• شماره 2645 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۸ آبان

مدیریت رفتار سازمانی به‌‌روایتِ بهزادحسین عباسی

رفتار در سه سطح فردی گروهی و سازمانی‌ست و هدف مطالعه رفتار افراد در سازمان است. علت رفتارشان را بررسی می‌کنیم و هدف این‌است‌که بتوان رفتار افراد را در سطح سازمان مدیریت کنیم؛ اما چرا در سه سطح، رفتار افراد را مطالعه می‌کنیم؟ چراکه افراد شخصیت ویژگی‌ها ادراک حالات و احساساتشان درزمانی‌که تنها هستند؛ و درزمانی‌که در یک‌گروه قرار دارند و وقتی در یک سازمان هستند می‌تواند متفاوت و متغیر باشد؛ و چون هدف ما مطالعه رفتار سازمانی‌ست رفتار افراد را در خارج از سازمان بررسی کرده و در سازمان پیش‌بینی می‌کنیم. مبنای رفتار افراد، درکشان است و برمبنای واقعیت‌ها عمل نمی‌کنند بلکه برمبنای ادراکشان از واقعیت‌ها عمل می‌کنند.

وظایف مدیریت
در تعداد وظایف مدیریت اختلاف‌نظر است. وظایف مدیر از دیدگاه رابینز: 1. برنامه‌ریزی 2. سازمان‌دهی 3. هدایت یا رهبری 4. کنترل 5. تصمیم‌گیری‌ست که در مرکز همه این‌ها تصمیم‌گیری قرار دارد. وظایف مدیر از دیدگاه مینتزبرگ متفاوت است؛ وی سه نقش اصلی برای مدیر تعریف می‌کند: 1. نقش‌های اطلاعاتی (که شامل سه بخش است) 2. نقش‌های تصمیم‌گیری (شامل چهار بخش) 3. نقش‌های بین شخصی و بین‌فردی (شامل سه بخش).

سطوح مدیریت
سه سطح مدیریت وجود دارد: 1. عالی (ارشد) 2. میانی (واسطه) 3. عملیاتی (پایه) که اولین سطح مدیریت است. کار مدیران ارشد، انطباق مسائل با تغییرات محیطی‌‌ست. وی کسی‌ست‌که وضعیت گذشته، حال و آینده (آنچه درپیش است) را می‌بیند و بدان توجه دارد؛ اما مدیران عملیاتی (پایه) فقط وضعیت حال را می‌بینند. یکی از مشکلات مدیران ما این‌است‌که فقط جلوی پای خود را می‌بینند و به آینده توجهی ندارند.

مهارت‌های موردنیاز هریک‌از سطوح مدیریت چیست؟
مهارت‌های مطلوب مدیران سه‌مورد است که توسط رابرت کیتز مطرح می‌شود: 1. فنی. 2. انسانی. 3. ادراکی. میزان مهارت در سطح عالی و میانی و عملیاتی یکسان نیست معمولاً مدیران عملیاتی نیاز بیشتری به مهارت‌های فنی دارند. (مهارت کار با دستگاه‌ها) و مدیران ارشد نیاز به مهارت‌های ادراکی دارند و هر سه سطح مدیریت نیاز به مهارت‌های انسانی (ایجاد رابطه متقابل با افراد) دارند.
- مهارت‌های ادراکی: آن‌نوع توانایی ذهنی که بتواند مسائل را باهم ببیند. آن‌نوع توانایی روحی‌ست که بتواند مسائل را تجزیه‌وتحلیل کند و به شناخت وضعیت‌های پیچیده بپردازد که باعث می‌شود تا بتواند سازمان را با محیطش تطبیق دهد.
- مهارت‌های انسانی: مهارت کارکردن با دیگران و ایجاد رابطه متقابل با افراد و مدیران هر سه سطح به این مهارت نیاز دارند؛ زیرا در هر سه سطح با افراد سروکار داریم، فهمیدن دیگران (کارمندان) و ایجاد انگیزه برای افراد و کارمندان چه به‌صورت فردی و چه به‌صورت گروهی.
- مهارت‌های فنی:
مهارت‌های تخصصی که ازطریق دانش و تجربه حاصل می‌شود. مهارت کار با ماشین‌آلات، دستگاه‌ها و تجهیزات.
این سه مهارت را اصطلاحاً مهارت‌های کلاسیک می‌گویند. کارایی و اثربخشی و بهره‌وری اگر بتوانیم با حداقل امکانات بیشترین اثربخشی و نتیجه را داشته باشیم می‌گوییم کارایی داشته‌ایم. اثربخشی زمانی‌ست که بتواند سازمان به اهداف خود دست یابد. هرجا بحث هدف و دستیابی به هدف مطرح است، با بحث اثربخشی سروکار داریم. مدیری اثربخش است که بتواند هدف سازمان را تأمین کند اما بحث کارایی بحث چگونگی رسیدن به هدف است نحوه انجام کار و کیفیت مطرح است. انجام کارهای درست مساوی‌ست با اثربخشی درست و انجام‌ کار مساوی‌ست با کارایی که اگر هر‌دو باهم باشند یعنی درست انجام‌ کارهای درست یا جمع کارایی و اثربخشی که دراین‌حالت بهره‌وری داریم. گاه به هدف می‌رسیم؛ مثلاً فارغ‌التحصیل می‌شویم (اثربخشی) اما با چه معدلی؟ (کارایی) اگر هر‌دو باهم باشند می‌شود بهره‌وری؛ پس در اثربخشی با انتخاب اهداف درست و در کارایی با چگونگی رسیدن به نتایج سروکار داریم و در بهره‌وری با هر‌دو.

تفاوت Manager و Administrator چیست؟
ترجمه هر‌دو واژه کلمه «مدیر» است. کلمه Administrator بیشتر برای مدیرانی که در بخش دولتی فعالیت دارند به‌کار می‌رود؛ اما Manager یک واژه عام برای کل مدیران است. بااین‌حساب، «مدیر» کسی‌ست‌که اهداف سازمان را ازطریق افراد و دیگران به‌دست می‌آورد. یکی از تعاریف درباره مدیران این ‌است: کسی‌که به‌وسیله دیگران و ازطریق دیگران کارهایش را انجام می‌دهد و الزاماً شخصاً همه کارها را انجام نمی‌دهد و توسط دیگران اهداف سازمانی را تحقق می‌بخشد. مدیران ترتیبی می‌دهند تا کارها به‌وسیله دیگران انجام شود، تصمیم می‌گیرند، منابع را تخصیص می‌دهند و کارهای دیگران را رهبری می‌کنند تا هدف‌های سازمان تأمین ‌شود.

فعالیت‌های یک مدیر
1. تصمیم: یکی از متخصصان اعتقاد دارد مدیریت چیزی جز تصمیم‌گیری نیست. یکی از فعالیت‌های عمده مدیر تصمیم‌گیری‌ست. مدیر، کارش تصمیم‌گیری و حل مسئله است.
2. استفاده صحیح و شایسته از منابع: منظور از منابع، منابع انسانی، مالی (مادی) و تکنولوژی‌ست. تخصیص منابع به‌عهده مدیر است.
3. هدایت کار و فعالیت دیگران: یکی از فعالیت‌های عمده مدیران این‌است‌که کار و فعالیت دیگران را هدایت کند.

تفاوت میان مدیریت و رهبری چیست؟
دو تفاوت میان مدیریت و رهبری هست: یکی بحث نفوذ است و دیگراینکه، مدیر و مدیریت در سازمان معنا پیدا می‌کند؛ اما رهبری الزاماً در سازمان نیست؛ بلکه می‌تواند در گروه نیز باشد.

مقایسه فعالیت مدیریتی موفق با اثربخش
تفوات این‌ها در تخصیص وقت برای هر‌یک‌از فعالیت‌هایشان است. مدیران موفق بیشتر تمرکزشان روی بحث اجتماعی سیاسی، جامعه‌پذیری‌ست؛ اما مدیران اثربخش بحث برقراری ارتباطات مورد نظرشان است و مدیریت منابع انسانی و سنتی تقریباً برابر است. آن‌ها در بحث ارتباطات تفاوت دارند: رفتار سازمانی رفتار سازمانی مطالعه رفتار افراد در سازمان است اما باید توجه کرد رشته رفتار سازمانی رشته‌ای‌ست مرکب از رشته‌های مختلف علمی که وجود دارد. در‌واقع، رشته علمی خاص نیست و در رشته مدیریت صرفاً مباحث خاص این‌رشته را نمی‌خوانیم؛ بلکه دروس جامعه‌شناسی، آمار، ریاضی، روانشناسی و ... را می‌خوانیم.

وظایف هفت‌گانه مدیر
وظایف مدیر را باید در هفت‌مورد خلاصه کرد: 1. برنامه‌ریزی 2. سازماندهی 3. کارمندیابی 4. هدایت 5. هماهنگی 6. گزارشگری 7. بودجه‌بندی.
Behzadabbasi.ir

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه