اقوام خجالتآور روسای جمهور جهان
وصله ناجور
«الیوت روزولت»، سومین فرزند رئیسجمهور «فرانکلین روزولت» بود که همه عمر به خاطر حاشیههایی چون خاطرات جنگی ساختگیاش، ازدواجهای ناموفق و کسب پول نامشروع از رانتهای دولتی، سرتیتر همه اخبار بود. او بدون هیچ سابقه، آموزش و تجربه نظامی موفق به دریافت مقام کاپیتانی در نیروی هوایی آمریکا شد؛ آن هم به عنوان هدیه تولد 30 سالگیاش در سال 1940! بعد از این اتفاق، عبارت کنایهآمیز «منم میخوام کاپیتان بشم!» نقل مجالس منتقدان دولت و رئیسجمهور شد. با این حال بار دیگر و در خلال جنگ دوم جهانی به عنوان ژنرال به رسمیت شناخته شد. میتوان گفت هر اقدام در زندگی حرفهای و شخصی پسر رئیسجمهور، به ماجرایی پرسروصدا بدل میشد که تا مدتها بین رسانهها و مردم خوراک بحثهای خالهزنکی را تامین میکرد. البته نباید از حق گذشت که او در عملیاتهای جنگی، فردی موثر بود اما همیشه به تحریف و اغراق واقعیت علاقه داشت. به خصوص در سالهای نزدیک به پایان عمرش، همه خاطرات را با تخیل درمیآمیخت و اتفاقهای کوچک را به یک ماجرای باورنکردنی بدل میساخت. برای مثال، مدعی بود که حین یک تعقیب و گریز هوایی بین جنگنده داخلی و هواپیمای دشمن، خلبان اصلی «جوزف پی. کندی» برادر «جان اف. کندی» کشته شده و او به تنهایی مهلکه را به پایان رسانده و بعد از نابودسازی دشمن، هواپیما را به سلامت به زمین مینشاند؛ در حالیکه مورخین با سند و مدرک ثابت کرده بودند او در آن زمان در محلی امن و فرسنگها دور از موقعیت عملیات، روی زمین در حال استراحت بود. «الیوت» علاقهای به تحصیل نداشت و به همین علت، به سودای تجارت آن را رها کرد. هرچند در این زمینه هم همیشه مورد اتهام بود و بارها از سوی کنگره مواخذه شد. مثلا در یکی از پروندهها، متهم به این شد که در ازای دریافت مبلغ قابل توجهی، تعدادی از بمبافکنهای دولت را در سال 1924 به روسیه واگذار کرده است یا در معاملهای دیگر، از ارتباطات خود در کاخ سفید استفاده کرده و ایرکرافتی را به «هوارد هیوز» فروخته است. . او در یکی از کتابهایش در 1973 به روایت حقایقی ناگفته از خاندان «روزولت» پرداخت که بیش از 70 درصد آن اصلا وجود خارجی نداشت. یکی از آثار باورنکردنی او سری داستانهایی با تم کارآگاهی بود که شخصیت کارآگاه ماجراها در واقع مادر خودش «النئور» بوده که به بازگشایی معماهای قتل و جنایت میپرداخت. «الیوت» تا زمان مرگش در سال 1990 پنج بار ازدواج کرد که چهار بار آن منجر به طلاق شد؛ مسالهای که برای یک خانواده سیاسی اصلا پذیرفتنی نبود. یکی از همسران وی هنرپیشهای به نام «فی امرسون» بود که در یکی از مهمانیهای «هوارد هیوز» با هم آشنا شدند.