• شماره 1195 -
  • 1396 سه‌شنبه 19 ارديبهشت

می‌دانستید تنبلی یک اختلال رفتاری است؟

کش‌وقوس‌های سرعت‌گیر!

مریم محمدی

حتماً برای شما هم عجیب خواهد بود که بدانید تنبلی می‌تواند یک اختلال رفتاری باشد که از دیدگاه روانشناسی قابل بررسی است. تنبلی معضلی است که شاید در روند ماشینی شدن زندگی عوارض آن بیشتر ما را درگیر می‌کند و به‌نوعی شاید بتوان گفت نسل جدید تا حدودی تنبل‌تر از قبل هستند. این ویژگی اجازه نمی‌دهد فرد در زندگی و کار با پویایی و سرزندگی به پیشرفت‌ها برسد و همیشه در جا می‌زند. تنبلی چه به لحاظ ذهنی و چه رفتاری یکی از بزرگ‌ترین موانع ترقی به حساب می‌آید که باید آن را رفع کرد. همه ما شاید گاهی دچار این حس می‌شویم که دل‌مان بخواهد بیشتر بخوابیم، سر کار نرویم، بیشتر سراغ تفریح برویم و... اما این احساسات ناشی از خستگی را نباید با تنبلی یکی دانست آدم‌های تنبل دچار حس مداوم خستگی آن هم بدون کار و فعالیت هستند. در این‌خصوص با دکتر سیدمحمدمهدی میرزاده، متخصص روانپزشکی گفت‌وگویی داشته‌ایم و اگر می‌خواهید ثابت کنید آدم تنبلی نیستید، این مطلب را تا انتها دنبال کنید. 
تنبلی به چه معنا است؟ 
می‌توان گفت تنبلی به تعویق انداختن کارهای از پیش‌تعیین‌شده در برنامه یا اصلاً حذف اهداف از قبل تعیین‌شده در زندگی است. متأسفانه باید گفت براساس برخی آمار، شیوع تنبلی در ایران بعد از یک سری کشورهای آفریقایی و اعراق بیشتر از حد رایج در جهان است. 
علل فردی و اجتماعی 
تنبلی را می‌توان در حالت کلی به دو دسته تقسیم کرد که علل فردی و علل اجتماعی هستند. در زمینه علل فردی می‌توان اشاره کرد که زمینه ژنتیکی برایش مطرح است. البته در حال حاضر معلوم نیست یا دست‌کم در حیطه معلومات و مطالعات من مشخص نشده که عامل وراثتی به شکل انتقال ژن وجود دارد یا به لحاظ اکتسابی در خانواده رواج می‌یابد. این جزو مسائلی است که پیشرفت علوم شناختی در آینده آن را مشخص می‌کند. در زمینه علل فردی یک سری بیماری‌ها هم می‌توانند عامل تنبلی باشند. مثلاً در زمینه بیماری جسمی‌ باید به کم‌کاری تیروئید و در زمینه بیماری‌های روان باید به بعضی افسردگی‌ها اشاره کرد. 
دوری از ریسک و درخواست پاداش 
یکی از مسائل ایجادکننده تنبلی، صفات شخصیتی فرد است. برای مثال وقتی وابستگی فرد به پاداش بالا باشد شاهد این وضعیت هستیم. یعنی فرد کارها را صرفاً به این خاطر انجام می‌دهد که زودتر به نتیجه‌ای عینی برسد؛ یا فرد شخصیتی دارد که از ضرر و زیان اجتناب می‌کند. این افراد همیشه در حاشیه امن به سر می‌برند و به‌عبارتی اهل ریسک و تجربه‌های جدید نیستند. حال اگر فردی که این ویژگی‌ها را با هم دارد بیشتر مستعد ابتلا به تنبلی است.
انگیزه‌های درونی پایین 
قاعدتاً فردی که به پاداش وابستگی دارد و از طرفی دلش نمی‌خواهد از حاشیه امنی که دارد خارج شود، انگیزه‌های درونی پایینی دارد. یعنی پیوسته تلاش چندان برای فرد اهمیت ندارد و مهم‌ترین‌ مسئله نتایج است. این افراد احساس رضایت درونی از تلاش خود ندارند و تنها به این نگاه می‌کنند از بیرون به چه میزان پاداش دریافت می‌کنند تا براساس آن تلاش کنند. گاهی فرد اهدافی بسیار بزرگ‌تر و بیشتر از توانایی‌هایش در نظر می‌گیرد و بعد به خودش می‌گوید این اهداف دور از دسترس هستند. این مسئله می‌تواند او را ناامید کند در نتیجه فرد تلاش را نیمه‌کاره رها می‌کند و حیطه توانایی‌های خود را بسیار پایین می‌آورد. 
