• شماره 2491 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱۸ ارديبهشت

رهبری فکری و نرخ ویزیت پزشک عمومی!

وحید حاج‌سعیدی

خدا را کرورکرور شکر در‌این‌تورم و گرانی (ببخشید مختصر افزایش قیمت‌ها) دوستان نظام‌پزشکی با استراتژی «رهبری فکری» یا Thought Leadership در اعلام نرخ‌های جدید تعرفه ویزیت پزشکان متناسب با تورم جامعه، علاوه‌بر افزایش رضایت پزشکان؛ ناخودآگاه زمینه افزایش خودمراقبتی و توسعه ورزش‌های همگانی را هم در جامعه فراهم کردند! درواقع، با این حق ویزیت‌های نجومی اگر فکر می‌کنید کسی من‌بعد دنبال دارو و درمان می‌رود، زهی خیال باطل! یعنی اگر از فردا فست‌فودی‌ها و کله‌پزی‌ها بساطشان را یکهویی جمع کردند و دوباره کتاب‌فروشی راه انداختند و هم‌زمان صبح‌به‌صبح خلق‌الله برای رفتن به پارک و پیاده‌روی و ورزش همگانی گوی سبقت را از هم ربودند، تعجب نکنید. قرار نیست کسی به لیگ جهالی الماس اعزام شود و سیاست‌های وزارت بهداشت و ورزش‌وجوانان و برنامه کتاب‌باز رسانه ملی درخصوص توسعه ورزش همگانی و افزایش سرانه مطالعه جواب نداده؛ بلکه افزایش تعرفه‌های پزشکی، خلق‌الله را به‌سمت «دکترین سلامت» و «خودمراقبتی» خِرکش (گرفتن یقه کسی و به‌اجبار جایی بردن) کرده است! یعنی استفاده صحیح از رهبری فکری در‌این‌راهبرد به اعلی درجه دیده می‌شود. درجریان هستید که رهبری فکری، لامصب یک تغییر بزرگ و همیشگی در جامعه ایجاد می‌کند و کسی‌که ایده‌های نو ارائه می‌دهد و آن‌ها را عملی می‌کند، رهبر فکری آن بازار نام دارد. این راهبرد با حرف‌زدن و شعار نیز رابطه خوبی ندارد؛ چون در استراتژی رهبری فکری باید به تمام حرف‌ها عمل و ایده‌ها را عملی کرد. البته این‌مدل رهبری فکری را قبلاً در ایران‌خودرو و سایپا شاهد بودیم که با تولید ارابه‌های نعش‌کش که در تصادفات به چند قسمت نامساوی تقسیم می‌شوند و کمربند ایمنی‌شان در حد کمربند تنبان عموسیفی (سرایدار مدرسه ما) کارایی ندارند، علاوه‌بر ایجاد نگرش‌های جدید درباره بهانه برای مردن و دنیای فانی و ... باعث شده‌اند تا مردم قوانین راهنمایی و رانندگی را بیشتر رعایت کنند و آن‌هایی‌که خانواده‌شان را دوست دارند، در جاده‌ها از هشتاد،نود‌کیلومتر تندتر نرانند! بماند که این استراتژی در آموزش‌وپرورش هم تاحدودزیادی جواب داده و درحالی‌که معلم با 25‌سال سابقه، هنوز چهارمیلیون‌تومان به خط فقر بدهکار است، کمافی‌السابق قبراق و سرحال، بخشنامه‌های رتبه‌بندی را باجدیت زیرورو می‌کند تا شاید با تألیف کتاب، چاپ مقاله در نشریات معتبر علمی موردتائید سازمان پژوهش‌ها، ارائه پیشنهاد‌های سازنده، شرکت در کلاس‌های ضمن خدمت، جشنواره‌ها و همایش‌ها، ارائه الگوهای برتر تدریس، کسب عنوان در جشنواره‌های علمی، فرهنگی، هنری و ... امتیازات را کسب کند و چندرغاز به حقوقش اضافه شود تا شاید به خط فقر پوزخند بزند! یعنی رهبری فکری در این دکترین حقوق کم عامل بهبود کیفیت آموزشی می‌داند و معلمی که در خوش‌بینانه حالت دو شیفت کار می‌کند، دست‌به‌قلم شود و کتاب و مقاله بنویسد و ... تا الگوی مناسبی برای دانش‌آموزانش شود! شما هم اگر مصادیقی از مدل رهبری فکری نوین دارید، پیشنهاد دهید؛ شاید گرهی از جماعتی باز شود!

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه