آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
«ابرتورم» در کمین اقتصاد ایران
کد خبر: 290817 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ شنبه ۱۰ مهر - 08:00

«ابرتورم» در کمین اقتصاد ایران

دومینوی افزایش حقوق، دوراهی تصمیم‌ساز دولت جدید است؛ می‌توان با حل ریشه‌ای مشکلات به معیشت مردم کمک کرد اما با روند افزایش حقوق بدون پشتوانه مالی، باید شاهد ابرتورم در کشور باشیم. به‌گزارش مهر؛ مارپیچ «قیمت-دستمزد» یک نظریه در اقتصاد کلان است که برای توضیح رابطه علت و معلولی بین افزایش دستمزد و افزایش قیمت‌ها یا تورم استفاده می‌شود. این نظریه بیان می‌کند که وقتی تورم بالا می‌رود، دستمزدها به‌تناسب‌آن افزایش پیدا می‌کند و سپس تورم مجدداً افزایش ایجاد خواهد کرد. چرخه‌ای که در آن، افزایش قیمت و دستمزدها از یک بخش به بخش دیگر منتقل می‌شود. مارپیچ قیمت-دستمزد نشان می‌دهد افزایش دستمزد، درآمد یک‌بارمصرف را افزایش می‌دهد. اصطلاح «درآمد یک‌بارمصرف»، به‌معنای درآمدی‌ست که برای مصرف خانگی، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری دردسترس است اما این افزایش درآمدی یک‌بارمصرف، موجب افزایش تقاضا برای کالاها و به طبع آن، قیمت‌ها می‌شود. بالارفتن قیمت‌ها نیز موجب افزایش مطالبات برای دستمزد بیشتر می‌شود که نتیجه آن به بالارفتن هزینه‌های تولید و افزایش فشار بیشتر بر قیمت‌ها ختم خواهد شد. حال اگر کشوری به‌جهت مهار تورم دست به تصمیم‌گیری برای افزایش دستمزد بزند اما پشتوانه مالی کافی نداشته باشد و اقدام به چاپ پول کند، تورم‌های آینده ممکن است ابرتورم‌ها را به‌وجود آورد؛ زیرا رشد تصاعدی عرضه پول باعث ابرتورم می‌شود. به‌این‌صورت‌که با چاپ و پخش پول زیاد توسط بانک مرکزی، سطح عمومی قیمت‌ها افزایش می‌یابد و وقتی بانک مرکزی با سرعت بیش‌ازحد به چاپ پول می‌پردازد، نتیجه‌اش ابرتورم است؛ مثلاً «زیمبابوه» که زمانی یکی از اقتصادهای پیشرو در قاره آفریقا به‌حساب می‌آمد، تحت زمامداریِ دیکتاتوری به‌نام «رابرت موگابه»، خیلی‌زود مسیر نابودی اقتصادی را درپیش گرفت. زمانی در زیمبابوه، مردم با یک‌دلار زیمبابوه یک قرص نان می‌خریدند. چندسال‌بعد برای خرید همان نان به‌اندازه ۱۰۰‌تریلیون‌دلار پول زیمباوه لازم بود! کار رفته‌رفته به جایی رسید که نرخ تورم ماهانه حدود ۸۰‌میلیارد‌درصدی را هم تجربه کرد. اتفاقی‌که دراین‌کشور افتاد این‌بودکه «موگابه» یکی از نزدیکان خود را به ریاست بانک مرکزی منصوب و اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه کرد. این‌امر تا بدان‌جا پیش رفت که در ژانویه ۲۰۰۸ عرضه پول از ۸۱۱۴۳‌درصد قبل‌ازآن به ۶۵۸‌میلیون‌درصد رسید. بااین‌همه، «رابرت موگابه» در سال ۲۰۱۷ طی یک کودتای نظامی از قدرت کنار گذاشته شد و وضعیت زیمبابوه ازآن‌پس تاحدی بهتر شده؛ اما حالا کشوری دیگر، جایگاه بالاترین نرخ تورم در جهان را ازآن‌خود کرده: ونزوئلا. سیاست‌های اقتصادی ونزوئلا با افزایش شدید دستمزدها موجب رشد ناگهانی تورم شد. باورش سخت است اما اقتصاد ونزوئلا زمانی موردحسادت آمریکای جنوبی بود. این کشور که دارای بزرگ‌ترین ذخایر نفتِ جهان است، زمانی ثروت هنگفت سرانه داشت؛ اما کسری بودجه دولت