• شماره 1108 -
  • 1395 پنج‌شنبه 16 دي

اهمیت کالینینگراد را در معادلات سیاسی، بیشتر درک کنیم

اهرم ژئوپلیتیکی روسیه و اسب تروای اروپا

استقرار موشک‌های زمین به هوای S400 و سامانه موشکی اسکندر در کالینینگراد روسیه موجب نگرانی ناتو شده است. این ناحیه از زمان آغاز جنگ سرد محل سرفرماندهی ناوگان بالتیک اتحاد جماهیر شوروی بوده و دارای اهمیت استراتژیکی است. کالینینگراد که در منطقه بالتیک و مابین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده است، ناحیه‌ای جداافتاده از خاک اصلی روسیه است. در جغرافیای سیاسی به این ناحیه Exclave یا برونگان/ برون‌بوم گفته می‌شود. برونگان ممکن است به طور کامل در خاک کشور دیگری محصور باشد یا اینکه بین چند کشور قرار گرفته باشد. برونگان معمولا به دلیل این جداافتادگی ممکن است با خطر استقلال یا الحاق به کشور دیگر روبه‌رو باشد، یا حداقل دچار محدودیت‌هایی از نظر عبور و مرور با سرزمین اصلی باشد. در طول دوران جنگ سرد، قسمت غربی شهر برلین به عنوان بخش جداافتاده از کشور آلمان غربی به طور کامل در عمق خاک آلمان شرقی محصور بود که مشکلاتی را برای ساکنین آن فراهم آورده بود. با این حال، ناحیه برونگان کالینینگراد موقعیت ژئوپلیتیکی مناسبی را درمنطقه بالتیک برای روسیه پدید آورده است. کالینینگراد با سرزمین اصلی روسیه 365 کیلومتر فاصله دارد و تنها بندر اروپایی بدون یخبندان روسیه محسوب می‌شود که نقش با اهمیتی را در حوزه روابط میان روسیه با کشورهای بالتیک، اروپا و ایالات متحده بازی می‌کند. این ناحیه با نام کوئینزبرگ تا پیش از جنگ جهانی دوم به عنوان بخشی از خاک آلمان تلقی می‌شد. کوئینزبرگ آلمانی‌نشین در قرن 18 و پس از تصرف توسط خاندان هوهنزولرن رسما استان پروس شرقی از کشور پادشاهی پروس تبدیل شد و بعد از اتحاد آلمان جزو خاک امپراطوری آلمان شد. در پی شکست آلمان در جنگ جهانی اول و در طی کنفرانس صلح ورسای ویلسون رئیس‌جمهور ایالات متحده با ارائه 14 ماده خود از استقلال و احیای مجدد کشور لهستان حمایت کرد و با تحقق این امر رسما ارتباط سرزمینی میان این ناحیه و خاک اصلی آلمان (جمهوری وایمار) توسط باریکه‌ای از خاک لهستان موسوم به کریدور لهستان قطع شد. از سوی دیگر برای تضمین دسترسی لهستان به دریای بالتیک و توانایی تجارت دریایی مستقل لهستان بندر دانزینگ به عنوان بندر آزاد تحت نظارت جامعه ملل اعلام شد که این امر هیچ‌یک از طرفین را راضی نکرد. نهایتا در سال 1939 و در پی حمله نظامی آلمان نازی به لهستان و اشغال این کشور اتصال زمینی میان این ناحیه و خاک اصلی رایش سوم برقرار شد. شهر کوئینزبرگ در جنگ جهانی دوم به علت بمباران بریتانیا و همچنین حملات ارتش سرخ شوروی به شدت آسیب دید. در ماه‌های پایانی جنگ جهانی دوم و در پی تصرف اروپای شرقی توسط روس‌ها این ناحیه نیز توسط ارتش سرخ اشغال شد. پس از پایان جنگ اگرچه از نظر حقوقی وضعیت مشخصی برای ناحیه پروس شرقی مشخص نبود؛ اما درگذشت روزولت و شکست چرچیل در انتخابات راه را برای استالین باز گذاشت تا شرایط را برای الحاق رسمی این ناحیه به خاک اتحاد جماهیر شوروی فراهم سازد. از طرف دیگر با اینکه شوروی در ظاهر از 15 جمهوری مستقل بر پایه ضوابط قومی و زبانی تشکیل شده بود؛ اما فرصت برای استقلال این ناحیه به عنوان یک جمهوری SSR نیز فراهم نشد؛ چرا که جمعیت آلمانی زبان ساکن آن از میان رفته بودند. از طرف دیگر نیز به دلیل نبود اشتراکات فرهنگی یا تاریخی امکان الحاق آن به خاک جمهوری لیتوانی نیز وجود نداشت. بنابراین، این ناحیه به طور رسمی در 17 اکتبر 1945 به خاک اصلی شوروی ضمیمه شد و یک سال بعد نام آن به افتخار سیاستمدار فقید این کشور میخائیل کالینین که به تازگی درگذشته بود، از کوئینزبرگ به کالینینگراد تغییر کرد. جمعیت