چهرههای مطرح ادبیات که روزگاری معلم بودند
عنوان ادبیات فارسی از دیرباز باعنوان «معلمی» و آموزش، گره خورده است؛ زیرا اساساً آموختن، با زبان و ادبیات آغاز میشود و دراینراه، همیشه ادیبان محقترین افراد برای آموزش و پروش جامعه بودهاند. تاریخ معاصر ما نیز همچون سدههای پیشین، بستر فعالیت بسیاری از نویسندگان، شاعران و پژوهشگران حوزه ادبیات در مقام معلمی بوده؛ بزرگانی که بهدلیل فعالیتهای درخشان و پرورش چهرههای علمی و فرهنگی، نام خود را در تاریخ ایران ثبت کردهاند. سیاهه این شخصیتهای ماندگار، البته که طولودراز است اما بهمناسبت روز پاسداشت مقام معلم که مدتی از آن میگذرد؛ به برخی از چهرههای شناختهشده دراینحوزه اشاره خواهیم کرد.
پرویز ناتل خانلری (1292-1369)، بیشک یکی از چهرههای ماندگار در تاریخ معاصر است. او یکی از زبانشناسان، نویسندگان و شاعران سرشناس کشورمان بود که دستی هم در سیاست داشت و سابقه کوتاهی را نیز بهعنوان وزیر فرهنگ فعالیت کرد. ناتل خانلری در سال 1314 کارشناسی زبان و ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و معلمی را از همانسالها در دبیرستانهای رشت آغاز کرد. او که در سال 1322 موفق به اخذ درجه دکترایِ زبان و ادبیات فارسی شد، کرسی «پیشینه زبان فارسی» را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بنیان نهاد و عمر خود را در راه تدریس به دانشجویان نسلهای بعد صرف کرد. از برجستهترین شاگردان او میتوان به مرحوم ایرج افشار و قدمعلی سرامی اشاره کرد.
عبدالحسین زرینکوب (1301-1378) از اساتید برجسته ادبیات را نیز باید در رده مشهورترین معلمان تاریخ معاصر قرار داد. او که البته سابقه قابلتوجهی در معلمی داشت، بیش از چهاردهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران تدریس کرد؛ از سال ۱۳۳۵ با رتبه دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهدهدار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکدههای ادبیات و الهیات شد. وی چندی نیز در «دانشسرای عالی تهران» و «دانشکده هنرهای دراماتیک» به تدریس پرداخت و از ۱۳۴۱ بهبعد، در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاههای آکسفورد، سوربن، هند و پاکستان؛ و بین ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ نیز در آمریکا بهعنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت.
بیشک ابراهیم باستانی پاریزی (1304-1393) یکی از مفاخر فراموشنشدنی تاریخ فرهنگ و ادبیات معاصر است. این ادیب و تاریخدان مشهور، در سال 1330 مدرک تاریخ خود را از دانشگاه تهران گرفت و برای معلمی، به زادگاهش کرمان بازگشت. درادامه و پس از اخذ مدرک دکترا تا سال 1387 استاد تماموقت دانشگاه تهران بود. پاریزی طی عمر پربرکتش، نزدیک به ۱۰۰ عنوان کتاب نوشت که از جمله آنها میتوان به «از پاریز تا پاریس»، «یعقوب لیث»، «هواخوری در باغ با گوهر شبچراغ»، «آسیای هفتسنگ» و «هشتالهفت» اشاره کرد.
سیمین دانشور؛ استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم، 8 اردیبهشت 1300 در شیراز بهدنیا آمد. خالق «سووشون»، اولین زن داستاننویس نوین ایرانی و همسر جلال آلِاحمد است. دانشور فارغالتحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران در مقطع دکترا و رشته زیباییشناسی از دانشگاه استنفورد آمریکا بود. گرچه ۲۰سال به تدریس در دانشگاه تهران اشتغال داشت؛ اما هرگز به رتبه استادی ارتقاء نیافت؛ زیرا ساواک اجازه آنرا نداد. دانشور 18 اسفند 1390 پس از یکدوره تحمل بیماری آنفلوآنزا، در خانهاش درگذشت.
بعد از صمد بهرنگی، از بنامترین نویسندگان معاصر که عموم مردم او را به معلمی نیز میشناختند، جلال آلاحمد (1302-1348) است؛ نویسنده، مترجم و آموزگاری که ازدواج او با سیمین دانشور، بر شهرت این زوج فرهیخته افزود؛ اما یکی از مهمترین جلوههای معلمی جلال که اقشار مختلف نیز با آن آشنایی دارند، به خلق قصه «مدیر مدرسه» برمیگردد که درواقع، انعکاس تجربیات معلمی اوست. آلاحمد از ۱۳۳۱ تدریس در مدارس را آغاز کرد و تا آخر عمر در مدارس تهران به آموزش پرداخت.
محمدرضا شفیعی کدکنی (متخلص به م. سرشک)؛ استاد دانشگاه، ادیب، نویسنده، پژوهشگر و شاعر، متولد 19 مهرماه 1318 در شهر کدکنِ خراسان است. وی فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکترا از دانشگاه تهران بوده و از 1348 تاکنون درایندانشگاه مشغولبهتدریس است. در هفتمیندوره جشنواره بینالمللی هنر برای صلح (1398) بهپاس بیش از نیمقرن تلاش در اعتلای فرهنگ و ادب پارسی، «نشان عالی هنر برای صلح» به وی اهدا شد. از او بیش از ۵۰ عنوان کتاب در حوزههای نظری و انتقادی، تصحیح و ترجمه و همچنین مجموعهاشعار به چاپ رسیده که میتوان به عناوینی نظیرِ «مثل درخت در شب باران»، «از زبان برگ»، «در کوچهباغهای نیشابور» و «هزاره دوم آهوی کوهی» اشاره کرد.
قیصر امینپور؛ استاد دانشگاه، نویسنده و شاعر، 2 اردیبهشت سال 1338 در شهرستان گتوند استان خوزستان دیده به جهان گشود. وی بهعنوان منتخب هفتمین همایش چهرههای ماندگار (1387) و برگزیده اولیندوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آیینی معرفی شده بود. امینپور که تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران را تا مقطع دکترا ادامه داد، تدریس در دانشگاه را در سال 1367 و در دانشگاه الزهرا(س) آغاز کرد و در سال 1369 در دانشگاه تهران مشغولبهتدریس شد. وی سال 1378 براثر جراحات حاصل از تصادف در بیمارستان دی درگذشت. «منظومه ظهر روز دهم»، «مثل چشمه، مثل رود»، «بیبال پریدن»، «به قول پرستو» و «گلها همه آفتابگردانند» از آثار او هستند.
محمود حکیمی؛ نویسنده، مترجم، محقق و پژوهشگر، متولد 1323 در تهران و فارغالتحصیل رشته تعلیموتربیت در مقطع کارشناسی ارشد از انگلستان است. وی که تدریس در مراکز تربیتمعلم را در پرونده کاری خود دارد، سال 1383 بازنشسته شد و ازآنپس بیشازپیش، به تحقیق و تألیف درزمینه ادبیات معاصر انقلابی ایران میپردازد. کتابهای «در مدرسه مولانا: سیری در مثنوی معنوی»، «راه بازرگان»، «رودخانه خروشان عشق: نگاهی به زندگانی دکتر سید حسین فاطمی» و «در مدرسه ناصرخسرو قبادیانی» از آثار او هستند.
داوود غفارزادگان؛ داستاننویس، محقق و معلم بازنشسته در سال 1338 در اردبیل متولد شد. وی که از دانشسرای مقدماتی اردبیل فارغالتحصیل شده است، تدریس را از روستاهای ایناستان آغاز کرد و سال 1367 به تهران منتقل شد. از وی بیش از 20 عنوان کتاب در حوزه کودکونوجوان و بزرگسال منتشر شده است که «خرده مینا بر خاک»، «تا از خون دور نیفتیم»، «خلبان کوچولو»، «سنگاندازان غار کبود» و «پرواز درناها» ازآنجمله بهشمار میآیند.
مهدی فرجی؛ نویسنده، شاعر و معلم ادبیات، 9 بهمن سال 1358 در کاشان بهدنیا آمد. وی که اولین کتابش سال 1379 به چاپ رسید؛ درهمانسال بهعنوان اثر برگزیده در کنگره شعر و قصه جوان کشور در هرمزگان معرفی شد. از او بیش از 10 عنوان کتاب منتشر شده است که میتوان به عناوینی نظیرِ «روسری باد را تکان میداد»، «هزار اسم قلمخورده»، «شب بیشعر»، «زیر چتر تو باران میآید» و «آنروزها گفتم» اشاره کرد.
