سخن مدیرمسئول
تشدید آتشسوزیها و کمبود آب
علیاکبر بهبهانی
امسال با وجود نزول فراوان باران، که تقریباً در 12سالِگذشته بینظیر بوده و درحالیکه سدها، رودخانهها و دریاچههای موجود در کشور حداقل بهمیزان 60درصد درمقایسهبا گذشته، آبدار بودهاند، در جنوب و غرب ایران دههاهکتار از جنگلهای کشور طعمه حریق شده و متأسفانه به محیط زیست کشور خسارت فراوانی وارده شده است؛ گواینکه در کشور ما همانند دهها کشور دیگر، در این ایام جنگلسوزی را ناظر هستیم؛ اما عمق و مساحت آتشسوزی درمقایسهبا جهان، در ایران ما گستردهتر بوده است؛ تاجاییکه افرادی که همیشه با نظر منفی به هر قضیهای نگاه میکنند، میزان ازبینرفتن جنگلهای کشور را برای حوادث مختلف، ازجمله آتشسوزی، قطع و بریدن درختان، ساختمانسازی، ایجاد راههای عبوری و اتوبان حدود یکسوم از مجموع جنگلهای کشور درنظر میگیرند و این هشداریست جدی به مسئولین کشور در نهادهای مربوطه که اگر همچنان به جنگلها بیوفایی شود، در سالهای بعد، شاهد ریزگردهایی هستیم که زندگی را برای مردم سخت میکند. همانطورکه جنگ ایران و عراق و قطع سرهای درختان خرما و باغات، در افزایش ریزگردها و درنتیجه هوای آلوده در خوزستان بسیارمؤثر بوده و بدینلحاظ تعداد بیماران قلبی، تنفسی و ریوی در استان خوزستان تا حد زیادی افزایش داشته است و همچنین زندگی را برای هموطنان خوزستانی، طاقتفرسا کرده است. بههرروی، آتش به جان زاگرس سرفراز افتاده و 10روز است که تن سبز زاگرس در آتش شعلهور شده است و مردم همیشهدرصحنه، نیز نمیتوانند آتش را مهار کنند؛ یعنی بهحدی آتشسوزی وسیع است که آفتابههای مردم و ظرفهای مسین آنان قادر به اطفای حریق نیست؛ بدیهیست که هم چنین باید باشد. در قرن 21 مهار آتش بهخصوص در جنگلها از راه هوا و با بالگردهای زیاد امکانپذیر است، که متأسفانه ظاهراً بالگردهای ما هنوز نتوانستهاند به جنگل رفته و در مهار آتش همت کنند؛ اما وقتی ازطریق سیمای جمهوری اسلامی زبانههای آتش در کهگیلویه و بویراحمد را میدیدیم، که همچنان به نابودی جنگلهای سرسبز این خطه مشغول هستند و درختان بلوط این منطقه که بسیاری از مردم آنرا تبدیل به نان میکنند و میخورند، دل آدمی به درد میافتد و از نالههای مردم این خطه، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و حتی بوشهر که از عمق وجود متأثر بودند، دردناک است؛ به این مردم شریف افتخار میکنیم. اما اگر این همه بارانهای خوبی که امسال باریدن گرفت، در سرازیری و زمینهای مسطح به هدر نمیرفت و این همه سیلهای دوسالِاخیر را میتوانستیم، بهطرف برکهها، سفرههای زیرزمینی، آبانبارها نگهداری میکردیم یا بهطرف رودخانهها و دریاچههای کشور هدایت میکردیم، همین آفتابهها و ماشینهای آتشنشانی شهری نیز میتوانستند از عمق فاجعه نابودی جنگلها تا حد بسیاری بکاهند. بد نیست به نظر بسیاری از منفیبافان و کسانی که عادت دارند به مسائل با دیده شک و تردید بنگرند نیز گوشهچشمی داشته باشیم؛ آنجاییکه اعتقاد دارند، در پارهای از آتشسوزی جنگلها عامل انسانی دخالت دارد و باید درصورت صحت، به انسانیت این قبیل مردم که فقط به منافع خصوصی فکر میکنند و برای ایجاد ساختمان و فروش چوب، حاضر شدهاند به محیط زیست کشور لطمه بزنند، باید شک کرد. نیکو خواهد بود، که حافظان جنگلها و مراتع و محیطبانان و بهطور کلی کارکنان حفظ محیط زیست را راهنمایی و یاری کنیم، تا دقت و نظارت بیشتری در جنگلها و باغات معمول کنند، تا به نابودی تدریجی محیط زیست کشور دچار نشویم. امیدواریم دولت در خارج از مقررات دستوپاگیر و فضایی که خود بهعنوان مقررات برای کشور اندیشیده است، هرچهزودتر نسبت به تهیه وسایل مدرن اطفای حریق، بهخصوص برای زاگرسنشینان که همواره در طول تاریخ، وطنپرستی خود را بارها به اثبات رساندهاند اقدام اساسی کرده، تا در سالهای بعد شاهد آتشهای گسترده جنگلی نباشیم. همچنین بالگردهای آتشنشانان مجهز به تکنولوژی مدرن بهاندازه لزوم در اختیار سازمانهای ذیربط قرار گیرد، کمااینکه آتش وسیع فورانکرده جنگل گچساران، پس از 5/2روز با کمک بالگردهای وزارت دفاع، کاملاً مهار شد.