آلمانی این ناحیه که تا پیش ازجنگ جهانی دوم بالغ بر 2.2میلیون نفر بود، پس از این الحاق به کمتر از 150‌هزار نفر کاهش یافت؛ در مقابل با مهاجرت سازمان‌یافته روس‌ها به کالینینگراد تا سال 1959 جمعیتی بالغ‌بر 611‌هزار نفر به این ناحیه مهاجرت کردند که بنیان روسی‌سازی آن را بنا نهادند. بدین‌ شکل به تدریج نمادهای فرهنگی آلمان از میان رفته و مجتمع‌های انبوه مسکونی مدرن و دفاتر اداری جایگزین ابنیه تاریخی از جمله کلیساهای آلمانی و قلعه‌های به‌جامانده از قرون وسطی شدند. همچنین نام قهرمان‌های جنگ جهانی دوم (که در شوروی به آن جنگ بزرگ میهنی اتلاق می‌شد) جایگزین نام‌های آلمانی شد. با این وجود تنها انگشت‌شماری از ساختمان‌های تاریخی مانند کلیسای جامع کویزبرگ که محل دفن امانوئل کانت بود، توانست از شر تخریب رهایی یابد. صنعت کالینینگراد نیز از ساخت صنایع دستی به ادوات نظامی مبدل گشت و زبان روسی جایگزین زبان آلمانی شد. در طول جنگ سر، کالینینگراد نقشی اساسی در خط مقدم برنامه نظامی اتحاد شوروی ایفا کرد. این ناحیه به عنوان مقر فرماندهی نیروهای ضد پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و یک بندر کلیدی برای ناوگان دریای بالتیک شوروی تلقی می‌شد که بالغ بر 300 هزار نفر از پرسنل نظامی شوروی را در خود جای می‌داد تا هم به عنوان نیروی دفاعی و هم در تهاجم احتمالی علیه اروپای غربی به کار گرفته می‌شدند. در طول جنگ سرد، ورود آزادانه به کالینینگراد همانند بسیاری از سایت‌های نظامی شوروی برای شهروندان عادی روسی هم ممنوع بود. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه با تهدیدهای مختلفی روبه‌رو شد؛ از جمله استقلال‌طلبی در قفقاز گرفته تا ادعاهای ارضی دیگر کشورها مانند جزایر کوریل توسط ژاپن. در این میان، کالینینگراد پتانسیل هر دو مورد را داشت. ازطرفی هم از سوی لیتوانی، لهستان و حتی آلمان که به تازگی مجددا متحد شده بود ادعاهایی مطرح بود. در این بین حتی احتمال اداره مشترک کالینینگراد با کشورهای دیگر هم محتمل بود. اگرچه خطر الحاق به کشورهای دیگر پس از مدت کوتاهی برطرف شد؛ ولی امکان استقلال و تجزیه‌طلبی کمابیش باقی ماند. با اعلام ناحیه کالینینگراد به عنوان منطقه آزاد اقتصادی در سال 1991 بسیاری از تعرفه‌های گمرکی و مالیاتی حذف و باعث شد برخی آن را هنگ‌کنگ ناحیه بالتیک یاد کنند. با این وجود، از اعطای خودمختاری اقتصادی بیشتر به این ناحیه خودداری شد. از سویی برخی دیگر نیز در روسیه نگران بودند که کالینینگراد به آلاسکای کوچک تبدیل شود؛ امری که به واقعه فروش آلاسکا به ایالات متحده توسط روسیه تزاری در 1867 اشاره دارد. در کل از منظر اقتصادی هرگز از امکان بالقوه این ناحیه به عنوان دروازه بازار اوراسیا استفاده مناسبی نشد. از نظر ترانزیت و عبورومرور لیتوانی و روسیه قراداد حذف روادید را امضا کرده‌اند؛ اما با پیوستن لیتوانی به اتحادیه اروپا کالینینگراد به طور کامل در محاصره منطقه شنگن قرار گرفت و برای عبورومرور به گذرنامه رسمی و ویزا احتیاج شد که با مذاکرات بعدی شرایط عبور ویژه‌ای برای آن در نظر گرفته شد؛ اما روادید حذف نشد. هم‌اکنون احساسات جدایی‌طلبانه این ناحیه نسبتا اندک است و بر اساس آمارها بالغ بر 70‌درصد ساکنان آن خود را در درجه نخست روسی می‌دانند. با این حال، نگرانی‌هایی خصوصا میان نسل جوان نسبت به علاقه به فرهنگ آلمانی در این ناحیه وجود دارد و حتی پیشنهادهایی برای بازگشت نام قدیمی آن یعنی کوئینزبرگ نیز مطرح شده است. اخیرا روسیه با ساخت بنای کلیسای ارتدوکس در اصلی‌ترین میدان شهر تلاش‌هایی را برای جلوگیری از بازسازی یا احیای بناهای قدیمی مانند کلیسای آلمانی آغاز کرده است. /نادر نوربخش/ ایرنا

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه