سحرگاه خون!
در قفل در كليدى چرخيد. سحرگاه روز ۲۷ مهر سال ۱۳۳۳ بود و ماموران زندان به سلولهاى ده محكوم پرونده نخستين گروه «سازمان افسران حزب توده» مىرفتند تا آنها را براى اجراى حكم اعدام آماده كنند. دستگيرى اين گروه اواخر شهريور همان سال آغاز شد و متهمان به سرعت در دادگاه نظامى محاكمه شدند. كشف شبكه افسران حزب توده و ماجراى بازداشت و محاكمه اعضاى آن از پر سروصداترين حوادث سالهاى پس از كودتاى ۲۸ مرداد ۳۲ بود. نورالدين كيانورى در مورد پيشينهی عضويت افسران ارتش در حزب توده ايران در خاطراتش گفته است: «در اوايل تشكيل حزب... عدهاى از افسران متمايل به ماركسيسم، مانند سرگرد آذر و سروان رزم آور مستقيماً به دفتر حزب آمده و درخواست اسمنويسى مىكردند. ولى پس از مدتى رهبرى حزب آمدن افسران به كلوپ حزب را قدغن كرد و قرار شد كه با آنها در خارج از حزب تماس گرفته شود. اولين افسران عضو حزب از افسران شاغل در دانشكده افسرى بودند. پس از مراجعت كامبخش و برگزارى كنگرهی اول حزب و انتخاب او به سمت عضو كميته مركزى و مسئول تشكيلات كل حزب، او به تشكيل سازمان منسجم افسرى دست زد.» نخستين انتخابات هيئت اجرايى «سازمان افسران» در بهار ۱۳۲۳ برگزار شد و در آن هفت عضو هيئت اجرايى برگزيده شدند. خسرو روز به و سرهنگ عبدالرضا آذر عضو اين هيئت بودند. گروهى از اعضاى سازمان افسران كه سرهنگ آذر نيز در ميانشان بود در تابستان ۱۳۲۴ به قصد ايجاد يك پايگاه انقلابى در تركمن صحرا دست به قيام مسلحانه زدند كه به «قيام افسران خراسان» شهرت يافت. اين قيام به سرعت سركوب شد و بسيارى از شركت كنندگان در آن كشته شدند. بقيه نيز يا به شوروى گريختند و يا پس از آغاز غائله آذربايجان به فرقه دموكرات پيوستند. اين اقدام افسران توده اى باعث شد ركن۲ ارتش نسبت به مسئله حساس شود و تعدادى از نظاميان را كه گرايش چپ داشتند دستگير و تبعيد كند. موضع حزب توده در ماجراى آذربايجان و پس از آن تصميم حزب به انحلال سازمان افسران، در ميان گروهى از افسران عضو حزب تزلزل ايجاد كرد. در واقع پس از شكست فرقه دموكرات آذربايجان در آذر ماه ۱۳۲۵ و در شرايطى كه حزب توده شرايط شكنندهاى پيدا كرده بود، هيئت اجرايى حزب به پيشنهاد خليل ملکی انحلال «سازمان افسران» راى داد تا آسيب پذيرى حزب را كاهش دهد. به اين ترتيب سازمان افسران حزب توده عملاً منحل نشد و حتى پس از حادثهی ترور شاه در سال ۱۳۲۷ و غيرقانونى شدن حزب، دست نخورده باقى ماند. يكى از انتقاداتى كه نسبت به عملكرد حزب توده مطرح شده، بىتحرك ماندن سازمان افسران در جريان كودتاى ۲۸ مرداد است. رهبران حزب با پذيرش برخى اشتباهات در جريان نهضت ملى، انتقاد از سكوت سازمان افسران در برابر كودتا را ناشى از وجود تصورى اغراقآميز از گستردگى و توانايى آن مىدانند. سازمان افسران در يك سال پس از كودتا به عنوان پوشش و محافظى قدرتمند براى اعضاى باقى مانده حزب در ايران عمل كرد و با آگاهى يافتن از اقدامات دو ركن ارتش و فرماندارى نظامى از وارد شدن بسيارى از ضربات به حزب جلوگيرى كرد. اما دستگيرى اتفاقى يكى از دوستان نزديك روز به در صبح روز ۲۱ مرداد ۱۳۳۳ به لو رفتن دو خانه مخفى و كشف شبكه «سازمان افسران» توسط فرماندارى نظامى منجر شد. پس از آن بود كه صدها تن از نظاميان مرتبط با اين شبكه دستگير و محاكمه شدند. در نهايت ۲۷ عضو سازمان نظامى در برابر جوخه آتش قرار گرفتند، ۱۳۴ نفر به حبس ابد و حدود ۲۸۰ تن ديگر به دو تا ۱۵سال زندان محكوم شدند.