«هنر مفهومی» و تأثیر آن بر جامعه
شهلا اسلامی
«هنر مفهومی» به هنرهایی گفته میشود که دارای پیام و معنایی هستند که مخاطب خود را نسبت به مسائل روز آگاه میسازند. هنری که از فرم کم شده و به محتوا افزوده میشود. هنرمند خلاق و با مسئولیت اجتماعی بالا، با تعهدی که به هنرش و فرم آن دارد، هنرمندیست که نسبت به جریانات مختلف پیرامونش ازجمله مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی واکنش نشان داده و با خلق اثری در هریکاز حوزههای هنری بااستفادهاز محتوای کارش، پیامش را به مخاطب رسانده و تأثیرگذار است. «هنر مفهومی» را میتوان در انواع هنرها ازجمله مینیمالیسم، معماری، گرافیک، کلیپویدئو، انیمیشن، هنر زبان بدن، هنر فرایند یا ارائه یک مفهوم بااستفادهاز مواد ناپایدار و ثبت آنها با بهرهگیری از فن عکاسی، مشاهده کرد که با ارائه مفاهیمی که درنتیجه یک اتفاق، ایجاد شده و نتایج حاصل از آن، در انواع هنرهای زمینی که شامل بیان مفاهیمیست که ازطریق خلق اثری در فضای باز و طبیعت حاصل میشود، نمود مییابد. در «هنر مفهومی» آنچه مهم است، تبدیل اندیشه و ذهن هنری به اثر هنریست و هنرمند مفهومی در ارائه آثارش عمدتاً از مواد، اجسام و اشیایی استفاده میکنند که میداند هیچ شباهت یا نزدیکی با یکدیگر ندارند. این هنر از زمانی بهوجود آمده که انسان آفریده شد؛ و درواقع با نقاشیهایی که انسان از خودش، نحوه زندگیاش، پیدایش آتش، جنگ برای بقا، تهیه غذا و شکار میکشید، آغاز شد. یکی از اثرات مثبت هنرهای مفهومی، کنترل سطح استرس کودکان است. هنرهای مفهومی میتوانند از استرس کودکان کم کرده و خلاقیت آنها را افزایش دهند. هنر در آموزش کودکان باعث بالارفتن اعتمادبهنفس، بالارفتن انعطافپذیری شناختی، بالارفتن مهارتهای حرکتی، بالارفتن خلاقیت، موفقیتهای تحصیلی میشود. آموزشوپرورش توأم با هنر به دانشآموزان میآموزد که چطور اطلاعات دیداری را تفسیر و نقد کنند. هنر، مهارتهای حل مشکل و تفکر انتقادی را تقویت میکند؛ و در آخر هنر باعث تمرکز و توجه بیشتر کودک در کارها و یادگیری همکاری جمعی و مسئولیتپذیری در او میشود. ما بهایندلیل از «هنر مفهومی» در آموزش استفاده میکنیم که به دستیابی به هدفهای آموزشوپرورش در هر جامعه کمک میکند و آنها را هدفمند کرده و امکان آشنایی مقدماتی با ابزار و مواد هریکاز رشتههای هنری مانند نقاشی، موسیقی، سفال و گلبازی، اجرای سرودهای دستهجمعی و ... را فراهم میسازد. توجه به زیباییهای طبیعت، توجه به تواناییهای خود و کسب اعتمادبهنفس، تمایل به ابزار افکار، علائق و احساسات، توانایی در انجام صحیح حرکات، توانایی در گفتار ازجمله نتایج پرداختن به این مقوله است. درواقع هنر، یکی از اصیلترین و خالصترین و رساترین زبانهاست که بهواسطهآن مردم یک جامعه بهطرف پیشرفت و رشد و تعالی حرکت کرده و به زندگی افراد تحرک و پویایی بیشتری میبخشد و عاملی میشود برای رشد تفکر و ایجاد فلسفهای خاص برای زندگی و ابعاد معنوی وجود انسان را تقویت میکند. بالطبع استفاده از هنر در آموزش، موجب رشد توسعه فردی و رشد توسعه اجتماعی میشود و این توسعه انسانی بیشک در رشد و توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود؛ زیرا کودکان سرمایه و امید فردای بهتر هر جامعه هستند. ازسویدیگر؛ لازمه توسعه فعالیتهای امور پرورشی ازطریق هنر، افزایش مهارت کودکان در برقراری ارتباط و ادراک بصریست. هنر باعث میشود که کودکان به سنتها و فرهنگهای خاص قومی، زبان، نوع پوشش، نحوه غذا خوردن و ... بیتفاوت نباشند؛ همچنین هنر نقش پررنگی برای پایهریزی سنتهای فرهنگی دارد و جالبتوجه ایناستکه کودکانی که خلاقیت هنری دارند، اینمهم را بیشتر درک میکنند. یادگیری الفبای زبان هنر و ادراک هنری برای مربیان و معلمین نیز حائزاهمیت است؛ برایاینکه ما بتوانیم افراد متخصص با ادراک هنری بالا تربیت کنیم، برای شکلگیری شخصیت هنری در دانشآموزان میبایست این تحول فرهنگی جدی را در محیط خانه و مدرسه با والدین و معلمین کاربلد و آگاه دنبال کنیم که دارای ادراک هنری صحیح از فعالیتهای کودکان دراینحوزه هستند. آنها باید مسئولیت تربیت هنری کودکان را بهعهده گیرند تا با بازخوردهای درست موجبات پرورش استعداد هنری آنها را فراهم کنند. ازسویدیگر؛ با «هنر مفهومی» میتوان مفهوم خاصی را به مخاطب بهویژه کودک منتقل کرد؛ البته باتوجهبه بستر فرهنگی هر فرد که در کدام خانواده پرورش یافته و چه طرز فکری از هنر و محدودیتهای ممکن برایش ایجاد شده است، نتیجه میتواند متفاوت باشد؛ اما بیشتر افراد از راه دیدن و شنیدن، به مفاهیم هنری پی میبرند؛ کودکی که با والدین خود بیرون میرود بهمحض دیدن خوانندهای دورهگرد با آلت موسیقی باتماموجود هنر را میفهمد یا با تماشای تئاترهای خیابانی مانند تعزیه حتی در روزهای مذهبی مانند عاشورا که به نظرم یک نوع نمایش خیابانیست، فرد میتواند به عمق و مفهوم هنر پی ببرد و این درک و دریافتها بر روح و روان او تأثیرات بسیاری بهجای میگذارد؛ زیرا در «هنر مفهومی» محتوا بسیار حائزاهمیت است. پس «هنر مفهومی» سعی دارد که بهواسطه خلق آثار مختلف، پیامی خاص و معنایی ویژه را به مخاطب برساند و باعث آگاهی و رشد افراد شود و موجب توسعه فردی شده و ارتقا و بهترشدن زندگی افراد را در پی داشته باشد.