کد خبر:
354422
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ دوشنبه ۱۴ اسفند -
08:09
نگاهی به فیلم «منطقه منافع»؛ ترسناکترین فیلم سال
«جاناتان گلیزر» کارگردان دغدغهمند و کمکاریست. او درطول 24سال تنها چهار فیلم بلند سینمایی ساخته است. «گلیزر» از معدود فیلمسازهاییست که تولید اثر در ژانرهای مختلف را تجربه کرده است. فیلمهای «جاناتان گلیزر» از کمدی-گانگستری خشن آغاز میشود و سپس بهسمت مسئله متافیزیک و حضور هراسناک آدمهای فضایی در میان مردم سوق مییابد. کارشناسان سینما، فیلم «زیر پوست» (Under the Skin) او را یکی از بهترین فیلمهای دههاخیر قلمداد میکنند.
بیشک، طرفداران سینما پس از 10سال دوری «جاناتان گلیزر» از پرده نقرهای، منتظر تماشای فیلم تازه او با نام «منطقه منافع» (Zone of Interest) بودند. «منطقه منافع» فیلمی آلمانیزبان است که در لهستان طی جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد؛ «گلیزر» با «منطقه منافع» از محل استراحتگاه آفتابی مافیا در «هیولای جذاب» دورتر شده و کیلومترها از منظره زمستانی منهتن در فیلم «تولد» (Birth) نیز فاصله گرفته است. اقتباس «جاناتان گلیزر» از رمان تلخ، ناپسند و غیرمتعارف «مارتین آمیس» در سال ۲۰۱۴ (پس از ساخت فیلمی علمی-تخیلی با نقشآفرینی «اسکارلت جوهانسون») حرکتی منطقی از دید او محسوب میشود. همانطورکه گفتیم؛ این فیلمساز بهطورمرتب ژانرهای سینما را بهچالش میکشد. فیلم «منطقه منافع» توانست در پنج رشته (ازجمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی) نامزد نودوششمین مراسم اسکار شود. من فکر نمیکنم افرادی بسیاری بتوانند فیلم «منطقه منافع» را تماشا کنند؛ چون اولازهمه، این، یک فیلم درباره هولوکاست است؛ اما «گلیزر» با دیدگاه و احساس تازهای بهاینموضوع پرداخته است. این اثر، «فهرستِ شیندلر» اسپیلبرگ نیست و ازاینمنظر نقطه خوبی تلقی میشود. «منطقه منافع» روایتگر داستان سَرراستی نیست و شخصیتپردازی ندرتاً در آن نمایان میشود. آنچه بر تصویر اتفاق میافتد، به گوشهای از فعالیتهای روزمره محدود میشود. داستان فیلم «منطقه منافع» پیرامون «رودولف هوس» (با نقشآفرینی کریستین فریدل) و همسرش «هدویگ» (با هنرنمایی ساندرا هولر) است که همراهِ پنج فرزند خود در خانهای بزرگ زندگی میکنند. این خانه دقیقاً روبهروی اردوگاه کار اجباری و قتلگاه «آشویتس» قرار دارد؛ جاییکه «هوس» درطول سالهای ۱۹۴۰-۴۳ و ۱۹۴۴-۱۹۴۵ در آنجا فرمانده بود. درحالیکه خانواده «هوس» زندگی روزمرهاش را میگذرانند، از سبزیها و گلها مراقبت میکنند، در استخر یا در کنار رودخانه استراحت میکنند، از مهمانان پذیرایی بهعمل میآورند و از برگزاری جشن تولد لذت میبرند؛ آدمهای محبوس با گاز، آتش سوزان، شلیک گلولههای نازیها و شکنجه زندگی روزمرهشان را سپری میکنند. «منطقه منافع» از نمایش عُریانِ فجایع «آشویتس» و مصائب یهودیهای زندانی بهکل «صرفنظر» میکند. مخاطب، موقعیتهای کابوسآمیز فجایع «آشویتس» را تنها ازطریق صوت و صدای پسزمینه (با درخشش جانی برن) میشنود. فیلم «منطقه منافع» از نمایش احساسات دوری میکند و هرگز به مخاطب آموزش نمیدهد که چگونه احساس کند. موسیقی متن الکترونیکی «میکا لوی» (سازنده موسیقی فیلم «زیر پوست») تنها در لحظاتی خاص وارد فیلم میشود. دوربین، شخصیتها را با حفظ فاصله دنبال میکند؛ فیلمبرداری بهسبک دوربینهای امنیتی-نظارتی بهصورت هوشمندانه ازطرف «لوکاسز زال» انجام شده است. «منطقه منافع» مقداری از مؤلفههای درام خانوادگی را بهنمایش میگذارد: پدر میخواهد به خارج از شهر منتقل شود، مادر میخواهد بماند و به کشاورزی