فضای جناحی داخلی، دست همهمان را بسته
اخبار این روزها را که دنبال میکنیم میبینیم که در سراسر جهان اعتراضات گستردهای علیه دولت جدید آمریکا و اقدامات نژادپرستانه٬ جنگطلبانه و تنشآفرین آن برپاست؛ از دانشگاهها و فرودگاهها و خیابانهای خود آمریکا گرفته تا شهرهای اروپا و صحنه جشنوارههای هنری و شبکههای اجتماعی مجازی همه سرشار از مخالفتهای گوناگون با دولت ترامپ است؛ فعالان اجتماعی، روزنامهنگاران، هنرمندان، طنزپردازان، تُجار، حقوقدانان و حتی بسیاری از سیاستمداران جهان هر یک با روش و ابزار کار و تخصص و خلاقیت خود از هر فرصتی استفاده میکنند تا جلوی روند مخربی و خطرناکی که از کاخ سفید آغاز شده بایستند و به تدریج در برابر آن یک جریان مسنجم «مقاومت» جهانی ایجاد کنند. اما در این میان جای صدای «ایران» به شدت خالی است. در این دو هفته که از آغاز ریاست جمهوری جنجالی دونالد ترامپ میگذرد، علیرغم اینکه «ایران» کانون اصلی فشارها و تنشآفرینیهای دولت آمریکا بوده؛ از درون خود ایران صدایی جز پاسخهای رسمی و عمدتاً کوتاه مقامات سیاسی و نظامی کشور شنیده نمیشود. در دانشگاههای کشور خبری از هیچ همایشی علیه سیاستهای ترامپ نیست، فعالان اجتماعی ایرانی هیچ کمپینی برای پیوستن و همراه شدن با جریانهای اعتراضاتی سایر کشورهای جهان راه نیانداختهاند، هنرمندان ایرانی هیچ اثر اعتراضی خلق نکردهاند و از هیچ تریبون هنری برای بلند کردن صدای مخالفتشان استفاده نکردهاند و چهرههای سرشناس سیاسی ایرانی با سایر سیاسیون مخالف ترامپ در جهان هیچ ارتباط موثری نگرفتهاند. دلیل این انفعال در جامعهء ایرانی چیست؟ به نظر میرسد که یکی از مهمترین دلایل آن، فضای به شدت «جناحی» است که در تمام عرصههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایرانیان ریشه دوانده و سالهاست که جامعه را در یک وضعیت «آچمز» قرار داده و از حرکت و پویایی بازداشته است. واقعیت این است که ما بیش از اینکه در برابر یک جریان متخاصم خارجی فعال و منسجم باشیم، نگران فشارها و برچسبها و تهمتها و ملامتها و سرزنشها و بهرهبرداریهای سیاسی جناحهای داخل خودمان هستیم و این روند تنها خودمان را در برابر خطرهای خارجی ضعیف و منفعل میکند. مثلاً اگر وزارت امور خارجه ایران امروز در فکر این بیافتد که به ورزشکاران آمریکایی مجوز ورود به کشور بدهد تا از این حرکت بهرهبرداری سیاسی بکند یا اگر بخواهد با دستگاه دیپلماتیک آمریکا یک کانال ارتباطی برقرار کند تا پرورنده ایران را از دست نهادهای نظامی و امنیتی جنگطلب این کشور خارج سازد و به دست دیپلماتها بدهد یا اگر احساس کند که باید با حکومتهای منطقه بهمنظور تنشزدایی وارد تعامل و مذاکره مستقیم شود یا اگر بخواهد گروهی از حقوقدانان و سیاستمداران پُرنفوذ مخالف ترامپ را از آمریکا و اروپا به ایران دعوت کند تا از موقعیت ویژه آنها به نفع منافع ملی کشور بهرهبردای کند، یا بخواهد هر ظرفیت و خلاقیت دیگری را در چارچوب دیپلماسی بهکار گیرد؛ ناچار است که قبل از هر چیز به «مدیریت» فضای داخلی و چگونه مواجه شدن با واکنشهای جناحهای رقیب داخلی بیاندیشد و گزینههای خود را بر اساس چنین ملاحظاتی به شدت محدود کند یا بهطور کل از آنها منصرف شود. یا از سوی دیگر، اگر مثلاً یک هنرمند صاحبنام ایرانی بخواهد در مورد تاریخ روابط ایران و آمریکا مستندی بسازد و جنایتها و دخالتها و حقکشیها و تهدیدها و تحریمها و بدعهدیهای دولت آمریکا در قبال ملت ایران را برای افکار عمومی مردم جهان به تصویر بکشد و روشن سازد، یا در یک جشنواره بینالمللی (مانند همتایان آمریکایی خود در این روزها) بلندگو را بهدست گیرد و خشم خود نسبت به تبعیض دولت آمریکا علیه مسلمانان یا حمایتش از رژیم آپارتاید اسرائیل و حکومت مستبد آل سعودی یا حضور پایگاههای نظامیاش در منطقه فریاد بزند؛ قبل از هر چیز نگران میشود که مبادا برچسب هنرمند «حکومتی» به او بزنند و «استقلال» هنریاش را زیر سوال ببرند و آثارش را تحریم کنند و اعتبارش را نبود سازند. ما امروز نیاز داریم که از همه ظرفیتهای جامعه خود برای مقابله با تهدیدهای جدید دولت آمریکا استفاده کنیم. جریانهای جنگطلب آمریکایی و اسرائیلی مدام میکوشند تا القا کنند که ملت ایران مخالفتی با افزایش فشارهای همهجانبه و تهدیدهای نظامی و تحریمهای اقتصادی علیه حکومت ایران ندارد و بلکه از آن استقبال نیز میکند؛ چندی پیش نخستوزیر اسرائیل در یک پیام ویدئویی خطاب به ملت ایران چنین ادعا کرد که اسرائیل دوست «ملت» ایران است اما بهزودی به واشنتگن سفر خواهد تا تکیلف «حکومت» ایران را روشن کند و در انتظار روزی است که این دو کشور با هم روابط دوستانهای داشته باشند؛ در چنین شرایطی بسنده کردن به پاسخهای رسمی و کوتاه مسئولین سیاسی و قدرتنماییهای نیروهای نظامی کشور یا شرکت کردن در مراسمهای سالانه ۲۲ بهمن، به تنهایی کافی نیست تا میزان مخالف تمام اقشار جامعه ایران با تهدیدها و تحریمهای جدید دولت آمریکا را به نمایش بگذارد. ما امروز نیاز داریم که با شکستن فضای «جناحی» داخل کشور، دست جامعه مدنی و مسئولین سیاسی کشور را بازتر کنیم تا بدون نگرانی از برچسبها و تهمتها و سرزنشها و بهرهبرداریهای سیاسی، با اطمینان خاطر از تمام ظرفیتها و استعدادها و خلاقیتهای خود در جهت حفظ امنیت ملی و تنشزدایی با کشورهای منطقه و دفع تهدیدهای جنگطلبان خارجی به بهترین شکل استفاده کنند و نیروی عظیم خود را به جریان مقامت جهانی علیه دولت آمریکا اضافه کنند./علی نصری/ خبرآنلاین