• شماره 1803 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ مرداد

سخن مدیرمسئول

نخل‌های "سرفراز" جنوب "سرفرود" شده‌اند

هرگاه سخن از جنوب به‌میان می‌آمد، بلافاصله نخل‌های سرفراز آن تداعی می‌شد. نخل‌هایی که هیچ‌گاه سر فرود نیاوردند و همواره راست‌قامتانه ایستادند. این نخل‌ها حتی ستم‌های وارده از هشت‌سال جنگ تحمیلی را نیز متحمل شدند و هرگز خم نشدند. این نخل‌ها را موشک‌ها و توپ‌باران‌های عراق و یارانش، سربریده کرد اما باز ادامه حیات دادند و می‌دهند. صادرات محصولات این نخل‌ها، میلیون‌ها انسانی که در استان‌های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و کرمان به نگهداری و حفاظت از آن مشغول هستند، را تأمین معاش می‌کرد و می‌کند. طوفان‌های سهمگین، ریزگردها و حتی بی‌آبی نیز این سروقامتان را خمیده نکرد و با اینکه خشکسالی و بی‌آبی آنان را به‌شدت آزرد، اما همچنان زنده و بیدار هستند و صدها سال است ثمر می‌دهند. اما متأسفانه و با صد افسوس، آب‌های شور جاری در خوزستان دارد نخلستان‌ها را به‌شدت به مرگ و بی‌ثمری مبتلا می‌کند. این موضوعی نیست که بتوان از کنار آن بی‌تفاوت گذشت. اصولاً چرا آب خوزستان؛ به‌ویژه آب‌های روان به کشتزارها باید شور شده باشد؟ آب کارون، مارون، دز و سایر رودخانه‌های این استان حتی رود بهمنشیر، هیچ‌گاه شور نبوده و هزاران‌نفر از آن برای رفع تشنگی سود می‌جستند. گو‌اینکه آب‌های تصفیه‌شده خوزستان از آب‌های معدنی فعلی بسیار گواراتر بود و هیچ مشکلی را برای مردم ایجاد نمی‌کرد. اما زمانی که سد غیرکارشناسانه گتوند ایجاد شد و در کوهستان‌ها و به‌واسطه جریان‌های باد و طوفان همیشه موجود در خوزستان، باعث فرسایش خاک و کوهستان شده است، کوه‌ها را شسته و به سد گتوند وارد کرده است. سدی که ایجاد شد تا زمین‌های کشاورزی را آبیاری کند و هزاران‌نفر کشاورز خوزستانی و ایرانی از محصولات خوب آن بهره‌مند می‌شدند. از جمله سبزی این استان به سایر استان‌های همجوار و حتی تهران صادر می‌شد و هندوانه این خطه به اقصی‌ نقاط ایران و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر می‌شد و به‌طور خلاصه صیفی‌جات آن به‌واسطه آب شیرین آن، بهترین نوع ایرانی آن بود که بخش مهمی از مصرف کشور را تأمین می‌کرد، اما این‌روزها بسیار ناخوش و بداحوال شده است. باید به خیل عظیم کشاورزان، که همیشه از وفاداران راستین نظام و کشور هستند و در جنگ تحمیلی هشت‌ساله در پیشانی جنگ، جانفشانی کردند، رسیدگی شود. اگر این سد قرار است ضررش برای کشاورزی بیشتر از نفعش باشد، همان بهتر که تخریب شود؛ زیرا به مصداق «عدم وجود، به ز وجود»، تا دیر نشده و شوری همگانی نشده است، به فکر چاره و درمان بود و از خشک‌ شدن درختان خرما و لم‌یزرع شدن زمین‌های کشاورزی جلوگیری کرد. این کار، همت اهالی وطن‌پرست خوزستان و مسئولین نظام را می‌طلبد تا با یک بسیج محلی و با کار کارشناسی شده و دقیق از‌سوی دولت و اختصاص بودجه کافی برای جلوگیری از این خرابی، تا دیر نشده، دست به دست هم داده، از این تخریب که فاجعه است جلوگیری شود. بدیهی‌ست، با توجه ویژه به نخلستان‌های کشور که جزو درختان مقاوم به‌شمار می‌آیند و نسبت به درختان دیگر کمتر آسیب‌پذیر هستند، می‌توان از خشک شدن آنان جلوگیری کرده و با استفاده از سفره‌های زیرزمینی، همچنان این سرمایه ملی را داشته باشیم. از‌سویِ‌دیگر، به‌خصوص در خوزستان در‌صورتی‌که این نخلستان‌ها خشک شود، بیابان‌زدایی را تبدیل به بیابان‌زایی کرده‌ایم که در‌این‌صورت این استان پرصلابت، باز‌هم بیشتر در‌معرضِ ریزگردها قرار خواهد گرفت و مشکلات تنفسی و قلبی مردم عزیز خوزستان را زیادتر می‌کند. بدیهی‌ست، عدم توجه به این مسئله، فرونشست، فرسایش و تهی شدن سفره‌های زیرزمینی را حتی در مناطقی که فرونشست هنوز کامل نشده، بیشتر کرده و به اصطلاح عمق ویرانی را بیشتر می‌کند. لذا صواب است که هر‌چه‌سریع‌تر به‌صورت مصنوعی، آب را به سفره‌های زیرزمینی تزریق کرده و با استفاده از آن در مواقع کم‌آبی و خشکسالی به عمر این درختان اضافه کرد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه