کد خبر:
210580
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ يکشنبه ۳ مرداد -
08:12
سخن مدیرمسئول
خوزستانیها همیشه وفادار به کشور بوده و هستند
علیاکبر بهبهانی
بیش از یکهفته است که خوزستان در تبوتاب بیآبی میسوزد. خوزستان از سه تیره لر، عرب و فارس تشکیل شده و این سه گروه همواره درکنار هم از مرزهای کشور دفاع کردهاند؛ اولاً هیچگاه با خود و با دیگر طوایف مشکل نداشته و درگیر نشدهاند، بلکه در کمال صفا، صمیمیت و برادری باهم میزیستهاند و تمام آمال و آرزوهایشان سرفرازی کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران بوده است و خواهد بود؛ اما چرا پس از جنگ هشتساله تحمیلی غرب و شرق، دولتهای مختلف، آنطور که بایدوشاید به این استان همیشه قهرمان، توجه نکرده و مقاومت و دلیرمردی مردم این خطه را در برابر یورش صدامیان پاس نداشته و در حقیقت به حال خود رهایشان کردهاند؟ امیدواریم دولت جدید که در رأس اجرایی آن، رئیسیست و شعار مبارزه با فساد را در قوه قضائیه عینیت بخشیده، با مسئولان و مجریانی که خوزستان را بیآب کردهاند، برخورد قانونی کرده، مسببین را به دستگاه عدالت تحویل دهند. باید بررسی شود که چرا و چه کسانی با طرح و ایجاد سد گتوند، آب خوزستان را از بین بردند؟ کدام مسئولان شهری این استان، باعث نابودی کارون شدهاند؟ چه افرادی سد کرخه را بیآب کردند؟ و باز چه دستهایی در کار بوده که سد دز را کمآب کند؟ مردم خوزستان محاکمه عاملان ایجاد سد گتوند را خواستار هستند که با ساخت این سد، خاکهای شور را وارد کارون، کرخه و هورالعظیم کرده، خوزستان همیشهسبز را بیآب کردند و بیابانزایی خوزستان را موجب شدند. چرا باید آب از سرچشمه کوهرنگ را منحرف کرده و آنرا به یزد منتقل کنند؟ بهراستی هرگز فکر کردهاید اینک که برنج در خوزستان بهواسطه بیآبی کشت نمیشود، صیفیجات خوزستان که بیش از یکدوم کشور را پوشش میداد، ازبینرفته است. زمینهای کشاورزی و همیشه زیر کشت به زمینهای لمیزرع تبدیلشدهاند. برای سیرابکردن این استان چه فکری کردهاند؟ مردم این استان، اعم از ایرانیان فارس و عربزبان، عشق به کشور، نظام و این آبوخاک را دارند و هیچ کمبودی نمِیتواند این طرز تفکر را از آنان بگیرد. اگر اینروزها خوزستان در تبوتاب است، مردم آن خطه آب میخواهند و نه چیز دیگری؛ اما بههرحال رسیدهایم بهجاییکه بهقولمعروف؛ آب رفته به جوی را نمیتوان بازیافت. آب، ریخته شده؛ هدر رفته و استانی مهم در کشور بیآب شده و حداقل یکسوم جمعیت این استان تشنه است؛ بنابراین نباید کشاورزی همچون گذشته پای بگیرد؛ نباید برنج کشت شود که مصرف آب آن بسیار بالاست؛ نباید مجدداً هندوانه درایناستان کشت شود که برای هر کیلو آن 40لیتر آب نیاز است؛ یعنی برای کشت هر کیلوی آن بیش از 200هزارتومان هزینه میبرد تا آنرا به یکی، دو شیخنشین کیلویی دودلار بفروشیم. اینک وقت آناستکه برای نجات این استان، حداقل چهار کارخانه عظیم صنعتی یا دو کارخانه بزرگ تولید خودرو در منطقه راهاندازی شود تا صدهاهزارنفر کشاورز خوزستانی که کار و هستی خود را ازدسترفته دیدهاند، بتوانند جذب این کارخانههای صنعتی شوند تا حداقل از گرسنگی نجات پیدا کنند. اینامر یعنی اینکه خوزستان برای همیشه با کشاورزی خداحافظی کرده و کلاً این استان به قطب صنعتی کشور تبدیل شود. بهویژهاینکه این استان نفتخیز دارای تأسیسات گاز، پتروشیمی، فرآوردههای نفتی و کارخانههای بزرگی مثل نیشکر هفتتپه و کارخانه کاغذسازی پارس است که تا حد زیادی جنبه صنعتی بر کشاورزی آن فزونی داشته و درنتیجه هرچهزودتر اگر این مهم صورت گیرد، مشکلات این مردم حل شده و معاندین و دشمنان این کشور نمیتوانند نقشههای شوم خود برای تفرقهاندازی میان مردم کشور ما را ایجاد کنند. بدیهیست؛ قبل از کشت پائیزه باید کمکهای مالی قابلتوجهی به کشاورزان این نواحی از خوزستان داده شود تا بتوانند روزگار را بهخوبی بگذرانند؛ ایکاش وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی کشور و استان خوزستان، برای اینروزها تدبیر میکردند تا خوزستان تشنه نباشد.