سخن مدیرمسئول
آموزش به بیماران در بیمارستانهای دولتی
علیاکبر بهبهانی
اینروزها در بعضی از بیمارستانهای دولتی، ناظر پدیدهای غیرقابلباور بهنام آموزش به بیماران هستیم که دقت در آن خالی از لطف نیست. داستان ازاینقرار است که در یکی از بیمارستانهای دولتی در محدوده غرب تهران، که بیماران مراجعهکننده در بهترین حالت یکی، دو ساعت در نوبت ویزیت هستند، در چندروزاخیر و به هنگام مراجعه به درمانگاه، بهجای ویزیت نههزارتومانی مبلغ 10هزارتومان هم بهنام آموزش از بیماران گرفته میشود که ظاهراً نه آموزشی در جریان است و نه بیمار فرصت حضور در کلاس آموزش پزشک را دارد که بهصورت و شکل کلاسی نیست، بلکه آقا یا خانم پزشک باید دقایقی صرف آموزش به بیمار کند؛ حال اگر بهصورت جدیتر به این وضعیت و شمار بیماران در انتظار نوبت توجه کنیم و پس از ویزیت یا وقتیکه پزشک به گزارش بیمار از حالت و نوع بیماری آگاه میشود، آیا اصولاً زمانی وجود دارد که پزشک آنرا هم بابت آموزش به بیمار صرف کند؟ شاید در ظاهر گفته شود که خداوند مدیران چنین بیمارستانهایی را توفیق و عمر طولانی بدهد که موجب میشوند پزشکان حداقل حوصله کنند تا بیمار وضعیت خود را به دکتر گزارش کند و دکتر نسخهای برای او بنویسد که باتوجهبهاینکه نسخهنویسی دستی هم منسوخ شده و پزشکان حاصل ویزیت را ازطریق رایانه به اطلاع داروخانه یا آزمایشگاه و تصویربرداری میرسانند، دراینمیان هرچه فکر کردم، زمان آموزش در کجاست، بهقولمعروف عقلم هیچ قد نداد. پس بازهم درنهایت بدبینی و با شک و تردید، حتی به کارهای مثبت بازهم منِ منفیگرا نتیجهگیری کردم که شاید بیمارستان نخواسته است یا نتوانسته است که بهیکباره نرخ ویزیت دکتر را از نههزارتومان به 20هزارتومان افزایش دهد؛ درنتیجه با یک کلمه آموزش، به خود مجوز افزایش نرخ مراجعه بیمار به درمانگاه را داده است. شاید هم افزایش تعرفه پزشکی با سازمان نظامپزشکی باشد، که این سازمان اجازهای برای بالابردن نرخ ثابت نههزارتومانی هر بیمار را به بیمارستان نداده باشد و مدیران بیمارستان بهعلت بالابودن توقع پزشکان و صرف هزینههای متفرقه بهتر دیدهاند که با کمک یک کلمه باارزش و گرانسنگ بهنام آموزش، یا خواهش از پزشکان که در مراجعه بیمار، باحوصله و صبر بیشتر اجازه دهند بیمار مشکلش را کاملاً توضیح دهد و دکتر هم بعد از شنیدن و احیاناً گرفتن فشارخون و میزان گرمای بدن، شروع به نوشتن نسخه برای بیمار کند. دراینموقعیت باتوجهبه افزایش تورم و بالارفتن قیمتها، حتی ساعتبهساعت، اغلب پزشکان در درمانگاهها هیچ زمانی را ن صرف ثبت نسخه بیمار در رایانه نمیکنند و بعضی از آنان هم با رایانه سر سازش ندارند که درآنصورت، بیمار ناچار میشود نسخه را از داروخانه با نرخ آزاد و بدون لحاظشدن تخفیف بیمهای تأمین اجتماعی یا خدمات درمانی، نقداً خریداری کند. پس بازهم باید از خدمات پزشکی، هزینههای بالای آن، پوشش کمتر بیمهای، نبود همه داروهای تجویزشده پزشک، گلایه داشت؛ چراکه بازهم باید یک داروی نیمهمعمولی را از پستوهای خیابان ناصرخسرو و گود عربها و کوچه مروی با قیمت گزافتر ابتیاع کرد که درمجموع نه پزشکان راضی هستند و به بیماران؛ و بازهم بسان همیشه دراینمیان اقشار کارمند و کارگر حقوقبگیر و قشر فرودست جامعه، چارهای نداریِ خود را در تقلیل داروهای تجویزشده میبینند که یا باید یکی، دو قلم از داروها را حذف کرده یا اینکه تعداد عددی داروها را کم کنند؛ دراینصورت برای مثال اگر با تجویز و صلاح پزشک، بیمار باید 24 عدد آنتیبیوتیک را در زمان مشخص مصرف کند، اگر بهعلت ضعف مالی نصف این تعداد را خریداری کند و به مصرف برساند، شاید ویروس یا میکروب بهطور کامل برطرف نشود؛ چراکه در برابر 24 عدد آنتیبیوتیک، ویروس نابود میشود نه 12 عدد آن. بازهم مانند همیشه از خداوند بزرگ و مهربان برای مردم عزیز و خداجوی ایران، صحت و سلامتی را آرزومندم.