خانواده تنبل‌پرور 
متأسفانه الگوهای رفتاری خانواده هم در این میان می‌توانند نقش مخربی داشته باشند. برای مثال در خانواده‌ای که دو بچه یکی کوشا و یکی تنبل باشد، اعضای خانواده طرف بچه تنبل را می‌گیرند و می‌گویند بچه کوشا می‌تواند گلیم خودش را از آب بکشد. چه بسا حتی از او توقع کمک هم داشته باشند و بگویند تو هوای مثلاً برادر تنبلت را داشته باش. درحالی‌که به علل ضعیف و ناتوان بودن بچه تنبل توجهی ندارند.  گاهی یکی از اعضای خانواده به علتی توانایی بدنی کمتری دارد یا دچار حادثه‌ای شده که او را از دایره فعالیت زندگی عقب انداخته و مثلاً نقص عضوی دارد. در این شرایط توجه بیشتر به او و کمک به رفع خواسته‌هایش قابل توجه است؛ اما در مورد افراد سالم که به رغم شرایط مناسب، صرفاً دوست ندارد زحمت بکشد، این شکل از توجه می‌تواند او را تنبل کند. 
مقابله با تنبلی 
برای آنکه بتوانیم با تنبلی مقابله کنیم به چند راه‌کار قابل اجرا اشاره می‌کنیم: 
1. اهدافی را به شکل مناسب طراحی کنیم. همان‌طور که یک هدف کلی و بزرگ داریم، اهدافی کوتاه‌مدت و دست‌یافتنی هم بگذاریم که رسیدن به آنها انگیزه‌بخش بوده و ما را مصمم‌تر به تلاش بیشتر کند. مثلاً اگر قرار است در آینده صاحب خانه شوید، هدف خود را این بگذارید که مثلاً در پایان هر سال پس‌انداز خود را کمی‌ افزایش بدهید! یا طوری هزینه کنید که ماهانه مبلغی پس‌انداز داشته باشید. خب این هدفی دست‌یافتنی است و فرد حس می‌کند در مسیری قرار دارد که پله‌به‌پله به هدف بزرگ‌ترش می‌رسد. این مسئله یک نوع بازخورد سریع و پاداش روانی دارد که او را با انگیزه‌تر می‌سازد. 
2. یکی از کارهای مفید در این برنامه این است که به خود تلاش، پاداش بدهیم. باید به خود بگویید دارم زحمت می‌کشم و تلاشی که می‌توانم را برای رسیدن و محقق شدن هدفی که تعیین کرده‌ام، انجام می‌دهد. به همین راضی باشید و الزاماً فقط به هدف فکر نکنید. برای قدم‌هایی که برمی‌دارید ارزش قائل شده و از این بابت خوشحال شوید. 
3. اگرچه دچار عارضه‌های روحی است؛ مثلاً اعتماد به‌نفس پایین دارد یا به علل جسمی، انرژی‌اش از سطح عادی پایین‌تر است و او را زودتر خسته می‌کند. حتماً این مشکلات را پیگیری و درمان کند. کمک‌های پزشکی و مشاوره‌ای در این زمینه بسیار مفید هستند. 
4. قطعاً ورزش روتین و منظم بسیار کمک‌کننده است. تحرک فیزیکی باعث می‌شود تا از آن حالت رخوت و سستی بیرون آمده و روحیه بهتری هم داشته باشید. ورزش حتی در افزایش اعتماد به‌نفس و افزایش سطح انرژی موثر است. 
5. خودداری از پرخوری عاملی مفید در مقابله تنبلی است. پرخوری و رابطه آن با تنبلی نکته بسیار ظریفی است که در این مباحث عمده اوقات جا می‌ماند. پرخوری فرد را سنگین و کند می‌کند. به‌خصوص در مورد افرادی که فعالیت ذهنی دارند، این مسئله نمود دارد. در واقع برعکس آنچه تصور می‌شود که پرخوری در افراد پرتحرک خوب نیست باید گفت چنین افرادی به علت فعالیت زیاد بدنی انرژی دریافتی را می‌سوزانند اما آنهایی که فعالیت فکری دارند، با احساس سنگینی و سیری بیش از حد دچار تنبلی می‌شوند. 
