کد خبر:
210588
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ دوشنبه ۴ مرداد -
08:13
کودکهمسری؛ هفتهزار ازدواج در سهماه!
علیاکبر بهبهانی
در سالهای متمادی یا حداقل در چهاردههاخیر، همه از مضار کودکهمسری سخن میگویند و هرکس در هر مقام و ردهای آنرا ناپسند میداند؛ اما هرگز ارادهای برای جلوگیری از آن صورت نگرفته است. بیشاز همه گروهها، روانشناسان که به مسائل رشد و تکامل توجه ویژه دارند، براینباورند که انسان باید هر دورهای از زندگیاش را در سن مربوط به آن دوران طی کند و جهش از آن عواقب سوء بسیاری دارد؛ ازآنجمله وقتی کودکی 10ساله است، باید فعالیتهای مرتبط با این سن را که مقتضی آن، بازیکردن با همسالان خود است، انجام دهد و از لذات آن بهره بگیرد تا پس از عبور از سن کودکی، در بزرگسالی کمبود آنرا حس نکند. ازاینمنظر، ازدواجهای زودرس یا کودکهمسری بهصورت یک آفت برای همه عمر، آزاردهنده بوده و همیشه در زندگی فرد مانند یک مشکل حلنشده باقی خواهد ماند. در پائیز سال گذشته درمقایسهبا سال پیش از آن، با ثبت 300مورد ازدواج کودکهمسری بیشتر، به عدد 7300 رسیده است. دراینمورد مدافعان حقوق بشر، بهخصوص مدافعان حقوق کودک یا فعالان اینحوزه، همیشه و درهمهحال بر موج مخالفت با چنین ازدواجهایی سوار شده و در همه مجامع آنرا عملی ناصواب دانستهاند. در کشور ما حداقل سن ازدواج برای دختران، 13سال تعیین شده و دقیقاً همین قانون اجازه داده است که با رضایت اولیای دختر و تائید قضات، دختر ازدواج کند که متأسفانه پارهایازاوقات حتی در سن هشت تا 10سالگی نیز در پارهای از مناطق و بر اصول سنتهای رایج بین قبایل، ازایندست ازدواجها صورت میگیرد و متأسفانه اغلب این کودکان به ازدواج افراد مسن درمیآیند. اگر در یادداشت امروز تا حدودی این مشکل را ریشهیابی کنیم؛ درمییابیم که عوامل متعددی موجب برقراری ازدواجهایی ازایندست شده است که حتی با وجود رشد مسائل فرهنگی در کشور ما، بازهم بهجای کمشدن ایننوع ازدواجها، ظاهراً در فصل پائیز، درمقایسهبا سال پیشازآن، روند افزایشی را مشاهده میکنیم که بهیقین نمیتواند عادی باشد؛ اما چند عامل مهم قابلذکر وجود دارند که باعث ایننوع ازدواجها شده است. 1- تعصبات و روابط به سبک قبیلهای در روستاهای کشور. 2- اعطای وامهای 50 و 100میلیونتومانی به زوجین که مشوقی شده است تا پارهای از خانوادهها بهعلت توازن خرجودخل، ناچار میشوند کودک خود را بهخاطر فقر، بدیننحو قربانی کنند. 3- عدم استطاعت خانوادهها و فقر مطلق و فشار شدید معیشتی، موجب شده که حتی کمشدن یک نانخور در خانواده رضایت برخی والدین را برای اقدام به ایننوع ازدواجها بههمراه داشته باشد؛ حالآنکه متأسفانه در سنین قانونی ازدواج نیز، سنتهای دستوپاگیر خانوادهها، توقع بالای خانواده دختر، بیکاری، نبود شغل مناسب، نداشتن سرپناه بهعنوان منزل باعث شده که جوانان حتی تا سن 30سالگی، شانسی برای ازدواج نداشته باشند؛ چون میدانند که از پس هزینه اجارهبهای منزل برنمیآیند؛ درنتیجه مجموعهای از این عوامل باعث شده که از میزان ازدواج بهنحوبارزی کم شود و درنتیجه جوانان ناچار شوند که با نوعی زندگی مختصر دونفری با نام ازدواج سفید، بر امیال خود غلبه کنند و شمار ازدواج هرسال کمتر از سال قبل شده و باز درنهایت تأسف، از هر پنجمورد ازدواج، حدود 7/2مورد آن منجر به طلاق و جدایی شده است و بههمیننسبت میزان موالید با میزان مرگ هیچ تناسبی ندارد؛ هرچند بازهم جای شکرش باقیست که دادن وامهای ازدواج 50 و 100میلیونی باعث شده که جوانان بیشتری به ازدواج، روی خوش نشان داده و این سنت حسنه را بهجای آورند. در اینجا باید گفت که در دولت روحانی با همه توجهاتی که به امر ازدواج صورت گرفته است، کارنامه موفقی درباره ازدواج مشاهده نمیشود. امیدواریم دولت رئیسی بتواند دراینمورد، اقدام مؤثری داشته باشد. انشاءالله.