کد خبر:
149851
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۹ سه شنبه ۲۱ بهمن -
08:11
90هزار ازدواج زیر 14سال
علیاکبر بهبهانی
شاید کمتر مسئلهای به مهمی ازدواج در زندگی انسانهای روی کره زمین وجود داشته باشد؛ پیوندی که در جوامع بشری، از هر تیره و نژاد و مذهب و عقیده تابدیناندازه به آن ارج و احترام گذاشته شده است؛ بهصورت سنت، معتبر و پذیرفته شده؛ در اذهان جای باز کرده و معمولاً لحظات بهیادماندنی و قابلاحترامی برای زوجین و شرکتکنندگان در مراسم ازدواج، بهعنوان خاطرات ثبت میشود. در دین مبین اسلام و مذهب شیعه، این سنت را تا حد واجب دانسته شده و اولیای دین ما آنرا پیوندی مقدس شمردهاند و برای این وصلت، فرازهای زیادی در اخبار و احادیث اسلامی موجود است. در گذر از اینکه مشکلات موجود در کشور باعث شده که دختران و پسران جوان، علیرغم میل باطنی و وجود علاقه به ازدواج و تشکیل خانواده مستقل و جدای از پدر و مادر، نمیتوانند تن به ازدواج دهند، موجب شده است که بهنوعی سرخوردگی و شکست و بیم از آینده، نسل جوان ما را فرابگیرد و ادامه این وضعیت در آینده میتواند از کشور ما جامعهای بسازد که شمار پیران آن بسیار بیشتر از جوانان شود و بدیهیست؛ یک کشور پیر، نهتنها گام به جلو برنمیدارد؛ بلکه در ازای هر گام روبهجلو، دو گام به عقب میرود؛ کمااینکه پس از جنگ کشور ژاپن و روسیه و حتی آلمان نازی، عدم توازن جمعیتی برای آنان یک پسرفت واضح درپی داشت که این توقف یا پسرفت برای این سه کشور مهم جهان، مضار زیاد اقتصادی و سیاسی را بهدنبال داشت. بههرروی هزینه بسیار ازدواج، توقعات نامعقول، چشموهمچشمی و بیکاری، از عمدهدلایل عدم ازدواج یا شمار کم ازدواج در کشور است و حتی تعداد مطلقههایی که عمر ازدواج آنان بعضی از اوقات به یکسال هم نمیرسد، مزید بر علت شده که بیش از 14میلیوننفر از زنان و مردان ایرانی در تجرد بهسر ببرند؛ اما آنچه بهنظر غیرعادی میرسد، نههزار مورد ازدواج دختران زیر 14سال در کشور است که بهثبت رسیده و چهبسا مضار این نوع ازدواج از فواید آن بسیار بیشتر باشد؛ چراکه اغلب این ازدواجها در روستاها و بخشهای دورافتاده کشور صورت گرفته و باز با تأسف بسیار، تعداد قابلتوجه این موارد شامل اختلاف سنی زیاد بین این دختران ازدواج کرده با مردانی بسیار مسن بوده است که ریشه در فقر و شاید هم در باور این قشر از جمعیت کشور داشته باشد که درهرصورت نمیتوان برای آن توجیهی منطقی داشت. اولاً ازدواج دختران زیر 14سال، به باور روانشناسان و حتی مطالعات جامعهشناختی، آسیبهای اجتماعی زیادی به جامعه تحمیل میکند و باید ازطریق قانونی، مانع ازاینقبیل پیوندهای زناشویی شد؛ چراکه کافیست نظری به سیر تکاملی رشد داشته باشیم که از نوزادی، طفولیت، کودکی، نوجوانی و جوانی سیری عادی را طی میکند که باور حتی فیزیولوژیستهاست؛ و اگر هرکدام ازایندورهها، از بین برود، در آینده مشکلات عظیمی را برای فرد ایجاد خواهد کرد که دراینراستا وقتی فردی دوران کودکی و نوجوانی را از دست بدهد، در آینده نمیتواند دوره جوانی متعادلی را داشته باشد؛ چون کودکی نکرده است. حال درنظر بگیریم که وقتی دختری بازی کودکانه نکرده باشد و در اوانی که باید هنوز بازی کند، در قامت یک زن بخواهد یک زندگی را اداره کند و درحالیکه خود کودکی نکرده، کودک داشته باشد، چه سرنوشت نامطلوبی در انتظار او خواهد بود. پارهای از قدیمیها اظهار میدارند که از نهسالگی ازدواج کردهاند؛ اما بهنظرمیرسد در اکثر موارد کاملاً اشتباه باشد؛ چون در آن زمانها شناسنامه نبوده است و پارهای از گفتهها درمورد سنوسال تخمینی و نه تحقیقیست. ازاینگذشته وقتی به آمار طلاق که بسیار هم زیاد است، دقت کنیم، درمییابیم که اغلب مطلقهها در سنین پائین ازدواج کردهاند که باز میتواند بهعنوان یک تحقیق عملی و اثباتشده مدنظر قانونگذاران کشوری قرار بگیرد. در پایان امیدواریم که مشکلات تحریم، معیشت و گرانیهای هزینه زندگی، جای خود را به آرامش و رفاه برای مردم کشور ما بدهد تا شاهد درخشش هرچهبیشتر ایرانیان در عرصه جهانی باشیم.