آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
این فوتبال، عدمش به ز وجود است
کد خبر: 139129 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۹ سه شنبه ۴ شهريور - 07:32

این فوتبال، عدمش به ز وجود است

علی‌اکبر بهبهانی

از دیرباز ورزش را برای سلامت جسم و روان ضروری دانسته‌اند؛ درصورتی‌که تابع قواعد سالم‌سازی بوده و دراین‌دسته جای بگیرد؛ اما این‌روزها ورزش از مفهوم سلامتی فرسنگ‌ها فاصله گرفته و به رقابت، توأم با ریاضت سخت بدنی ممزوج شده است. حال همین ورزش نیز، درون خود رشته‌های بسیاری را جای داده که در حوصله این مقال نیست. ورزش در کشور ما هیچ‌گاه سروشکل مطلوب به‌خود نگرفته و اوج این درهم‌ریختگی را می‌توان به‌وضوح در فوتبال دید؛ چون اداره آن هیچ‌گاه به‌دست ورزشی‌ها نبوده است. بعضاً افرادی درون آن به کار و امور مربوط به ساماندهی مشغول‌اند که هیچ سررشته‌ای از آن ندارند و چون اوضاع همیشه بدین‌گونه است، فوتبال ما همواره در مظان اتهام، جریمه از سوی فیفا و پرونده‌های قطور در سازمان‌های مختلف و ازاین‌دست مسائل، قرار دارد. این تشکیلات عظیم به‌نام فدراسیون فوتبال، درهمه‌حال اما و اگرهای بسیار داشته و چون قصه هزارویک‌شب، پایان داستان‌های آن هنوز هم مبهم است. ازجمله در امور به‌کارگیری مربیان فوتبال خارجی و به‌خدمت‌گرفتن فوتبالیست‌های دست چندم و بستن قراردادهای بدتر از ترکمانچای و گلستان که به‌نوعی برای ما عادت شده که از خارج با هزاران حقه، به فوتبال ما دعوت می‌شوند و میلیاردهاتومان به بیت‌المال کشور ما لطمه می‌زنند. این موارد آنقدر تکرار شده که رتق‌وفتق امور روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود؛ تاجایی‌که در فدراسیون بین‌المللی یا فیفا، تعداد پرونده‌هایی که در آن از فوتبال کشور ما شکایت شده، از همه کشورها بیشتر است و معمولاً بازنده نهایی این دادگاه‌ها، نیز فوتبال ماست و درنتیجه زیان‌های میلیاردی به بیت‌المال کشور ما وارد می‌شود. متأسفانه این داستان دنباله‌دار در کشور ما تمامی ندارد. اگر بخواهیم واقع‌بینانه به این مسئله توجه کنیم، در تمام موارد آن، پای دلال‌ها یا واسطه‌ها که در اصطلاح فرنگی‌ها به آنان ایجنت می‌گویند، در کار بوده است و کم‌کم حتی فوتبالیست‌های درجه 1 و 2 ما هم از طعمه‌های این دلال‌ها به‌شمار می‌روند. در تاریخ خوانده‌ایم که در گذشته‌ها برده‌ها را خرید و فروش می‌کردند؛ انسان‌های شریف و بی‌پناهی که روی آنان قیمت می‌گذاشتند و در مکاره بازارها دست‌به‌دست می‌شدند. خوشبختانه با اعتراضات جوامع مترقی و مردم به‌پاخواسته، برده‌داری از بین رفت؛ اما به‌نظر می‌رسد که امروزه در ورزش نوعی برده‌داری رایج شده است. حالا چندسالی‌ست که در فوتبال ما نیز داستان قراردادهای مشکوک بستن با مربیان و فوتبالیست‌های خارجی بدجوری مشکل‌آفرین شده است که آخرین نمونه آن توسط فدراسیون فوتبال با یک مربی نه‌چندان‌معروف و با کارنامه‌ای ضعیف بسته می‌شود که از آغاز آن، بنای این قرارداد با خشت کج، نهاده شده است. داستان ویلموتس، داستان عجیبی‌ست؛ اولاً قرارداد در کشور بلژیک بسته می‌شود؛ یعنی فدراسیون ما آنقدر ضعیف بوده که باید برای بستن قرارداد با این مربی به کشور بلژیک بروند و با او قرارداد منعقد کنند. سرانجام این مربی به کشور می‌آید؛ جمعاً در یک‌دوره 21روزه کاری که حاصل عملکرد او، دو شکست بد از دو کشور عراق و بحرین می‌شود؛ شکستی که حتی به غرور ملی ما هم لطمه زد. عجبا که وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال این قرارداد را تاریخی دانسته و به آن نقطه‌عطف در نوع قراردادها گفته‌اند! مصاحبه پشت مصاحبه، خبر پشت خبر که ما شاهکار کرده‌ایم. به‌نحوی‌که به مردم القاء می‌شود که قراردادی معقول و مفید به فایده برای ما به‌ارمغان آورده شده است. بعد از 21روز مربی به کشورش برمی‌گردد و از ما به فیفا شکایت می‌برد. مطابق معمول ما در فیفا بازنده می‌شویم و جریمه‌ای معادل 170میلیاردتومان به این مربی باید پرداخت کنیم. دقت کنید؛ 170میلیاردتومان! با این پول چند ورزشگاه می‌توانستیم در شهرهایی که هنوز چمن فوتبال ندارند، بسازیم؟ چندهزار بیماری را که بضاعت خرید داروهای تجویز شده از پزشک را ندارند، می‌شد با این هزینه درمان شوند؟ در همین تهران 500هزار مدرسه‌ای که ازنظر ایمنی مشکل دارند را نمی‌شد بازسازی کرد یا که مدارس جدیدی ساخت؟ به‌راستی به عاملان این قراردادها چه باید گفت؟ ازطریق رادیو، شبکه‌های اجتماعی و مطبوعات، پیشنهاد شده است که 170میلیاردتومان ضرر وارده به بیت‌المال را باید عاملین این قراردادها پرداخت کنند و مصادره اموال شوند تا یک‌بار و برای همیشه، این بی‌مبالاتی‌ها از بین برود. دست آخر تصور کنیم حتی تیم ما قهرمان جهان شود، با این هزینه‌ها، آیا قهرمانی برای جامعه ما ارزش و اعتبار می‌آورد؟ به یقین پاسخ منفی‌ست و درنتیجه باید گفت «عدم این فوتبال به ز وجود» آن است.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه