سخن مدیرمسئول
اگر ترور نبود، دنیا زیبا بود
ترور، پدیدهای نامیمون و نامقدس که سوغات نیمه دوم قرن بیستم، برای ساکنین و مردمان این کره خاکیست که هر روز میگذرد، ابعاد آن وسعت بیشتری میگیرد. پنداری تا زمین و زمان باقیست، این مصیبت دستاورد بشریت برای خود بشریت است که گریز از آنرا چارهای نیست. چون مظلوم وجود دارد که زمینه رشد ظالم است؛ چون فقیر وجود دارد که لازمه استثمارشدن او توسط افراد قویست؛ ابرقدرتان ادامه حیاتشان را در تحمیق تودههای ضعیف و کشورهای ستمدیده میبینند. همانگونه که بزرگان همه ادیان الهی معتقدند و به پیروان خود سفارش کردهاند، اغنیاء و زورمداران نباید تهیدستان و فقرا را در بند نگهدارند؛ بندی که ابرقدرتان به دستوپای کشورهای کوچک بستهاند، بهنحویستکه گریز و رهایی از آن، بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد بود. این چه سرنوشتیست که برای جامعه جهانی رقم خورده و متأسفانه در بسیاری از اوقات، حتی مورد تائید ستمدیدگان قرار گرفته و میگیرد. وقتی استعمارگران و ابرقدرتان جهانی دریافتند که ملل جهان، به خود آمدهاند و دیگر زورپذیر نیستند، روی به ترور فرهنگی تودهها کردند. ازجمله القای شبهه به بهانه عدم آگاهی کشورهای ضعیف بهپاخاسته از بیداد زورگویان جهانی، تهاجم گسترده فکری با نام تهاجم فرهنگی را آغاز کردند؛ بهنحویکه موجب سستشدن عقاید مردم بهپاخاسته شوند. در این تهاجم، بیبندو اری و ولنگاری در وهله اول مدنظر استثمارگران قرار گرفت، تا ریشه و تاروپود بهپاخاستهها را از بین ببرند. زمانیکه تا اندازهای در تهاجم فرهنگی توانستند بسیاری از باورهای دینی و عقیدتی ملل را سست کنند، اینبار جنگهای مذهبی، مرزی و عقیدتی را چاشنی عقاید خود کردند که متأسفانه در این راه موفق شدند تا کشورهای کوچک و بزرگ را از راه دین و مذهب به جان همدیگر بیندازند، که دراینراه هم تا اندازهای به هدف غایی رسیدند. دراینراه، ابزارهای جنگی مختلفی را ساختند و در اختیار کشورهای متخاصم گذاشتند تا بتوانند همانند گرگهای وحشی به جان هم بیفتند، که اینبار هم مرادشان را از تشتت و جنگ و دوبههمزنی، بهخوبی گرفتند و چون کار نزاع کشور با کشور را بهخوبی به پیش بردند، به رذیلانهترین حالت ممکن، ابزار کشت و کشتار و انفجار را تهیه کردند و با راحتترین حالت در اختیار اهدافشان گذاشتند؛ آنهم با جدیدترین تکنیکها، همچون موشک، پهپاد، راکت و نظایر آن، آنقدر پیش رفتند تا ترور را همگانی کردند و با ترور که حاصل آن کشتار و ناامنیست، آسودگی و آرامش را از مردم سلب کردند. دراینمورد هم ابرقدرتان، به پیشقراولان استفاده از آن تبدیل شدند و متأسفانه این زورگویان جهانی، با نام و بهبهانه آزادیهای فردی و دفاع از حقوق بشر، خود را مخیر دانسته، هر ظلم و ستمی را بر مردم دنیا روا دارند. ازجمله حرکت اخیر آمریکا که با موشکهای پیشرفته و بسان حرامیان و در تاریکی شب و با برخورداری از تکنیک پیشرفته بالگردها و موشک، به سردار حاج قاسم سلیمانی و نهتَن از یارانش در نیمهشب و آنهم در یک کشور بیگانه حمله کرده و تمامی آنان را به شهادت رساندند. جهان متمدن و سازمانهای بینالمللی، از آمریکا و شخص رئیسجمهوری بیبندوبارش باید سوال کنند با چه حقی و با چه اجازهای، به خودتان قبولاندهاید که در خاک یک کشور دیگر دست به چنین جنایتی بزنید؟ اینک وقت آن رسیده که یک عزم جهانی برای مبارزه با ترور و زورگویی و تجاوز به کشورها ایجاد شود، تا دنیای ما به دنیایی دیوانه، دیوانه، دیوانه تبدیل نشود.