• شماره 1991 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۲ خرداد

وحشــت روی دور تکــرار!

فیلم‌های ترسناک دهه 2000 که احتمالاً آن‌ها را فراموش کردید

هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این‌باشدکه ژانر ترسناک، در سرتاسر دهه ۲۰۰۰ در اوج خودش قرار داشت. دراین‌دهه؛ هم فیلم‌های ترسناک خوبی ساخته می‌شد و هم این آثار محبوبیت بسیاری را به‌دست آورده بودند. البته اگر بخواهیم آثاری مانند سری فیلم Saw (اره) و کارهای انتقادی دیگر مانند فیلمDays Later 28 (28روزبعد) را درنظر بگیریم؛ قطعاً می‌توان گفت که اوایل دهه ۲۰۰۰ برتری زیادی درزمینه فیلم ترسناک نسبت به نیمه دوم آن دارد و آثار این نیمه به‌یادماندنی‌تر هستند. تعداد زیادی از فیلم‌های ترسناک این دهه؛ چه خوب و چه بد، در گذر زمان تاحدزیادی فراموش شدند. این فیلم‌ها اغلبشان دنباله‌هایی فراموش‌شده هستند که فرصت خود را به‌خاطر مجموعه‌های بزرگ و ناتمام یا به‌خاطر جو حاکم درآن‌زمان، از دست داده بودند. مهم نیست که دلیل این فراموشی چیست؛ ممکن است به‌خاطر رقیب‌های قدر باشد یا تصمیم‌های نادرست و نابجا درآن‌زمان. درهرصورت، ما تصمیم گرفتیم تا در قالب مقاله‌ای، ۱۵ فیلم ترسناک را که از اوایل دهه ۲۰۰۰ به‌روی پرده سینماها رفتند و همین‌حالا که به‌نوعی مدتی ازآن‌زمان نگذشته، فراموش‌شدند، باری دیگر به شما معرفی کنیم؛ آثاری که شاید «بهترین فیلم‌های ترسناک دهه» نباشد؛ اما ارزش تماشا را هم دارند.

Halloween: Resurrection
این فیلم ترسناک که در سال ۲۰۰۲ به‌روی پرده سینماها رفت، در زمانی اکران شد که مجموعه فیلم Halloween (هالووین) به‌نوعی خسته‌کننده شده بود و دیگر کسی تمایل به تماشای این‌گونه فیلم‌ها نداشت. درآن‌زمان، انتقاد زیادی نسبت به این فیلم شد و حتی در سایت Rotten Tomatoes هم امتیاز افتضاح 11درصد را ازآن‌خود کرد. فیلم «هالووین: رستاخیز»، یک فرضیه احمقانه داشت؛ در این داستان، یک گروه از نوجوانان در یک برنامه واقعیتی با یکدیگر مسابقه می‌دادند. این برنامه در خانه‌ای برگزار شده بود که قاتل داستان؛ یعنی «مایکل مایرز» در دوران کودکی خود آنجا بود. باکمال تعجب ما شاهد این هستیم که مایکل برگشته و آماده است کشت‌وکشتار خود را آغاز کند؛ آن‌هم بدون‌اینکه کسی خبر داشته باشد. از زاویه‌های زیادی می‌توان گفت که فیلم «رستاخیز» یک اثر کاملاً مضحک و مسخره محسوب می‌شود؛ اما ارزش این‌را دارد که شما آن‌را تماشا کنید؛ آن‌هم شاید برای تماشای اجراهای الهام‌بخش بازیگرانی نظیر «تایرا بنکس» و «باستا رایمز» که نقش مجریان این برنامه مسخره را دارند.
The Others
زمانی‌که مردم به حرفه و سابقه کاری «نیکول کیدمن» فکر می‌کنند، به‌جرئت می‌توان گفت که فیلم «دیگران» یکی از آثاری‌ست که بلافاصله در ذهن آن‌ها جرقه می‌زند؛ شاید هم تنها دلیلی که به این اثر ترسناک فوق‌العاده و گوتیک فکر می‌کنند، همین باشد. بازی «نیکول کیدمن» در این داستان جذاب که حول محور روح‌ها می‌چرخد، یکی از بهترین اجراهای او محسوب می‌شود. فیلم «دیگران» یک اثر شگفت‌انگیز به‌شمار می‌رود که نامزد دریافت جایزه هم شده و حالا بعد از گذشت تقریباً ۲۰سال هنوزهم ارزش تماشا را دارد.
Exorcist: The Beginning
به‌راحتی می‌توان گفت که فیلم «جن‌گیر: آغاز» که در سایت «راتن تومیتوز» امتیاز 10درصد را گرفته، یک نمونه بسیارخوب برای نمایش دنباله‌های بدِ یکسری فیلم ترسناک به‌حساب می‌آید. «جن‌گیر: آغاز»، درتلاش بود تا یک پیش‌درآمد خوب را برای قسمت اصلی و ابتدایی خود که فوق‌العاده بود، نمایش دهد. داستان این‌قسمت در کنیا و در دوران بعد از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد؛ داستانی که در آن «استلان اسکاشگورد» نقش مردی را ایفاء می‌کند که مدام به‌خاطر تجربه‌هایی که در جنگ داشته، رنج می‌کشد. درست همانند خیلی از پیش‌درآمدهای دیگر، این فیلم نیز درتلاش است توضیح دهد که شرور اصلی از کجا پدید آمده است؛ اما به‌نظر می‌رسید که فیلم The Exorcist اصلاً نیاز به چنین توضیحی نداشته است.
The Mist
فیلم «مه» که به‌کارگردانی «فرانک دارابونت» ساخته شده، یکی از آثار اقتباسی‌ست که براساس کتاب‌های «استیفن کینگ» ساخته شده است؛ اثری که درعین بهترین و عالی‌بودن، به‌سادگی هم از ذهن مخاطبان پاک می‌شود. اصلاً جای تعجب نیست که «دارابونت» چقدر عالی و فوق‌العاده توانسته اثر اصلی «کینگ» را به‌روی پرده سینماها بیاورد. او در گذشته فیلم The Shawshank Redemption (رستگاری در شاوشنگ) و همچنین فیلم The Green Mile (مسیر سبز) را کارگردانی کرده است. به‌همین‌دلیل، خیلی‌خوب با ترجمه کارهای «کینگ» به‌صورت سینمایی آشنایی دارد و حرفه‌ای شده است. فیلم «مه» درباره شهری‌ست که مردمش درتلاش‌اند تا بعد از عبورِ یک طوفان بسیاربزرگ، زندگی خود را دوباره از سر بگیرند و دوباره همه‌چیز را به حالت قبل بازگردانند؛ تااینکه یک مه، سایه خود را در سرتاسر این شهر می‌افکند. فیلم The Mist هم یک اثر مهیج روان‌شناختی و هم هیولایی محسوب می‌شود و برای طرفداران آثار «استیفن کینگ»، تماشای آن ضروری‌ست.
Book of Shadows: Blair Witch 2
تابه‌امروز اصلاً چیزی شبیه به فیلم The Blair Witch Project (پروژه جادوگر بلر) وجود نداشته است. طرح‌های بازاریابی پیش از اینترنت و نیز معرفی همگانی به‌سبک فیلم‌های یافت‌شده و درزپیداکرده، باعث شده بود که این فیلم اصیل تبدیل به یک اثر کلاسیک و فوق‌العاده بشود. سال بعد از انتشار قسمت اول، دنباله آن اکران شد. اکثر سینمادوستان این فیلم را فراموش کرده بودند. فیلم «کتاب سایه‌ها» رویکرد جدیدی را درپیش گرفت. این فیلم این‌بار روی پنج طرفدار فیلم «پروژه جادوگر بلر» تمرکز کرده بود و به شهری سر زد که داستان اثر در آن رخ داده بود؛ زیرا به‌دنبال سرنخ‌ها و پاسخ‌های خودش می‌گشت. فرضیه‌ای که این فیلم داشت، بسیارجذاب و چشمگیر بود؛ اما نتوانست به‌خوبی از پس نمایش‌دادن آن بربیاید. البته فیلم بااینکه موفقیت زیادی در تحقق هدف خودش کسب نکرد؛ اما در باکس‌آفیس عملکرد چشمگیری داشت.
Cabin Fever
«الی راث» با کارگردانی یکسری فیلم‌های ترسناک که با سبک مخصوص‌به‌خود ساخته بود، معروفیت و شهرت زیادی کسب کرد؛ خصوصاً سری فیلم Hostel (مسافرخانه)؛ اما اغلب‌اوقات، سینمادوستان فراموش می‌کنند که او کار کارگردانی خود را با چه اثری آغاز کرده است. فیلم «تب کابین» از همان فرمول معروف اینکه «نوجوانان به یک کلبه در جنگل می‌روند» استفاده می‌کند؛ اما او در داستان خود این فرمول را به یک حد افراطی و بسیارشدید می‌رساند. در این داستان، یک ویروس گوشت‌خوار به جان این نوجوان‌ها می‌افتد و یکی‌یکی آن‌ها را آلوده می‌کند. این فیلم، یک اثر ناخوشایند، ترسناک و برخی‌اوقات هم خنده‌دار است که با بودجه کمی ساخته شده است.