روی بیاورد، بچهها دعوا میکنند و یکدیگر را در گلخانه حبس میکنند. بااینحال، «منطقه منافع» مملو از نشانههای پنهان و خاموش است. در اوایل فیلم، زنان در خانه «هوس» انبوهی از لباسهای ناشناس را تقسیم میکنند و بعد، «هدویگ» یک کُت خَز را امتحان میکند و رُژ لب میزند. نیازی به گفتن نیست این لباسها از کجا میآیند و متعلق به چه کسانیست. دیوارها با سیمخاردار پوشانده شدهاند و دودکشهای فعال در دوردست دیده میشوند. «هوس» در رودخانه کنار خانهاش، بقایای انسان را کشف میکند و دیرهنگامِ شب، با یکی از خدمتکاران یهودیِ خانه، رابطه غیرمشروع برقرار میکند. مخاطب، با دیدن تصاویر فوقالذکر بدین نتیجه میرسد: «منطقه منافع» میتواند در ژانر «وحشت» طبقهبندی شود. عقیده برخی از مخاطبان نیز صحیح است؛ آنها فیلمبرداریِ مسطح و نمایش اتفاقات روزمره فیلم مذکور را «کسالتبار» میدانند (البته فُرم فیلم گلیزر بدینشکل است). نمایش ابتذالِ شر، آنها را هیجانزده نمیکند. برخی از داستانهای هولوکاست ترسناک هستند؛ اما تاکنون صنعت سینما با رویکرد درام به سراغ مضامین مربوطه رفته است. مخاطبان، خشونتهای روی پرده آثار اسپیلبرگ، تارانتینو و جان شلزینگر را شاخصههای ترسناک قصههای هولوکاست نمیدانند؛ اما وجهتمایز فیلم «منطقه منافع» با دیگر آثار هولوکاستی چیست؟ مقصود فیلم جدید «گلیزر»، نمایش شباهتهای اخلاقی و رفتاری ما با مجرمان (نه قربانیان) است. فقدان درام، اینمسئله را در فیلم «حُکم» میکند. بدونتوجه به محتوا و نشانههای فرامتنی، مخاطب میتواند استدلال کند فیلم «منطقه منافع» بُرِشی از زندگی تابستانه و دوستداشتنی یک خانواده است. شکی نیست که خانواده «هوس» از شیوه زندگیشان لذت میبرند. وقتی «رودولف هوس» به «اورانینبورگ» منتقل میشود، بیاحساسی و ناراحتی در وجودش نقش میبندند. مخاطب او را تماشا میکند که از یک جلسه به جلسه دیگر میرود و برای دریافت ترفیع، به مهمانی دعوت میشود؛ اما تمام اینکارها، «هوس» را خوشحال نمیکند؛ تنها کاریکه میخواهد انجام دهد، بازگشت به «آشویتس» و منطقه موردعلاقهاش است. ما میتوانیم در لایههای زیرین و ژرف، ترس و وحشت را در بطن «منطقه منافع» پیدا کنیم. مخاطب متوجه میشود که فیلم «جاناتان گلیزر» شبیه به هیچیکاز آثار قبلیِ هولوکاست نیست. بدون هیچ نگاه اجمالی به زندگی افراد در داخل کمپ، ما باید بر کسانی تمرکز کنیم که وجود خود را در خارج از «آشویتس» توجیه میکنند. طراحی صدای «برن» همراه با موسیقی «میکا لوی» عناصر وحشت را به هوشمندانهترین شکل ممکن منتقل میکنند. پیشنهاد میکنم فیلم «منطقه منافع» را با هدفون یا با صدای «دالبی» در خانه تماشا کنید؛ صداهایی نظیر قطار، شلیک گلوله، دادوفریاد فرماندهان اساس، نیمِ بیشتری از بخش خاموشِ فیلم را برملا میکنند. ترسِ فیلم «منطقه منافع» از جنس ترسهای فراطبیعی یا هیولایی نیست. این فیلم درباره حمله بیگانگان به سوپرمارکت محلی نیست. اثرِ «گلیزر» داستان قتلعام نوجوانان بهدست یک قاتل زنجیرهای را روایت نمیکند. «منطقه منافع» انعکاس همان ظرفیت انسانیست که بدترینها را در خود نادیده میگیریم، برای آنها بُرهان میآوریم و منطقی جلوه میدهیم. بله؛ «منطقه منافع» ترسناکترین فیلم سال است. هرچهقدر فیلم مزبور از ریتم کُندی برخوردار باشد و تنها به نمایش اتفاقات روزمره بسنده کند؛ مخاطب از نگاه «گلیزر» از ادامه زندگی متزلزل خواهد شد؛ درحالیکه چندقدم دورتر، زندگی آدمهایِ محبوس درحالخاموششدن است.
پانویس: تاکنون عنوانِ Zone of Interest در زبان فارسی به معادلهای «منطقه تحتنظر»، «منطقه دلخواه» و «منطقه منافع» ترجمه شده است.
سپهر گلمکانی