• شماره 1898 -
  • 1398 چهارشنبه 11 دي

جشنواره‌های تخیلی!

سروناز بهبهانی

این‌روزها اخبار عجیب‌وغریب زیاد می‌شنویم و اظهارنظرهای متحیرکننده، بسیار؛ از غمنامه‌های خبری و حاشیه‌های هنری گرفته تا جنجال‌های تاریخ‌مصرف‌دار و اضطراب‌های خودساخته بی‌پایه و اساس. دراین‌میان، حرف‌های گفته و نگفته بسیاری به‌این‌دلیل که قابلیت جنجال‌آفرینی نداشته یا جذابیت ویژه‌ای برای مخاطبان هیجان‌زده به‌همراه ندارند، نادیده گرفته می‌شوند. برخی از این اخبار در نگاه نخست، شاید بی‌اهمیت به‌نظر برسد؛ شاید هم پوزخندی تلخ روی لبان شنونده؛ آن‌هم به‌شرط‌اینکه اندک دغدغه ذهنی دراین‌زمینه داشته باشد، بنشانند؛ اما با کمی تأمل می‌توان زوایای دردناکی از حقایق گفته‌نشده را در همان چند خط از خبری کوتاه دید. امروزه شاید برای تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از زنان ما نوع پوشش فلان خواننده یا مسئله ازدواج فلان بازیگر، بسیار بیشتر از تضییع حقوق شهروندی و قانونی زنان در جامعه، مهم و قابل‌اعتنا باشد و برای بسیاری از مردان، دست‌به‌دست‌کردن دروغ‌های سیاسی و خندیدن به جوک‌های اقتصادی، بیش از کرامت انسانی جاذبه داشته باشد؛ مسئله‌ای که اتهامی احساساتی و انکارپذیر نیست؛ شاهد این مدعا را نیز می‌توان در خیل عظیم کامنت‌های پرحرارت زیر پست‌های جنجالی سلبریتی‌ها، ورزشکاران و طنزهای بی‌سروته تلگرامی دانست. حال باتوجه‌به‌اینکه بنابه شرایط موجود و بسترسازی‌های مناسب در دهه‌های اخیر، زنان بیش از مردان به تلاش برای احقاق حقوق خود نیازمندند، این موضوع در حوزه زنان خود را بیش‌تر نشان می‌دهد. هرچند به‌طورکلی در بسیاری از مواقع، فضای امروز جامعه حکایت از نوعی فراموشی خودخواسته و نادیده‌گرفتن آنچه که دیدنی‌ست، دارد. حال به‌فراخور رشته تخصصی و حوزه فعالیت هرکس می‌توان این فراموشی را بسط داد. چه‌بسا یکی از دلایل این‌است‌که وقتی همه در موضوعات مرتبط با فعالیت خود دستی در شعله‌ورکردن آتش داریم، ترجیح می‌دهیم کمتر، از «سوختن» حرف بزنیم یا لااقل دست‌های خاکستری‌مان را در جیب فراموشی مخفی کنیم و به دیگران بتازیم! حالا در چنین وضعیت نابسامانی، درمورد موضوعات خاص‌تر و کمتر جنجالی، در سطحی نازل‌تر هم پرداخته می‌شود. مثلاً دیگر نمی‌توان در امور مرتبط با زنان انتظار داشت سیاست‌گذارانی که اکثریت تأثیرگذارشان را مردان تشکیل می‌دهند، کاسه‌های داغ‌تر از آش شوند و داعیه پرداختن به مسائل مختلف زنان را در سر بپرورانند. در همین آشفته‌بازار است که خبر معرفی شورای سیاست‌گذاری نخستین جشنواره فرهنگی و هنری «مهر مادر» منتشر می‌شود؛ جشنواره‌ای که قرار است روز ششم بهمن‌ماه 98 هم‌زمان با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در هفت بخش فیلم، عکس، شعر و ترانه، داستان کوتاه، خاطره، نقاشی و پوستر برگزار شود و آن‌گونه که دست‌اندرکاران عنوان کرده‌اند، این جشنواره فرهنگی،هنری با موضوع محوری «مادر» برپا خواهد شد؛ اما جالب اینجاست که در اسامی اعضای شورای سیاست‌گذاری آن، حتی نام یک زن اعم از اینکه مادر باشد یا نباشد، به چشم نمی‌خورد! تناقضی آشکار در ماهیت این رویداد فرهنگی،هنری که شاید نتیجه غفلت زنانی باشد که هنوز چگونه دیده‌شدن را به چگونه زیستن ترجیح می‌دهند و ثمره فراموشی تاریخی مردان ناعادلی که فریاد عدالت‌خواهی سر می‌دهند و از سوی دیگر، تکمیل‌کننده‌ی به حاشیه رانده‌شدن نمایندگان زنی‌ست که در مجلس شورای اسلامی، دغدغه حقوق زنان را دارند و مجموع یک‌دست‌های‌شان هم حتی در مجلس مردانه صدایی نداشته است. فارغ از میزان دانش و وجاهت علمی و اجتماعی سیاست‌گذاران محترم این جشنواره که برخی نیز چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند، مسئله اینجاست که آیا زنانی همسنگ با این افراد در تمام ایران پیدا نمی‌شدند که بتوانند در خط‌مشی کلی رویدادی با یدک‌کشیدن عنوان «مادر» تأثیرگذار باشند؟! متأسفانه آنچه که در موضوعاتی مشابه بارها و بارها دیده می‌شود، مصادره مفاهیم مختلف زنانه آن‌گونه که مردان می‌خواهند برای تزریق دوباره به جامعه است؛ یعنی همان نگاه غالبی که سالیان سال در اکثر حوزه‌ها حتی وضع قوانین، به عده‌ای اجازه تصمیم‌گیری برای بخش دیگری از افراد جامعه را داده است؛ جالب اینجاست که حتی بعضی‌اوقات، مدل ایده‌آل مادری‌کردن را هم خیل عظیمی از روانشناسان و سیاست‌گذاران مرد به جامعه تحمیل کرده‌اند! و امتداد چنین تفکرهایی‌ست که همچنان مجال ظهور دارد و در فضای خالی حضور فعال زنان در بحث‌های ایدئولوژیک و تئوری جا خوش کرده. «مادری» و «مادربودن» خارج از بحث‌های ایدئولوژیک و روان‌شناختی، تجربه مشترک میلیاردها زنی‌ست که با فرهنگ‌ها، نژادها و جغرافیای زیستی مختلف، آن‌را با گوشت و پوست خود زندگی کرده‌اند. تجربه‌ای که حتی اگر بار مقدس‌بودن را هم از شانه‌های مفهوم آن برداریم، بازهم در بسیاری از جهات، تشابهات بسیاری را ازنظر فیزیکی و روانی در نیمی از افراد جهان به‌همراه دارد. زنانی که نه‌تنها به‌واسطه «مادربودن» با تجربه «زایش» بلکه گاه به‌عنوان سرپرست کودکی که زاییده آنان نیست، مسئولیت «پرورش انسانی» را برعهده می‌گیرند که درک متفاوتی از هستی به آنان می‌بخشد. هرچند این وظیفه و مسئولیت، علی‌رغم آنچه که تاریخ جوامع مردسالار به‌عنوان نقش‌پذیری‌های متفاوت به افراد تحمیل کرده است، ابداً به‌معنای فراغت مردان از بار پرورش کودکان نیست و هرگز کمرنگ‌کننده نقش پدر نباید باشد و برهمین‌اساس توقعی نیست که در موضوعات مرتبط با کودک و حتی مفاهیم مرتبط با زنان و مادران، حضور هیچ مردی دیده نشود؛ اما حداقل انتظار می‌رود برای پرداختن به موضوعاتی این‌چنین و بهره‌برداری از نام مادر درجهت رونق‌بخشیدن به رویدادهای فرهنگی و هنری، حضور خود آنها نیز نادیده گرفته نشود! چراکه درهرصورت مسئله درک و دریافت زنانه از مفهوم مادر، مرزی نامرئی را میان زنان و مردان قائل می‌شود. برهمین‌اساس به‌نظر می‌رسد برگزاری چنین رویدادی بیشتر ادامه تلاش برای حفظ شرایط موجود و جلوگیری از تغییرات بنیادین در حوزه مفاهیم مرتبط با زنان باشد تا کوششی برای کرامت بخشیدن و تأکید بر اهمیت حضور آنان در فضای حاضر. ضمن‌اینکه نباید از یاد برد که خیال‌پردازی‌های خبری، هنری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در دنیای امروز بیداد می‌کند و به‌همین‌سبب، برگزاری جشنواره‌های تخیلی نیز غیرقابل‌تصور نیست!

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه