چرا ایرانیان بست مینشستند؟
روشی مسالمتآمیز برای بیان نارضایتی
بستنشینی در ایران بهعنوان راهی برای نجات جان خیلی زود گسترش یافت. امری که امیرکبیر به مقابله با آن برخواست؛ چراکه مورد سوءاستفاده برخی اجحافگران حقوق مردم نیز میشد و آنان برای فرار از قانون خود به بستنشینی میپرداختند. در ایران عصر قاجار و حتی پیش از آن، به مراتب پیش میآمد که حاکمین به قدرت میرسیدند که ظالم و ستمگر بودند. آنان خود را مترادف با قانون میدانستند و بیش از آنکه نظمدهنده و امنیت بخش باشند، باعث اضطراب، هرج و مرج و نا امنی می شدند. به دلیل همین مشکلات بود که در مقابل، برای تامین حداقلی از امنیت به مراتب رسمی ایجاد شد به نام «بست نشینی». بست نشینی در ایران بهعنوان راهی برای نجات جان خیلی زود گسترش یافت. امری که امیرکبیر به مقابله با آن برخواست؛ چراکه مورد سوءاستفاده برخی اجحاف گران حقوق مردم نیز میشد و آنان برای فرار از قانون خود به بست نشینی میپرداختند. این رسم پس از امیر دوباره گسترش یافت. اما بست نشینی چه بود. این عمل را میتوان از زبان یک راوی خارجی بیان کرد: «بستنشینی یا تحصن در بین ایرانیها بسیار معلول است و در چنین موقعیتهایی بهعنوان روشی مسالمتآمیز برای بیان نارضایتی به کار میرود. متخصصین شب و روز همانجا باقی میمانند و هیچکس نمیتواند آنها را بیرون کند. دوستان آنها برایشان غذا آورند و از آنجا که چنین امری از دولت هم برسد، تحصن بهندرت بینتیجه میماند؛ و ترس از رسوایی یا تنبیه باعث میشود آنچه ناعادلانه مضایقه شده، با تهدید پس گرفته شود.»