براثر کاهش درآمدهای نفتی و طرح‌های حمایتی بدون برنامه، دولت را مجبور به چاپ روزافزون پول برای تأمین هزینه‌های خود کرد که این‌امر باعث ایجاد ابرتورم شد. به‌گونه‌ای‌که نرخ تورم دراین‌کشور، در سال ۲۰۲۰ به ۳۰۰۰‌درصد رسید. در تاریخ اقتصاد جهان نیز با نمونه‌های دیگری از ابرتورم دراثر چاپ پول بی‌پشتوانه مواجه می‌شویم. یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های ابرتورم در تاریخ پس از جنگ جهانی اول در جمهوری وایمار آلمان رخ داد. در آلمان بعد از جنگ جهانی اول بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۳ سیستم حکومتی وقت آلمان از مکتبی اقتصادی پیروی می‌کرد که چاپ پول بدون داشتن سرمایه سخت یعنی طلا را برای دولت ممکن می‌کرد. باتوجه‌به هزینه سنگینی که آلمان باید برای غرامت جنگ پرداخت می‌کرد، دولت این کشور شروع به چاپ مارک کاغذی برای خرید مقادیری مشابه طلا و افزایش چرخه پول کرد. این‌کار باعث افزایش نقدینگی در جامعه و ظهور و البته قدرت سفته‌بازان شد که سبب ایجاد ابرتورم گردید. نسبت شاخص قیمت‌ها در آلمان در نوامبر ۱۹۲۳ به اوت ۱۹۲۲ (تنها 15ماه پیش‌ازآن)، نرخ تورم را به ۳۲۲‌درصد در ماه یا نرخ سالانه را به بیش از ۳‌میلیارد‌درصد رساند. در 16ماهی که ابرتورم دراین‌کشور حاکم بود، سطح قیمت‌ها به‌طورمتوسط در هرماه چهاربرابر می‌شد. اگرچه تورم شدید آلمان شناخته‌شده‌تر از ابرتورم مجارستان است اما تورمی که بعد از جنگ جهانی دوم دراین‌کشور روی داد بسیاربزرگ‌تر بود. تخریب اقتصاد کشور و افت ارزش شدید واحد پولی کشور در آثار جنگ، باعث شد حکومت تصمیم بگیرد تا پول چاپ کند و در کشور، سیل اسکناس راه بیندازد و این‌اقدام قیمت‌ها را به‌شدت بالا برد. سطح عمومی قیمت‌ها در مجارستان در فاصله اوت ۱۹۴۵ تا ژوئیه ۱۹۴۶ با نرخ حیرت‌آور بیش از ۱۹۰۰۰‌درصد در ماه یا ۱۹‌درصد در روز افزایش یافت. حتی این‌ارقام بسیاربزرگ نیز تورمی که در بدترین ایام ابرتورم دراین‌کشورها تجربه شد را کمتر از واقع بیان می‌کنند. در اکتبر ۱۹۲۳ سطح قیمت‌ها در آلمان با نرخ ۴۱‌درصد در روز بالا می‌رفت. در ژوئیه ۱۹۴۶ نیز قیمت‌ها در مجارستان در هرروز بیش از سه‌برابر می‌شد. نمونه دیگر از ابرتورم را می‌توان در تاریخ اتریش جست. در بحبوحه جنگ جهانی، این کشور سیاست چاپ پول بدون پشتوانه را برای کنترل مشکلات پیش‌آمده پی گرفت. به‌موجب این‌‌کار، از ژانویه ۱۹۲۱ تا اوت ۱۹۲۲، درحالی‌که پول در گردش، ۳۹‌برابر شده بود، قیمت‌ها ۱۱۰‌برابر شد و این یعنی ارزش واقعی اسکناس چاپ‌شده نیز کاهش یافت. نتیجه اینکه هر زمان با هدف کنترل اوضاع تورمی، دولت‌ها اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه کردند، نه‌تنها مشکل حل نشد بلکه به مشکلی بزرگ‌تر نیز تبدیل شد. باید توجه داشت اینکه به‌دلیل اوضاع سخت معیشتی و افزایش نرخ تورم در کشور برخی اقشار خواستار افزایش حقوق هستند، هرچند ممکن است مسکن موقت به‌حساب بیاید و تناسب بین تورم و حقوق را متصور کند اما باتوجه‌به شرایط حال؛ ازجمله وضع فروش نفت، بدهی‌های دولت قبل و کسر بودجه، توجه به این مطالبه یعنی اقدام به چاپ پول و این راه‌حل مناسبی نخواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه