لزوم واقعبینی برای مشارکت سیاسی زنان در انتخابات مجلس
سهمیهبندی جنسیتی، آری یا خیر؟
سایه- سحر رکنینژاد
به طور معمول زمانیکه سالی، سال انتخاباتی میشود، شور و هیجان آن از ماهها قبل به چشم میآید. اما امسال نسبت به سالهای انتخاباتی قبل تفاوت دیگری دارد و آن حضور بیشتر زنان است. فعالان سیاسی زن عزمشان را جزم کردهاند که از کرسیهای مجلس دهم سهمی حداقل 30درصدی را از آن خودشان کنند. سهمی که برای به دست آوردن آن از ماهها قبل کمپینهای مختلفی زدهاند و حالا سه ماه مانده به انتخابات، همایشی تخصصی با محوریت افزایش مشارکت سیاسی زنان برگزار کردهاند. «سمینار ملی زنان در تاریخ مجالس ایرانی»، که در دانشگاه تهران برگزار شد، بازخوانی تاریخ مشارکت سیاسی زنان و حضورشان در مجلس از انقلاب مشروطه تا امروز بود. این سمینار ملی با پیام آیتالله هاشمی رفسنجانی آغاز شد که بر ضرورت افزایش سهم زنان در سپهر سیاسی کشور تاکید داشت. معاون امور زنان ریاستجمهوری هم در ادامهی مراسم گفت: «حالا که بیش از 100 سال از جنبش مشروطه و وجود مجلس در ایران میگذرد، باید بررسی کنیم که چرا با وجود نقش زنان در مبارزات مشروطه آنها جایی در آن مجلس نداشتند». وضعیتی که تا امروز هم کماکان ادامه دارد. امروز در سال 1394 و بعد از گذشت این همه سال، زنان ایران که 50درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند تنها سهمی 5درصدی از مجلس شورای اسلامی دارند. هرچند که با نزدیک شدن به روزهای ثبتنام انتخابات مجلس فعالیتهای منادیان طرح سهمیهبندی مجلس هم رو به فزونی گرفته است، اما واقعیت جامعه همیشه بر طرحهای زودگذر غلبه داشته است و شاید به همین دلیل است که شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان و خانوادهی رییسجمهور به مشارکت 10درصدی زنان از کرسیهای مجلس رضایت داده است. با اینکه به نظر نمیرسد پیشنهاد اختصاص سهمیه برای زنان در مجلس مورد توافق قرار گیرد، اما حضور کمرنگ زنان در مجلس سبب شده است بسیاری از صاحبنظران و مسئولان دولتی و نهادهای غیردولتی به دنبال راهی برای گشایش سد حضور زنان در مجلس باشند.نگاهی به ۹ دورهی سپری شده از مجلس شورای اسلامی بیانگر مشارکت کمرنگ زنان در این عرصهی سیاسی و تصمیمگیری کشور است. میزان حضور زنان در مجلس از ابتدای انقلاب تا مجلس پنجم روندی افزایشی با شیبی بسیار کند را تجربه کرد و از چهار نمایندهی زن در مجلس اول به ۱۴ نماینده در مجلس پنجم رسید اما از این دوره شیب کند صعودی به روندی نسبتا تند با جهت نزولی تبدیل شد، به طوریکه در حال حاضر در مجلس نهم شورای اسلامی تنها ۹ زن افکار و مطالبات نیمی از جمعیت کشور را نمایندگی میکنند. حالا و در شرایطی که نرخ مشارکت سیاسی زنان در مجلس نهم حدود ۳درصد است، معاون امور زنان و خانوادهی ریاستجمهوری خواستار حضور ۳۰درصدی زنان در مجلس دهم شده است. شهیندخت مولاوردی سه ماه قبل گفت: «همهی جناحها و گروههای سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که نرخ کمتر از 3درصد حضور زنان در مجلس شورای اسلامی زیبنده نظام ما نیست».
این در حالی است که مجلس عراق ۲۵ تا ۳۵درصد در اقلیم کردستان، کرسیها را در مجلس به خانمها اختصاص دادهاند. همچنین در افغانستان هم حدود ۲۷درصد از کرسیها را خانمها از آن خود کردند. در حالیکه در کشورهای عربی تمرکز اصلی روی سهمیهبندی و تبعیض مثبت بوده است. الجزایر بین کشورهای مسلمان در مشارکت سیاسی زنان، بسیار موفق بوده است. رتبهی دوم تونس است که سقف ۳۰درصد داشت. امارات هم توانسته است مشارکت سیاسی زنان را به ۲۲درصد برساند. سقف مشارکت سیاسی زنان در جهان اسلام با تمرکز بر سهمیه بندی ۱۶درصد است. از سوی دیگر عدهای مقایسه و سهمیهبندی جنسیتی را راهی کوتاه برای رسیدن به هدف افزایش مشارکت سیاسی زنان به ویژه در انتخابات مجلس میدانند، عدهای بر این اعتقادند که در نظام انتخاباتی ایران هیچگاه بر سهمیهبندی جنسیتی تاکید نشده و هرجا سخن از انتخاب و انتخابات آمده، در ادامهی آن بحث انتخاب افراد اصلح و شایستهسالاری مطرح شده است.
فاطمه آجرلو نمایندهی دورهی هفتم مجلس شورای اسلامی افزایش تعداد زنان در مجلس را استراتژی خوبی میداند، اما معتقد است در مورد استفاده از روش سهمیهبندی باید کار تحقیقاتی میدانی انجام شود. لاله افتخاری سخنگوی فراکسیون زنان مجلس هم که فراکسیون متبوعش هرازچندگاهی هدف انتقادات تند مولاوردی قرار دارد با گلایه از برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی پیرامون سهمیهبندی زنان در مجلس، می گوید: ما نیز از حضور کم تعداد زنان در مجلس ناخشنودیم و معتقدیم مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در کشور باید افزایش یابد اما در مورد راههای برونرفت از شرایط فعلی اختلاف سلیقههایی وجود دارد. افتخاری طرح مباحث سهمیهبندی جنسیتی را به نوعی زیر سوال بردن نظام انتخابات کشور دانست و ادامه داد: «باید راههای بلندمدت و اصولی برای افزایش مشارکت زنان در عرصههای سیاسی پیشبینی شود و سهمیهبندی تنها میتواند یک مسکن مقطعی باشد.» عشرت شایق نمایندهی مجلس هفتم مجلس شورای اسلامی نیز تشویق زنان برای مشارکت و حضور ۳۰درصدی در مجلس آینده را نوعی سیاسی کاری دانست و تاکید کرد: «طرحکنندگان این ایده تنها به دنبال مطرح کردن خود و حضور مجدد در فضای سیاسی کشور هستند.»
شاید سخن نهایی معاون زنان و خانوادهی رییسجمهور حلقهی مفقودهی اختلاف نظرها در موضوع سهمیهبندی جنسیتی است. در فضای فعلی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور که با کمی اغماض یک همراهی جمعی برای تبیین لزوم حضور بیشتر زنان در مجلس مشاهده میشود، راهحلهای پیشنهادی گروههای مختلف زمینهساز اختلافات فعلی است. باید منتظر ماند و دید مسیری که در حال حاضر معاونت زنان و خانوادهی ریاستجمهور در پیش گرفته را چه کسانی پرچمداری میکنند. هرچند بعید به نظر میرسد در فاصلهی زمانی کوتاهی که تا برگزاری انتخابات مجلس دهم باقی مانده است، اقداماتی که در راستای توانمندسازی زنان آغاز شده به نتایج درخوری برسد و شاهد مشارکت غافلگیرکنندهای از زنان در نامزدی انتخابات مجلس باشیم، اما این آغاز راهی است که بدون شک نیاز به همفکری تمام دلسوزان کشور به ویژه فعالان حوزهی زنان دارد تا تصمیمات کارشناسی و فارغ از مسائل زودگذر، مصالح زنان ایرانی را به بهترین نحو تامین کند.