از اولتیماتوم به صربستان تا تعیین شرط برای قطر
پس از قطع ناگهانی روابط عربستان (و متحدین آن) با قطر در اوایل جولای ۲۰۱۷، یکی از موضوعات مورد بحث محافل سیاسی این بود که دلایل اصلی این اقدام ناگهانی چه بود و عربستان و متحدینش برای بازگشت اوضاع به حالت عادی، چه مطالبه واقعی از قطر دارند. نهایتا بعد از دو هفته رایزنی کویت بین طرفین دعوا، خبرگزاریهای معتبر جهان به نقل از نماینده کویت شرایط عربستان و دار و دستهاش برای از سرگیری روابط و پایان دادن به تحریم اقتصادی قطر را به اطلاع مقامات این امیرنشین رسانده است. شرایط مطرح شده توسط این کشورها تحقیرآمیز است. یکی از شروط خفتبار اینکه، به دولت قطر فقط ۱۰ روز وقت داده شد شروط کشورهای عربی برای برقراری مجدد روابط را اجرا کند و در غیر این صورت، عواقب وخیمتری در انتظار دوحه خواهد بود. بدتر اینکه، اگر دوحه تبعیت از شروط را بپذیرد، نظارت بر حسن اجرای این سند طی سال اول بهصورت هر ماه یک بار و سپس بهصورت فصلی بوده و طی ۱۰ سال آینده، قطر باید تحت پایش باشد. مکس آبرامز، تحلیلگر برجسته آمریکایی، در واکنش به شروط کشورهای عربی، در صفحه توئیتر خود نوشت: «اساسا این لیست از قطر میخواهد، دیگر قطر نباشد.» جنگ جهانی اول نیز در پی ترور «آرشیدوک فرانتس فردیناند» ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط جوان ناسیونالیست ۱۸ ساله صرب از فرقه زیرزمینی «دست سیاه»، در سارایوو بوسنی به وقوع پیوست. در نتیجه این اقدام تروریستی، اتریش-مجارستان به صربستان التیماتوم ده بندی داد و همزمان خود را برای اقدام نظامی آماده کرد. امپراتوری روسیه که متحد صربستان بود دست به بسیج نیروهای خود زد که این خود موجب نگرانی متحد اتریش-مجارستان، یعنی امپراتوری آلمان شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دو جبههای (همزمان با فرانسه و روسیه) به متحد روسیه، یعنی فرانسه حمله کرد. تجاوز آلمان به خاک بلژیک برای حمله به فرانسه (طرح اشلیفن) باعث شد که متحد این کشور، یعنی امپراتوری بریتانیا نیز به آلمان اعلان جنگ دهد. نهایتا در سال ۱۹۱۷ هم آمریکا به نفع انگلیس و فرانسه وارد جنگ شد. آغاز جنگ با امتناع صربستان با اجرای اولتیماتوم ده بندی امپراتوری اتریش-مجارستان شروع شد هر چند کینهها (انبار باروت) از پیش جمع شده بود. اما مهمترین مفاد اولتیماتوم ده بندی اتریش-مجارستان عبارت بودند از تعطیلی و سرکوب رسانههای نفرتآفرین علیه امپراتوری، تعطیلی سازمانهای ناسیونالیستی صرب، حذف فوری محتوای ضد امپراتوری اتریش-مجارستان از کتب درسی، پاکسازی ارتش صربستان از افسران و عناصر ضد اتریشی، نظارت نمایندگان امپراتوری در اجرای مفاد اولتیماتوم، دخالت عوامل امپراتوری در تحقیقات مربوط به پرونده ترور و نهایتا اطلاعرسانی فوری مقامات امپراتوری از فرایند و اجرای این اولتیماتوم. مقایسه شروط عربستان و شروط اولتیماتوم امپراتوری اتریش-مجارستان علیه صربستان چهار وجه تشابه این دو سند را نشان میدهد:
۱-هم قطر و هم صربستان میباید به رسانههای منتقد عربستان و امپراتوری اتریش – مجارستان اجازه فعالیت ندهند. ۲- هم قطر و هم صربستان باید با مخالفین ریاض (ایران، حزبالله و اخوانالمسلمین) و مخالفین امپراتوری اتریش-مجارستان قطع رابطه کنند و عناصر در دسترس را دستگیر، زندانی و مسترد نمایند. ۳- هم قطر و هم صربستان باید اقدامات درخواستی را با نظارت کشور[های] ذینفع انجام دهند. ۴- هم قطر و هم صربستان باید در بازه زمانی محدود و فورا درخواستهای صورت گرفته را محقق کنند.
معادلات بینالمللی موجود هم بیشباهت با وضعیت قبل از جنگ جهانی اول نیست. هر دو طرف بحران، متحدینی دارند که برای آنها نتایج بحران بسیار حائز اهمیت است و مایل به درگیری و جنگ. در سطح بینالمللی هم آمریکا، اسرائیل و مصر جانب عربستان و از سوی دیگر، ترکیه و روسیه جانب قطر را گرفته اند. ایران هم دست به عصا حرکت میکند و در صورت فراهم شدن شرایط قطعی، به حمایت آشکار از قطر مبادرت خواهد کرد. تحلیل شرایط موجود نشان میدهد عملا درهای دیپلماسی بر روی بحران پیش آمده بسته شده است. وقتی پنجره دیپلماسی بسته شود دو گزینه میماند: یکی ادامه وضع موجود و حالت جنگ سرد و دوم پدیدار شدن جنگ گرم. وضعیت جنگ سرد نمیتواند برای مدت طولانی ادامه پیدا کند؛ زیرا طبق قوانین فیزیک مانند قانون هوک (Robert Hooke) در بحث حد کشسانی و قوانین ترمودینامیک در بحث تغییر فاز، یک جسم در حد خاصی از انرژی ظرفیت مقاومت دارد و پس از آن تغییر شکل داده و وارد فاز جدیدی میشود. شرایط قطر و عربستان مثل شوروی و آمریکا نیست که بگوییم بحران قطر هم فرجامی چون جنگ سرد تاریخی خواهد داشت. در واقع عملا بحران قطر تبدیل به بازی «جوانک ترسو» شده است و نتیجه بازی با ماهیت حاصل جمع جبری صفر. دو طرف بازی فرصت و امکان بازگشت به وضع سابق و مصالحه ندارند. به قدرت رسیدن رسمی شاهزاده محمد بن سلمان به سمت ولیعهدی عربستان، شرایط را برای یک رویارویی شدید فراهم کرده است. عربستان در شروطش، آمریکا را معیار حق و باطل دانسته و تلویحا خواسته خود را برابر با مطالبه آمریکا از قطر قلمداد کرده است. هر چند تصلب اتحادها به اندازه ترتیبات قبل از جنگ جهانی اول نیست ولی تمام قرائن نشان میدهد که ریاض خود را برای یک اقدام شدید یا حمله برقآسا علیه قطر آماده میکند. حالا نتیجه هر چه میخواهد باشد؛ همانگونه که تبعات جنگ یمن برای عربستان اهمیت نداشته است. اقدام شدید میتواند اقداماتی چون محاصره شدیدتر و اخراج قطر از نهادهایی چون شورای همکاری خلیجفارس یا اتحادیه عرب باشد. این در حالی است که متحدین عربستان شدیدا مشتاق و امیدوار هستند پای ایران هم در ماجرا به میان آید و انتقام سختی از تهران بگیرند. خصوصا اینکه در سیاست داخلی آمریکا، واگرایی شدیدی نسبت به سیاستهای ترامپ بهوجود آمده و ترامپ در اکثر موضوعات به بنبست رسیده، ولی اکثر مولفههای قدرت در آمریکا در برخورد با ایران متفقالنظر هستند و ایران میتواند سیبل خوبی جهت موفق نشان دادن ترامپ و حصول وحدت ملی در واشنگتن باشد. /علی امیدی/ دیپلماسی ایرانی