به یک طراح مشهور لباسی را سفارش می‌دهند، طراح با توجه به آن مناسبات، کار را تولید می‌کند که فاقد هرگونه ایدئولوژی یا تأثیرگذاری خاص است. طراح مد، مانند هر صنعتگری‌ست که تلاش می‌کند ذوق و تناسب را وارد تولیدات خود کند. لباس و اکسسوری در طراحی به‌دنبال انتزاع نخواهد رفت و بیشتر منطقی و معقول باید شمارده شود. به عبارتی، کاربرد در کنار زیبایی قرار می‌گیرد. در طول تاریخ، همواره طراحان مدی بوده‌اند که برای اشرافیت طراحی خاصی را انجام داده‌اند و ویژگی متفاوت در طراحی به‌وجود آوردند؛ اما در  اوایل سد‌ه‌ی 20 بی‌شک بی‌رقیب‌ترین طراح مد، کوکو شنل بوده‌است. شنل سعی داشت نگاه دیگری به طراحی مد داشته‌باشد اساسا دهه‌ی 1960 میلادی اوج تفاوت و تمایز در طراحی مد به‌شمار می‌رود؛ زمانی‌که ایو سن لورن، آندره کورژ، پیر کردین، ماری کوانت، پاکو رابانی، باربارا هولانیکی، میلا شون و امیلیو پوچی طراحان پیش‌رو و تجربه‌گرایی نسبت به سایرین بودند. در این یادداشت به تفاوت، تمایز آثار آندره کورژ خواهم پرداخت. طراحی مد برای زنان تا پیش‌از کورژ به لباس‌های بلندی خلاصه می‌شد که نشانی از زن باشکوه و بورژوا بود. سایر زنان نیز برهمین‌اساس، لباس‌های خود را هماهنگ می‌کردند. کورژ در کنار تأثیرگذاری، همیشه ایده‌های متفاوتی را در طول فعالیت کاری خود به نمایش گذاشته‌است. برای مثال، او کاربرد و خلاقیت را در هم گره زد تا بتواند طراحی متمایزی را در اصل راحتی شخص؛ که اصلی‌ترین رکن لباس در جایگاه کاربردی آن است، به رخ بکشد. اصل یک لباس، به کاربرد آن بازمی‌گردد. راحتی در کنار ترکیب از نظر شخص در کنار آرایش ظاهری. لباس‌های کورژ در عین کاربرد دارای یک روح، ترکیب، ریتم و از همه مهم‌تر حس است. این حس و روح، وجه تمایز هر طراح متفاوتی‌ست؛ اما اینها هیچ‌‌یک دال برای هنرشناختن آن در طول زمانه نخواهد بود. کورژ خود نیز کاربردی‌بودن و راحت‌بودن را در اولویت قرار می‌دهد؛ اما مجموعه‌‌ی «عصر فضا» از او، کاملا آثاری هنری هستند. سفر به فضا در قرن بیستم رویای هر جامعه‌ای بود. از 1934 به بعد لباس فضایی و دغدغه‌ی یک لباس مناسب در سازمان‌های فضایی وجود داشته‌است. در دهه‌ی 1960 مسابقه‌های مختلفی برای طراحی لباس سفر به فضا تا 1969 که نیل آرمسترانگ قدم به ماه گذاشت، برگزار می‌شد تا لباس مورد نظر تکمیل شد. این دهه به عصر فضا مشهور شد؛ عصری که پیشرفت تا حدی ملموس شده که انسان قدم بر روی ماه گذاشت. در سال 1964 کورژ با بازی‌کردن با چنین مفاهیمی طراحی هنری لباس را به چالش کشید. پس از استقبال گسترده از کارهای اولیه‌اش، او از پارچه‌های موجود و صنعت ماشین‌آلات نساجی گله کرد و گفت که صنعت نساجی از دنیای مد عقب افتاده‌است؛ صنعتی که به طراح اجازه‌ی خلاقیت را نمی‌دهد. آن‌هم درست در زمانه‌ای که پیشرفت سفر به فضا وجود دارد. مجموعه‌ی «عصر فضا» ویژگی‌هایی فرامدرن داشت. زمانی‌که بیش از یک‌دهه از عصر مدرن می‌گذشت، کورژ لباس‌های فضایی را عجیب و مبالغه‌آمیز کرد. این مجموعه شامل شکل‌های هندسی، چکمه‌های بلند سفید براق، پارچه‌هایی خشک از جنس پی‌وی‌سی و عینک ایمنی بود که انقلابی در هنر مد به‌شمار می‌رفت. در اینجا هنرمند حتی ایدئولوژی تولید می‌کند. ابزار مدرن در وضعیت تراگفتمانی قرار می‌گیرند. کارکرد اصلی لباس برای پوشاندن بدن است؛ اما اینجا لباس در جایگاهی قرار می‌گیرد که بیان‌کننده باشد؛ بیان‌کننده‌ی تغییر و پیشرفت یا به‌عبارتی، نقدی بر صنعت تکنولوژی نساجی و در کل پیش‌به‌سوی عصری دیگر. این تأثیر آن‌قدر بود که چهره‌های مطرحی چون پیر کردین و پاکو رابانی نیز آثار مشابهی تولید کردند./مجید رحیمی جعفری/ آکادمی هنر

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه