سخن مدیرمسئول
سهام عدالت یا سهام خجالت؟!
داستان دولت نهم و دهم تمامشدنی نیست و هرجا که بنگری از آندوران نشانهای هست. صدها طرح علمی، ورزشی، هنری، رفاهی و معیشتی به یادگار مانده از آندوران در پستوهای گذر پنج تا 15ساله زمان یا خاک میخورند یا درمعرض آب، باد و خاک زایل میشوند. کمکم یادی از افتتاحیههای آندوران نمیشود، طرحها و عملیات نیمهکاره ساختوسازها به باد هوا میروند و از خاطرهها زدوده میشوند؛ اما دو طرح یا برنامه در هزارپیچ زمان هرگز محو نمیشود و از خاطرهها نمیرود؛ یکی ارزش افزوده و دومی سهام عدالت. ارزش افزوده که مستمسکی به دست مالیاتیها، مغازهها، شرکتها، تولیدیها و هر حرفه تعریفشدهای داده تا بههرنحو که بخواهند خلقالله را سرکیسه کنند. اگر بعداز هزار و هرگز، دست زن و بچهاتان را بگیرید و به کوهستان یا طبیعت پناه ببرید و بعداز یکسال کاری، چندروزی را بیخیال کاروکاسبی و حضوروغیاب اداری و دستورات جورواجور اربابان کار، مثلا بهعنوان تفریح و تمدد اعصاب سپری کنید، در اولین رستوران یا قهوهخانه، ساعتی را صرف غذاخوردن کنید و بهاصطلاح خوش گذرانده باشید، وقتی صورتحساب را تحویلتان میدهند، حاضرید 10برابر پول بدهید؛ اما در آخر لیست، نگاهت به کلمه دردآور ارزش افزوده نیفتد. این چه داستانیست که باید برای غذاخوردن، حق سرویس بدهید، ارزش افزوده بپردازی، هیچکس را هم نشناسید که به او مراجعه و شکایت ببری؟ ارزش افزوده برای غذاخوردن چرا؟ یا روزنامهنگار باشید، کاغذ را از کاغذفروش بخرید، در فاکتور خرید، مبلغی بهنام ارزش افزوده بپردازی، به چاپخانه مراجعه میکنید که بر روی این کاغذ، روزنامه تهیه شود، ارزش افزوده بدهید، فیلم و زینگ و لیتوگرافی، باز باید ارزش افزوده بپردازید. تاکنون تنها مکانی که برای آن ارزش افزوده نمیدهید، بهشت زهرا و غسالخانه است که لابد بهزودی باید منتظر بود که در اقلام متوفیات، ارزش افزوده نیز وارد شود. خدایا! خودت به داد این مردم برس. برنامه دوم آندولت خدمتگزار که 14میلیون از جمعیت کشور را لقب خسوخاشاک داد، سهام عدالت بود که با چه سروصدایی و با صدها ناقوسدمیدن در سورنا و بوقهای تبلیغاتی و ساعتهای زیاد از رسانه ملی و مطبوعات به ملت بشارت دادند که چه نشستهاید؟! برای گرفتن سهام عدالت، ثبتنام کنید، صفهای 10متری و 100متری تشکیل شد تا همگی از سروکول هم بالا برویم و ثبتنام کنیم که با این ثبتنام هرنفر، یکمیلیونتومان دریافت کنید و چه سادهلوحانه پذیرفتیم، اقدام کردیم، شتاب فراوان به خرج دادیم، دلمان خوش شد ازاینپس ما هم بالاخره دارای سهم شدیم، آنهم با اسم زیبای عدالت؛ اما زهی خیال باطل! سازمان خصوصیسازی ظاهرا متولی امر مهم سهام عدالت شده و 10-15سال اعلامیه داد، وعده امروز و فردا به مردم داد؛ ولی گویا هنوز، امروز نرسیده و فردا هم خیلی دیر است. مردم مرتبا مصاحبههای آقای رئیس خصوصیسازی را از مطبوعات و رسانهها و از رسانه ملی شنیدند و دیدند؛ اما هیچگاه از تحقق آنها، خبری نشد؛ درست مثل داستان واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی که هیچگاه عملی نشد که نشد. از اینها گذشته، دههابار خصوصیسازی اعلامیه داد که به هرنفر بهزودی یکمیلیونتومان بابت سهام عدالت داده خواهد شد؛ وعدهای که بیشاز 50بار امروز و فردا و اینماه و ماه بعد و بالاخره اینسال و سال دیگر شد و هرگز جامه عمل بهخود نپوشید. عجیبتر اینکه در آخرین اعلامیه گفته شده، مبلغی به حساب خصوصیسازی بریزید تا صاحب یکمیلیونتومان سهام عدالت شوید و اینجاست که در پیش خانواده خجالتزده شدهایم که سهام عدالت برای ما تبدیل به سهام خجالت شده است. امیدواریم دولت تدبیر و امید که به درد و مشکلات بسیار مردم آگاه و مومن است، فکری بهحال برنامههای نیمهکاره کند و وعده خود را پیرامون ارز تکنرخی بعداز گذشت پنجسال تحقق بخشد تا ناظر لجامگسیختگی بیشتر افزایش نرخ ارز نباشیم.