هرمز علیپور؛ معلم بازنشسته، نویسنده و از شاعران موج شعر ناب، 4 اسفند 1325 در ایذه بهدنیا آمد. فارغالتحصیل رشته ادبیات فارسیست و پس از 30سال اشتغال در آموزشوپرورش، بازنشسته شد. از او تاکنون بیش از 17 عنوان مجموعهشعر به چاپ رسیده که «داغ بیبی»، «به کوچه زنبق»، «بنفش پارچهای»، «نیمرخ آهو»، «همین دیدنها» و «بال برف» ازآنجمله بهشمار میآیند.
منصور یاقوتی؛ معلم بازنشسته، داستاننویس، شاعر، منتقد ادبی و محقق، متولد 5 اسفند 1327 در روستای کیوهنان شهرستان سنقر است. وی معلمی را از روستاها و مناطق محروم آغاز کرده و نهایتاً در مدارس شهر کرمانشاه به تدریس پرداخت. از او تاکنون بیش از 30 عنوان کتاب در حوزههای رمان، داستان کوتاه، داستان بلند، پژوهش، کتاب در حوزه کودکونوجوان به چاپ رسیده است که میتوان به «داستانهای آهودره»، «هستیشناسی فهم»، «چشم هیچکاک»، «خرچنگ بلندپرواز»، «حماسه بابک» و «تنهاتر از ماه» اشاره کرد.
امین فقیری؛ پژوهشگر، نمایشنامهنویس و نویسنده ایرانی، 30 آذر 1322 دیده به جهان گشود. وی که در دوران سربازی در سپاه دانش بهعنوان معلم در روستاهای دورافتاده و محروم خدمت کرده بود، رنجها، دشواریها و مشکلات دهقانان و مجموعاً مردم روستایی در دهه 40 را در قالب داستانهایی که در مجموعه «دهکده پرملال» گردآوری شده بود، به رشته تحریر درآورد. «اگر باران ببارد»، «زندگی در ورزش»، «دوست من»، «غمهای کوچک»، «شب» و «کوفیان» از کتابهایش بهشمار میآیند.
جواد محقق؛ شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و معلم بازنشسته، متولد همدان (1333) است. وی که فعالیت در کسوت معلمی را از سال 1358 و بهعنوان دبیر ادبیات آغاز کرد، در سال 1366 برای تدریس در مدارس ایرانی خارجازکشور راهی پاکستان و سپس ترکیه شد. محقق سردبیری ماهنامه «رشد معلم» برای 13سال را در پرونده کاری دارد. «قصه مرد بزرگ پاپتی»، «مردی چو آفتاب»، «مثل من به انتظار» و «قدر استاد» از آثار این نویسنده بهشمار میآیند.
شهلا آبنوس؛ نویسنده و معلم بازنشسته، در سال 1341 در شهر دزفول در خوزستان دیده به جهان گشود. وی که فارغالتحصیل رشته ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی ارشد است، بهعنوان دبیر و سپس مدیر دبیرستان فعالیت داشت. از آثار این نویسنده میتوان به «از آن هجده ماه و هفت روز» و «دخترم، عشق ممنوع!» اشاره کرد.
شاید بتوان گفت از میان نویسندگان و شاعران معاصر، عموم مردم صمد بهرنگی (1318-1347) را بیشازهمه به معلمی شناخته و میشناسند. این شهرت؛ هم بهدلیل خلق داستان جاودانه «ماهی سیاه کوچولو» بوده و هم بهدلیل جوانمرگی وی در 29سالگی؛ آنهم بهخاطر غرقشدن در رودخانه ارس. او سال 1336، از دانشسرای مقدماتی تبریز فارغالتحصیل شد و درحالیکه 18سال داشت، آموزگاری را آغاز کرد و تا پایان عمرش این حرفه را ادامه داد. بهرنگی در عمر 20ساله معلمی خود، در روستاهای و شهرهای مختلف درسآموز کودکان بود: آذرشهر، ممقان، قاضیجهان، گوگان، آخیجهان و فیروزسالار در استان آذربایجان شرقی. او البته تلاشهای فراوانی برای احقاق حقوق فرهنگی و آموزشی کودکان روستایی کرد که اینکارها، دردسرهایی را نیز برایش بههمراه داشت. از او، علاوهبر مقالاتی در حوزه آموزشوپرورش؛ داستانها و کتب متعددی بهجا مانده که «افسانههای آذربایجان»، «آذربایجان در مشروطه» و «تاپما جالار، قوشمار جالار؛ مثلها و چیستانها» ازآنجملهاند.
بیتا ناصر/ ایبنا