The Ruins
مدت خیلی‌زیادی‌ست که این اثر ترسناک استرالیایی از ذهن سینمادوستان پاک شده است. فریب نخورید؛ این اثر هیجانی و ماوراءطبیعی، یک فیلم مستقل محسوب نمی‌شود. فیلم «ویرانه‌ها» توسط شرکت «پارامونت پیکچرز» ساخته و توزیع شده است. این فیلم ترسناک براساس رمانی از «اسکات اسمیت» ساخته شده است و داستان یک گروه از دانش‌آموزان کالج را حکایت می‌کند که به کشف و بررسی خرابه‌های باستانی مایان رفته‌اند. آن‌چیزی‌که آن‌ها پیدا می‌کنند، ترسناک‌تر از چیزی‌ست که انتظارش را داشتند. احتمالاً استقبال متوسط مخاطبان، دلیل اصلی فراموش‌شدن بسیارسریع آن باشد. بااین‌حال، یکسری افراد هنوزهم آن‌را دوست دارند.
Jason X
به‌احتمال‌زیاد، در سال ۲۰۲۰، فیلم «جیسون ایکس» یک خاطره بسیاردور و فراموش‌شده محسوب می‌شود؛ مگراینکه شما عاشق عجیب‌ترین و بدترین قسمت مجموعه‌های مختلف باشید تا این فیلم در ذهن شما باقی مانده باشد. دهمین قسمت از سری فیلم Friday the 13th (جمعه سیزدهم) تصمیم گرفت، حالا زمانش رسیده که داستان را به اعماق فضا ببریم و آنجا ماجراجویی کنیم. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که این ایده، چیز خوبی از آب دربیاید. همین اتفاق هم باعث شد تا فیلم در سایت «راتن تومیتوز» امتیاز 19درصد را بگیرد و مهر تائیدی برای بدبودن این ایده باشد. در پروژه ساخت این اثر، «جیمز آیزاک» که تهیه‌کننده جلوه‌های ویژه بود و در فیلم Return of the Jedi (بازگشت جدای) و نیز فیلم Gremlins (گرملینز) همکاری داشت، سکان کارگردانی را در دست گرفته بود. هیچ دلیلی نمی‌تواند طرح کلی مسخره این فیلم را توجیه و توصیف کند. فقط «جیسون» را تصور کنید که حالا در فضا قرار دارد.
The House of the Devil
«تی وست» به‌خاطر آثار سینمایی ترسناک خود شهرت خیلی‌زیادی به‌دست آورده است؛ می‌توان گفت که فیلم «خانه شیطان»، بهترین اثر ترسناک او محسوب می‌شود. این فیلم اسلشری که در آن یک خانه موردتهاجم قرار می‌گیرد، بسیارترسناک و شیطانی‌ست. «جاسلین داناهیو» که در این فیلم ایفای نقش شخصیت اصلی را برعهده داشت، به‌خاطر عملکرد خود تاحدزیادی موردستایش قرار گرفت. علاوه‌بر «داناهیو»، شاهد حضور «تام نونان» و «گرتا گرویگ» هم هستیم. این فیلم به‌سختی توانست بودجه خود را بازگرداند؛ شاید همین، دلیل اصلی باشد که چرا هیچ‌کس درباره آن صحبت نمی‌کند.
Wolf Creek
در این اثر از سینمای استرالیای با تم ترسناک و مهیج، سه دوست برای یک سفر کوله‌پشتی‌گردی به پارک بین‌المللی Wolf Creek می‌روند. آن‌ها سرانجام در این اثر ترسناک که به مخاطب خود امان هم نمی‌دهد، ربوده می‌شوند و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. هم به‌نظر طرفداران و هم به‌نظر منتقدان، فیلم «برکه گرگ» یک اثر دوقطبی محسوب می‌شود. «راجر ایبرت» فیلم‌نامه این اثر را نوشته است. ازطرف‌دیگر هم مجله «اسلنت»، آن‌را به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم ترسناک برتر دهه ۲۰۰۰ عنوان کرد.
Rise: Blood Hunter
«لوسی لیو» و همچنین «مایکل چیکلیس» در این اثر ترسناک، اکشن و خون‌آشامی که در سال ۲۰۰۷ اکران شده بود، حضور داشتند. فیلم «ظهور: شکارچی خون» توسط «سباستین گوتیه‌رز» کارگردانی شده است؛ کسی‌که نویسنده فیلم Snakes on a Plane (مارها در هواپیما) هم بود. در این فیلم، «لوسی لیو» که اخیراً تبدیل به یک خون‌آشام شده است و «چیکلیس» که یک کارآگاه با گذشته‌ای ترسناک محسوب می‌شود، به‌دنبال یک گروه از خون‌آشام‌های شرور هستند و قصد دارند آن‌ها را پیدا کنند؛ آن‌هم در این اثر که تمام ژانرها را باهم ترکیب کرده است. به‌احتمال خیلی‌زیاد بتوان این‌طور گفت که هر شهرتی هم که فیلم Rise: Blood Hunter تابه‌امروز به‌دست آورده، به‌خاطر حضور کوتاه «مرلین منسون» بوده است.
House of 1000 Corpses
«راب زامبی» حرفه کارگردانی خود را با همین فیلم «خانه ۱۰۰۰ جسد» آغاز کرد؛ اما این اثر هم درست همانند آثار شبیه‌به‌خودش، به سرنوشتی مشابه دچار شد؛ سایه کارهای بعدی این کارگردان باعث شد تا این اثر خیلی‌زود فراموش شود. «راب زامبی» که یک موزیسین و نوازنده محسوب می‌شود، در سال ۲۰۰۰ با همین فیلم تبدیل به یک فیلم‌ساز شد. این اثر در سال ۲۰۰۰ کار ساختش آغاز شده بود؛ اما تا سه‌سال بعدازآن اکران نشد؛ آن‌هم به‌خاطر چند مشکل درزمینه انتشار و توزیع. شرکت «یونیورسال پیکچرز» اجازه نداد نسخه اصلی فیلم «خانه ۱۰۰۰ جسد» به‌روی پرده سینماها برود؛ زیرا می‌ترسید که رتبه‌بندی NC-17 (آثاری که افراد زیر۱۷سال حق تماشای آن‌ها را ندارند) را دریافت کند. در پایان، این فیلم طی همکاری با شرکت «لاینزگیت» و رضایت «زامبی» با کسب رتبه R در سال ۲۰۰۳ به‌روی پرده سینماها رفت. این فیلم، داستان یک خانواده قاتل را حکایت می‌کرد. این فیلم از همان‌زمان اکران، یکی از آثار محبوب علاقه‌مندان به کالت شده است.
Gothika
در این اثر ترسناک و روان‌شناختی که مدت خیلی‌زیادی‌ست که از ذهن همه ما پاک شده است، «هلی بری» و همچنین «رابرت داونی جونیور» ایفای نقش می‌کنند. این اثر توسط «متیو کاسوویتس» کارگردانی شده است. فیلم‌نامه آن‌هم به‌قلم «سباستین گوتیه‌رز» نوشته شده است. منتقدان خیلی از فیلم «گوتیکا» استقبال نکردند و موردتوجه آن‌ها قرار نگرفت. بااین‌حال، اجرا و عملکرد بری باعث شد تا او یکسری جوایز جزئی را از مراسم‌های مختلف کسب کند.
The Midnight Meat Train
چه‌کسی می‌تواند فیلمی را که عنوان چندش و ناخوشایندی مانند «قطار گوشت نیمه‌شب» دارد، فراموش کند؟ خب؛ این‌طورکه معلوم است، همه می‌توانند خیلی‌راحت آن‌را فراموش کنند. این فیلم براساس داستان کوتاهی که «کلیو بارکر» نوشته، ساخته شد. در این اثر، شاهد حضور «بردلی کوپر» در نقش «لئون» هستیم؛ عکاسی که درتلاش است تا یک قصاب قاتل سریالی را پیدا کند. این فیلم مربوط به دورانی‌ست که «بردلی کوپر» هنوز به ستاره‌ای که امروز هست، تبدیل نشده بود. همین دلیل، کافی‌ست تا شما به تماشای دوباره The Midnight Meat Train بنشینید؛ اما درپایان متوجه می‌شوید که این اثر، نقاط مثبت دیگری هم دارد. علاوه‌بر «کوپر»؛ «بروک شیلد» هم در این اثر ایفای نقش می‌کند.
Queen of the Damned
در فیلم «ملکه نفرین‌شده» ما شاهد حضور «آلیا» بودیم که نقش یک ملکه خون‌آشام را ایفاء می‌کند؛ ملکه‌ای که با قدرت موسیقی بیدار می‌شود. این تمام چیزی‌ست که باید درباره این فیلم گفته شود. بااین‌وجود، اگر بخواهیم اطلاعات بیشتری بدهیم، می‌توان گفت این اثرِ خون‌آشامی براساس سری رمان
The Vampire Chronicles ساخته شده است که به‌قلم «ان رایس» نوشته شده بودند. این فیلم مدتی بعد از مرگ خود «آلیا» به‌روی پرده سینماها رفت و نتوانست توجه منتقدان را به‌خود جلب کند. بااین‌حال، هنوزهم از عجیب‌ترین فیلم‌های این‌دوره به‌حساب می‌آید. البته خود «ان رایس» هم خیلی از نتیجه فیلم راضی نبود.
فریده صالحی/ زومجی

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه