• شماره 1142 -
  • 1395 چهارشنبه 27 بهمن

فرهنگ و اعتراض

فضل‌اله رفان

سوزان سانتاگ (1933- 2004) بانوی نویسنده و نظریه‌پرداز، در نیویورک زاده شد و در آریزونا و کالیفرنیا نشو و نما یافت. او را از اواسط دهه 60 یکی از کم‌نظیرترین مفسران فرهنگ معاصر خوانده‌اند. او در داستان‌ها و مقالاتش نگرانی خود را از آنچه سیاستمداران بر مردم جهان روا می‌دارند، بیان کرد و در‌ عین‌حال با نگاهی زیبایی‌شناسانه به ظرافت‌های هنر پرداخت و با جدیت و اخلاق‌گرایی وسواسی زوایای لطیف روح آ‌دمی را به‌گونه‌ای دل‌انگیز به قلم کشید. این نویسنده با وجود همه ظواهر آمریکایی‌اش از نظر تعلیم و تربیت فکری و تحصیلی و تحقیق و تدریس در بزرگ‌ترین دانشگاه‌های این کشور به‌گونه‌ای ژرف، معترض و افشاگر سیاست‌های جنگ‌افروزانه دولت‌مردان آمریکایی و از مخالفان سرسخت جنگ ویتنام بود. در مقالاتش مدام علیه این سیاست‌ها سخن می‌گفت و در‌عین‌حال با شور و شوقی وافر که نسبت‌به فرهنگ اروپایی و مخصوصا مدرنیسم آن داشت، چهره متفاوتی از خود به‌نمایش گذاشت. پدرش تاجر پوست بود که در 75سالگی دبیرستان را تمام کرد و وارد دانشگاه کالیفرنیا شد و سپس به دانشگاه شیکاگو انتقال یافت و در همین دانشگاه با یک روان‌شناس اجتماعی ازدواج کرد که او هم اهل کتاب و پراحساس و عاطفه بود؛ هرچند که در اواخر دهه 50، کار این زوج به جدایی کشید. سال‌ها بعد در دانشگاه‌های بزرگی نظیر آکسفورد، بوستون، پاریس، نیویورک و کلمبیا به تحصیل و تدریس ادامه داد. او در مجموع 17کتاب نوشت و اولین کتابش «ذهن یک اخلاق‌گرا» در سال 1959 منتشر شد. سپس رمان «نیکوکار» را در 30سالگی نوشت که اثری سمبلیکت است و شکل‌گیری شخصیت انسان‌ها را در قرن 19 به تصویر می‌کشد. همین رمان، شکل‌دهنده نظرات و مقالات بعدی او در رابطه با هنر است که همواره می‌گفت مردم نباید در تلاش درک معنی هنر باشند؛ بلکه باید تأکید آنها بر تجربه هنر باشد و در این راستا کتاب «علیه تفسیر» (1961) را منتشر کرد که بیانگر موضع و در مخالفت با شدت عمل تفسیر در مورد خصوصیت هنر بود و تأثیر بسیاری بر نظریه‌پردازان پسامدرنیسم گذاشت. کتاب دیگر او که با تحسین صاحب‌نظران مواجه شد، «درباره عکاسی» نام داشت که در آن، عکاسی را از نگاهی تازه و با استدلال ادبی تحلیل کرد. این اثر در سال 1978 برنده جایزه ملی منتقدان کتاب شد. در این اثر نیروی عکس و نحوه تأثیرگذاری آن با قلمی شیوا به رشته تحریر کشیده شده است. نوشته دیگر او «بیماری چون استعاره» (1987) نام دارد که در نوع خود بدیع است و در این نوشته متذکر می‌شود که بیماری همواره با انسان است و حتی در عالم خیال او را راحت نمی‌گذارد. در همین راستا کتاب موفق دیگرش به‌نام «ایدز و استعاره‌هایش» در سال 1988 منتشر شد و در‌همین‌سال کتاب «یک‌سال عکاسی در ایتالیا» از او منتشر شد. دهه 90 سال پرکاری سانتاگ بود؛ از جمله تحریر کتاب «شیوه زندگی امروز ما» به همراهی هاوارد هادکین (1991) و سال بعد پرفروش‌ترین کتابش به‌نام «شیفته آتشفشان» که به زبان‌های متعدد ترجمه شده است. زمان داستان، قرن 18در عصر ناپلئون است. در سال 1999، کتاب «در آمریکا» را منتشر کرد؛ داستانی واقعی و روایت‌گر زندگی یک زن بازیگر لهستانی مهاجر‌. آخرین اثر چاپ‌شده او «تماشای رنج دیگران» در سال 2003 منتشر شد که به‌نوعی متفاوت و تاحدودی برخلاف کتاب «درباره عکاسی»‌ست و استدلال‌هایی دیگرگونه را ارائه می‌دهد. این کتاب به همراه کتاب‌های «درباره عکاسی» و «علیه تفسیر» به فارسی ترجمه شده است. سانتاگ از ستایشگران پرشور آثار رولان بارت؛ نویسنده و صاحب‌نظر و همچون او از سبکی انعطاف‌پذیر در نوشتن مقالات کوتاه و احتراز از نوشتن مقالات آکادمیک برخوردار بود. کارلوس فوئنتس؛ رمان‌نویس نام‌دار مکزیکی درباره او نوشته است: «هیچ نویسنده امروزی را سراغ ندارم که از ذهنی زلال با ظرفیت به‌هم‌پیوستن و ارتباط مسائل باهم برخوردار باشد». سرانجام این نویسنده نام‌دار و معترض در 28 دسامبر 2004 در سن 71سالگی پس از مبارزه‌ای طولانی با یک بیماری که جسم و جانش را آب کرد، تسلیم مرگ شد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه