مدیریت یک بعدی
ناصر بزرگمهر
«در سال 1958 مائو، رهبر چین کمونیست برنامهای بنام «نابودی چهار بلا» را اعلام و به اجرا گذاشت. بنابراین برنامه که بخش نخست برنامه بزرگتری به نام «یک گام به جلو» بود، میبایست چهار بلای اصلی کشور، موش، پشه، مگس و گنجشکها را نابود کند و از میان بردارد. دلیل هدف گرفتن گنجشکها در این عملیات که به «عملیات کبیر گنجشککشی» مشهور شد، این بود که تصور میشد گنجشک با خوردن غلهجات و میوهها، میزان برداشت محصولات کشاورزی را پایین میآورند. براساس یک برنامه تبلیغاتی وسیع، به تمام مردم دستور داده شد که در اجرای این برنامهها شرکت کنند. مردم با بهم زدن قابلمه و کفگیر در زیر درختان و ترساندن گنجشکها، آنها را از فرود آمدن میترساندند. گنجشکها که جایی برای فرود آمدن پیدا نمیکردند، آنقدر پرواز میکردند که از خستگی جان میدادند و سقوط میکردند. علاوه بر آن برنامههای شکار وسیع آنها، همچنین یافتن لانهها و نابود کردن تخم و جوجهها در سطح گستردهای صورت گرفت. دولت به مدارس، ادارهها و گروههایی که در این کار بیشتر شرکت میکردند، جوایزی اهدا میکرد. گنجشککشی در چنان سطح گستردهای صورت گرفت که این پرنده را به آستانه انقراض رساند. اما رهبر چین نقش اساسی گنجشک در اکوسیستم را نادیده گرفته بود. گنجشکها علاوه برغلات، به مقدار زیادی حشرات را میخوردند. در آن سال در نبود آنها و هجوم حشرات به مزارع برنج، برداشت برنج به مقدار بسیار زیادی کاهش پیدا کرد. در سال 1960 مائو سرآسیمه فرمان پایان عملیات کبیر گنجشککشی را صادر کرد و به جای این پرنده، ساس را جایگزین کرد. ولی بسیار دیر شده بود. با نابود شدن گنجشکها، تعداد ملخها که دشمن اصلیشان را از دست داده بودند، به مقدار بسیار زیادی افزایش پیدا کرد و بلای هجوم ملخ به کشتزارها آغاز گشت. میزان وسیعی از محصولات کشاورزی نابود شد و وضعیت بخشهایی از کشور به قحطی کشید. در سالهای بعد مراحل دیگر برنامه «یک گام به جلو» بر طبق دستورات مائو انجام شد که به فجایعی بزرگتر انجامید. قطع درختان، سمپاشیهای وسیع، بهرهبرداری نامناسب از محیط زیست اثرات نامطلوب زیادی را نشان دادند. در آخر مائو با اعلام شکست خوردن این برنامه، آن را پایان داد، ولی تخمین زده میشود که بر اثر اجرای این طرح نزدیک به 20میلیون نفر جان خود را از دست دادند. در سال 1998 بار دیگر این برنامه در بخشی از چین به اجرا گذاشته شد که سوسک را جایگزین گنجشک کرده بودند و پس از آن هم فرمان اجرایش در پکن صادر شد که در هر دو بار با عدم همکاری مردم، پایان یافت....» آن چه که در چین اتفاق افتاد، نشانه قدرت و تفکر کمونیستی بود، این برنامه به آیندگان یاد داد که نمیتوان هیچ تصمیمی را یک بعدی گرفت، کشتن گنجشکها به مردم یاد داد که حتی نباید سوسکها را هم بیدلیل نابود کرد و این بار مردم فرمان دولت را نادیده گرفتند، ضمن اعتقادات شخصی و مذهبی ما که هیچ جانداری بدون دلیل توسط خداوند خلق نشده است و زنجیره حیات بیدلیل شکل نگرفته است، در علم نیز بارها به صراحت اعلام شده است که برای انجام هر پروژهای باید بودجه تحقیقاتی منظور و بعد عملیاتی شود. دوران مدیریتهای یکبعدی به پایان رسیده است، هرچند که ما همچنان گاهی با تصمیمات یا سخنانی از طرف مدیران ارشد روبرو میشویم که در کمتر از یک سال یا حتی در کمتر از یک ماه و یا یک هفته، چندبار عوض میشوند، و متاسفانه همچنان، حرفها و دستوراتی از طرف مدیران و مقامات خصوصا در حوزه اقتصادی و بانکی اعلام میشود که نشان از مدیریت یک بعدی دارد، بازار ارز و بورس و سکه و پول کشور هر روزه دستخوش جملات و مصاحبههای رئیس و معاونین و کارشناسان بانک مرکزی شده است، بخشی از وضعیت اقتصادی آشفته، بدلیل شرایط مدیریتهایی است که نمیتوانند از لذت مصاحبه و مطرحبودن در رسانهها خودداری کنند و با حرفهای بیربط و غیرکارشناسی و نظریات شخصی خود بر این آشفتگی میافزایند، مردم منتظر بهبود شرایط هستند، کاهش قیمت ارز و ثبات بازار سرمایه اولین انتظار مردم بوده است، امیدوارم رئیسجمهوری محترم به مدیریتهای ارشد سیستم بانکی و اقتصادی توصیه کنند که اگر حرفزدن بلد نیستند، حرفنزدن را تمرین کنند.