سخن مدیرمسئول
سرپناه ناایمن 10میلیون ایرانی
علیاکبر بهبهانی
تفاوت زندگی جامعه امروزی با جوامع اولیه در یک کلمه خلاصه میشود و آن امنیت سرپناه است. برای بشر اولیه، دفاع فقط فردی بود؛ بهنحویکه درون غارها، بر روی درختان و در مأمنهایی از شاخوبرگ درختان، روزگار میگذراندند تا بهاصطلاح از حیوانات وحشی در امان باشند؛ اما بهمرور، بشر آموخت که سرپناهی درست کند تا بهواسطه بیتوته در آن، از شر درندگان درامان باشد؛ اما بهراستی بعد از هزارانسال که از خلقت آدمیان میگذرد و اینهمه پیشرفت در زندگی حاصل شده و با وجود قرارداشتن در عصر اینترنت و ارتباطات، باید هنوزهم به مسکن امن فکر کنیم؟ و از قول معاون وزیر راهوشهرسازی در رسانهها بخوانیم و ببینیم که بیش از 10میلیون ایرانی مکانی زندگی میکنند که ناایمن است؟! این مورد نه برای ایران پیشرفته و نه حتی برای کشورهای عقبافتاده پذیرفتنی نیست و بهعبارتدیگر غیرقابلقبول است؛ بهخصوص برای کشور ما که در صحنه جهانی حضوری پررنگ دارد و حتی صادرکننده تجهیزات مدرن جنگی به سایر کشورهاست و بهواسطهآن مدتهاست که با ابرقدرتان زورگو در ستیز هستیم؛ بهویژه از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور که با اقبال 99درصد مردم کشور روبهرو شد. درنتیجه شرط صواب نیست که از جمعیت 80میلیونی کشورمان، حدود یکهشتم آن در اماکنی زندگی کنند که ناایمن است و هنوز با نزول برف و باران با تمامی خشکسالیها باید برای جلوگیری از سرما و جارینشدن آب در اتاقهایشان، متوسل به پلاستیک و مقوا و نظایر آن شویم. باوجودیکه 13 دولت طی اینسالها، وعده ساخت مسکن دادهاند؛ ولی هنوزهم میلیونها خانواده، پیوسته و حداقل با سالییکبار خانهبهدوشی در پی یافتن مکانی برای ادامه زندگی هستند و بازهم درکمالتأسف معلوم شده است که در تهران بزرگ؛ پایتخت زیبای آسیا، درحالیکه خانهها و ویلاهایی چندصدمیلیادری در آن وجود دارد، دونیممیلیون خانه ناایمن و فرسوده نیز دیده میشود که با کوچکترین حرکت زمین، فرومیریزد. ازسویی در همین دولت سیزدهم، وزیر مسکنوشهرسازی، در وعدههای خود به هنگام گرفتن رأی اعتماد در مجلس شورای اسلامی، در برابر نمایندگان مردم در خانه ملت وعده یکساله داده تا همه را خانهدار کند. درهمینزمینه معاون او و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران میگوید؛ واقعیت ایناستکه نهضت ملی مسکن، در کشور شروع شده است و عزمی ملی پیرامون آن شکل گرفته است. درواقع مشکل در وضعیت کنونی، بدمسکنیست و براساس آمارهای ستاد بازآفرینی شهری، درحالحاضر یکمیلیون و ششصدهکتار بافت فرسوده در کشور موجود است و دستگاههای مختلف و بهخصوص شرکتهای عمران شهری و حتی شهرداریها و بخش خصوصی، برای بازسازی و نوسازی این بافتها اقدام نرده و همت لازم را ندارند. درمقابل؛ با گسترش شهرها و ضمیمهکردن اراضی بیرون از محدوده شهری به اراضی شهری، ساختمانهای سربهفلککشیده و برجهای کبریتی میسازند که آنهم فاقد ایمنی کامل است. بهاینترتیب این ساختمانها، شهرها را در محاصره خود گرفته و اجازه نمیدهند مردم درون شهر، نفسی تازه کنند و اندکی از هوای آلوده مصون باشند. اینجاست که باید پذیرفت؛ همه درد را میدانند، اما برای درمان اقدام عاجل نمیکنند و اینجاست که هرروزه شاهد ایجاد فاصله بیشتر بین فقیر و غنی هستیم؛ بهنحویکه اغنیاء از ساختمانسازی لوکس و لاکچری در کشور خسته شده، رو به سوی خارج و بهویژه ترکیه آورده و با خرید خانه، هوای مناسبتری را جستوجو میکنند. این معاون شهرسازی اضافه میکند که با انجام هر نوسازی در این بافتهای فرسوده، میتوان هفت پلاک جدید ایجاد کرد که درنهایت میتوان هرسال پنجمیلیون مسکن جدید ساخت و به متقاضیان با شرایط ساده واگذار کرد. درعینحال؛ امیدواریم دولت با تشویق و ترغیب انبوهسازان، آنان را وادار به بازسازی بافتهای فرسوده کند تا شاید مشکل مسکن در درازمدت کاملاً از بین برود.