فرد و جامعه 
در مورد عوامل اجتماعی شاید تصور این باشد که نمی‌توانیم اجتماع را تغییر داده و به همین علت برای رفع‌شان مشکلی داریم که حل‌شدنی نیست؛ اما باید توجه کرد که اجتماع هم تشکیل شده از جزء است و ما باید با رفتارهای درست فردی، اجتماعی بهتر بسازیم. نباید انتظار داشته باشیم همه چیز جامعه آن‌طور که می‌خواهیم و بدون تلاش فردی ما باشد و سر جای خودش قرار بگیرد. بهتر است به‌عنوان یک فرد و جزئی از یک کل بزرگ کارها و نقش خودمان را درست اجرا کنیم. به هر حال تغییرات بزرگ اجتماعی حاصل از تغییر افراد است و با این روش می‌توان جامعه را اصلاح کرد تا جامعه به سمت دوری از تنبلی و عوامل ایجاد‌کننده آن برود. البته این مستلزم آینده طولانی و هدف‌گذاری‌های بزرگ است و شاید باید یک نسل بگذرد تا این تغییرات فردی در جامعه دیده شود. 
سبک زندگی مدرن 
دنیای مدرن با خودش سبکی از زندگی را به همراه آورده که می‌تواند به‌عنوان یکی از تنبلی در نسل حاضر را به آن نسبت داد. شما با وجود تکنولوژی‌های روز که بسیاری از کارها را برای شما در ساده‌ترین شکل انجام می‌دهد، دیگر آن‌قدرها فعالیت فیزیکی روتین نخواهید داشت. مثلاً فرد برای یک خرید ساده از اتومبیل استفاده می‌کنید یا حتی از سیستم پیک و دیوری استفاده کند. حتی برای روشن کردن تلویزیون با کمک کنترل همان اندک حرکت در خانه هم از بین رفته است. گاهی افراد وجود تکنولوژی و امکانات را توجیهی برای تنبلی خود قرار می‌دهند و می‌گویند باید بهترین استفاده را از امکانات برد و مثلاً می‌گوید چرا پیاده بروم؟! درحالی‌که شاید بهتر باشد بگوید چرا پیاده نروم؟! قطعاً توجه به سلامتی جسم و روان می‌تواند عامل خوبی باشد تا دست از این نوع تنبلی هم برداشت. 
رابطه تنبلی و خواب 
بعضی اوقات بین خواب و تنبلی رابطه علت و معلولی وجود دارد؛ به‌ویژه فرد تنبلی که نه انگیزه انجام کاری را دارد و نه طبعاً برنامه‌ای برای انجام دادن دارد، بیشتر تمایل دارد بخوابد. از سویی برعکس آن هم وجود دارد. یعنی توصیه می‌شود که خواب زیادی عوامل بدی چون ابتلا به افسردگی و تنبلی را به‌دنبال دارد. اما گاهی هم این‌طور نیست. مثلاً فردی ممکن است ساعت خوابش زیاد باشد اما در ساعاتی که بیدار است بسیار پرتحرک و فعال هم باشد. بنابراین هر کسی که خوابش زیاد است الزاماً تنبل نیست. 
تنبلی‌های ذهنی 
تنبلی ذهنی در جامعه ما بسیار رایج‌تر است اما چون عینی نیست؛ خیلی به چشم نمی‌آید. در واقع اگر نگاه کنید عمده تغییرات و تحولاتی که در جامعه مدرن وجود دارد از جامعه‌های خارجی می‌آید. وسایل، ایده‌ها و امکانات همگی عمدتاً زاییده تفکر خارجی است. طوری‌که اگر برای مدتی رابطه ما با دنیای خارج از کشور کاملاً قطع شود ممکن است سال‌ها هیچ تغییر محسوسی در وسایل مورد استفاده و تکنولوژی ما دیده نشود. خب این نشانه این است که ما ذهن‌مان را در مسیر خلاقیت تربیت نکرده‌ایم و آن را به امتحان کردن شیوه‌های دیگر و خلق چیزهای تازه‌تر عادت نداده‌ایم. بنابراین تنبلی ذهن هم موردی است که باید به آن خیلی توجه کرد.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه